ادبیات انقلاب به ذات ادبیات کمک کرد

خبرگزاری شبستان: یک شاعر یکی از میراث‌های شعر انقلاب را معناگرایی در شعر امروز دانست و گفت: انقلاب یکی از بهترین دوره‌های ادبیات اجتماعی را شکل داد.

به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانه ساز عصر دیروز در ششمین نشست از سلسله نشست های تخصصی ادبیات انقلاب اسلامی از نظر تا نظریه با عنوان شعر دفاع مقدس که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: لذت هنر در ذات ادبیات قابل انکار نیست، ذات شعر رو به تکامل است، آنچه باعث تفکیک شعر می شود، موضوع است.

 

دکتر کاکایی ادامه داد: بعد از رویدادهای اجتماعی شاهد انقلاب های ادبی هستیم. در عصر جدید چون مردم به عرصه های سیاسی و اجتماعی ورود می یابند جنبش ادبی هم اتفاق می افتد. انقلاب هم موضوعی بود که هیجان های آن عامه مردم را سرگرم کرد. وقتی انقلاب پیروز شد نظام نشانه شناسی جدید به وجود آمد و زبان دیگری شکل گرفت. شاعرانی که نظام نشانه شناسی انقلاب را شناختند جزو شاعران انقلاب شدند. تفاوت شعر انقلاب با دیگر شعرها تنها در موضوع است.

 

این شاعر با بیان اینکه ذات ادبیات رو به تکامل است، عنوان کرد: هر کس که شعر می گوید در هر دوره تاریخی سعی می کند با رویکرد زیباشناسانه برای موثرکردن کلام ابزارهای روز را به خدمت بگیرد. انقلاب و شاعران انقلاب به ذات ادبیات کمک کردند. شاعران در دهه 60 بنا بود بیشتر مبلغ باشند، ادبیات انقلاب در وهله اول به ذات انقلاب کمک کرد، شعر انقلاب شعری است که با نظام نشانه شناسی انقلاب سروده شده است.

 

وی با اشاره به اینکه سبزواری سرودساز بزرگتر از سبزواری شاعر بعد از انقلاب بود، بیان کرد: در ابتدای دهه 60 روشنفکرانی بودند که علاقه ای به نظام نشانه شناسی نداشتند. آقای مشفق کاشانی قبل از انقلاب شاعر معروفی بود و اوستا نیز جزو شعرای طراز اول انجمنی بود به محض اینکه تب نظام نشانه شناسی فروکش کرد شاعرانی مثل مشفق کاشانی، حسین منزوی و اوستا دیده شدند. حمید سبزواری قبل از انقلاب خیلی شاعرتر از حمید سبزواری پس از انقلاب بود. حمید سبزواری بعد از انقلاب بیشتر شعار گفت، او بعد از انقلاب وارد نظام نشانه شناسی شعر انقلاب شد.

 

این شاعر و ترانه ساز در مورد سرود و ترانه اظهار داشت: رویکرد سرود حماسی است، در دهه 60 سرود بیشتر بود از جهت فنی سرود و ترانه متفاوت نیستند. سرود و ترانه یک هنر ترکیبی هستند شاعر باید کلام و موسیقی را بشناسد، شاعر باید حس موسیقی را یا در ساحت تفکر و یا در ساحت هیجان بشناسد و بر اساس آن کلام بنویسد. موسیقی مثل عصا و شاعر همچون نابیناست. در سرود حماسه است و در ترانه عواطف نرم تر و لطیف تر وجود دارد. سرودهای انقلاب در حوزه نظام نشانه شناسی تعریف می شود، کلمات ترانه نسبت به شعر پیش پا افتاده تر و دم دستی تر است، ترانه به خاطر گستردگی مخاطبان شاعر را وادار می کنند که خود را به زبان عامه مردم نزدیک کند. انقلاب یکی از بهترین دوره های ادبیات اجتماعی را شکل داد، حوزه انقلاب از مشروطه وسیع تر است و شعر انقلاب هم از شعر مشروطه اثرگذارتر است.

 

دکتر کاکایی تصریح کرد: من یک شاعر دهه شصتی هستم، شاعران دهه 60 نمی توانند ایزوله شوند و برای خود یا گروه خاصی شعر بگویند، برای اینکه ارتباطم با مخاطب هایم قطع نشود ترانه گفتم، اثرگذاری ترانه بیشتر است همین که کلام با موسیقی ترکیب می شود یک هنر تلفیقی به وجود می آید. دهه 70 شعر وارد فرم گرایی شد، یکی از میراث های شعر انقلاب معناگرایی در شعر امروز است. شعر فرم گرا اقبال عامه را در پی نداشت. در دوران معاصر به سمت ساده نوشتن رفتیم. یک عده به خاطر تلفیق با موسیقی ترانه گفتند و عده دیگر به چشم قالب به ترانه نگاه کردند.

 

وی خاطرنشان کرد: شعر فولک و محاوره ای در مصر در مناسبات اجتماعی خیلی زود رو می آید، شاعران در شعر فارسی به خاطر پیشینه ستاره دار و شاخص خیلی کم به زبان محاوره نزدیک شدند. من خودم ابتدا به نیت شعر محاوره و نه ترانه ورود پیدا کردم. بعد از من دعوت کردند و شعرهایم را با موسیقی تلفیق کردم و مخاطبانم زیاد شدند. 

کد خبر 586960

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha