مصطفی نوروزی، مشاور سياسی رییس نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، در پاسخ به پرسشی پیرامون انتقاد برخی کشورها از جریان تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان انقلابی و پیرو خط امام(ره)، اظهار کرد: در برابر حضور متجاوزانه آمریکا در خاک ایران و جاسوسی از کشور، این اقدام دانشجویان در آن زمان و شرایط اشتباه نبود و می توان در موردش بحث کرد.
وی ادامه داد: شاید برای مشخص شدن بهتر بحث نیاز باشد تا مروری بر رویکرد آمریکا و قدرت طلبی ها و تهاجم هایی که به کشورهای دیگر از جمله کشور ما داشت، انجام دهیم. از سال 1950 میلادی به بعد سیاست های این کشور بر اساس تهاجم بود و به بیست و دو کشور مستقیما حمله کرد. این اقدامات دیگر جایی برای رفتارِ اخلاق مدارانه برای کشورهای موردهجوم واقع شده، باقی نمی گذارد ضمن اینکه اگرچه ایالات متحده همواره ادعای اخلاق داشته است اما در عمل اخلاق را در جنگ ویتنام، لائوس، کامبوج و کره زیر پا گذاشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بالاترین دستاورد لیبرالیستی در قرن بیستم، فاشیست و نازیسم بود که خشم مجسم هستند و ذره ای جا برای اخلاق باقی نمی گذارند. جریان تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان و خرده گرفتن قدرت های بزرگ به این کار با این توجیه که این کار اخلاقی نبوده در واقع یک بحث سیاسی است. در استراتژی کلی اخلاق مطرح نیست. اگر آنها می گویند سفارت هر کشور جزو خاک آن کشور محسوب می شود و نباید خاک یک کشور را اشغال کرد پس برای اشغال تقریبا پنجاه ساله خود در ایران و نقض بسیاری از قوانین بین المللی در ایران چه توجیهی دارند؟! برای راه انداختن کودتای 28 مرداد چه حرفی برای گفتن دارند؟ گرفتن سفارت به دلایل مهمی از جمله جاسوسی نقض قوانین است یا راه انداختن کودتا در یک کشور؟!
وی با بیان اینکه آمریکا اول باید در مورد اقدامات خود جواب پس دهد، تاکید کرد: در مجموع اخلاق در کشورهای غربی به لحاظ علمی و تئوریک بشدت متزلزل شده است. غرب یک جامعه اخلاقی نیست و مجموعه تئوری هایشان نیز رویکرد اخلاق مدارانه ندارد. واقعیت آن است که اخلاق مدرن در واقع در بستر تنش، تضاد، واکنش و فریاد ایجاد شد و در عمل گریبان دیپلماسی آمریکا و کشورهای غربی را گرفت.
نوروزی تصریح کرد: اگر امروز اخلاق در سطح مناظرات کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا حتی در ابتدایی ترین سطح خود رعایت نمی شود، نشان از همین فرهنگ دارد. آنها یا عملا برای دنیا خط و نشان می کشند و مرزبندی می کنند یا از قبیح ترین مسایل اخلاقی آن هم در چنین سطحی سخن می گویند.
مشاور سياسی رییس نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها ادامه داد: با وجود اینکه غرب به لحاظ تئوریک و کارهای آکادمیک و تشکیل اتاق های فکر در حوزه علوم انسانی کار کرده و تحقیقات علوم انسانی را انجام داده است اما در واقعیت و عینیت جامعه غرب و به خصوص آمریکا اتفاقات دیگری افتاده است و نشان می دهد که آن فعالیت های فکری یک مسیر دیگری را برای جامعه آمریکا ریل گذاری کرده است.
وی ادامه داد: غرب جدید متفکران بزرگی را به خود دید اما آن متفکران با مباحثی که مطرح کردند هم به لحاظ نظری و هم حکمت عملی یک جامعه متفاوت و مغشوش را ترسیم کردند. برای مثال کانت به عنوان یکی از مطرح ترین فلاسفه غرب، مباحث بنیادین نظری و اخلاقی را مورد شک و تردید قرار داد، بعد از او نیز هیچ فیلسوفی نتوانست مقابلش قد عَلَم کند.
نوروزی در پایان خاطرنشان کرد: طبیعتا در چنین جامعه ای تحولات انسانی و اجتماعی، اصل و اساس فکر، ایده ها و تحولات با یکدیگر در تضاد هستند و نمی توان انتظار انسانیت داشت. بسیاری از فیلسوفان غرب نظیر هابز اندیشه های مختلفی را بیان و جامعه سازی کردند ولی اساس این اندیشه ها انسان بود و هرگز اخلاق نتوانست به عنوان پایه اصلی در جاعه غربی مطرح شود. برای مثال نیچه اعلام کرد خدا مرده است. وقتی اندیشمندان یک جامعه تماما در تضاد با اندیشه و اخلاق باشند نتیجه ای جز این دست نمی دهد که بخواهند رویکرد ایثار، فرهنگ دفاع و غیرت را حذف کنند و ظلم و ستم خود را به ملتی تحمیل رده و در برابر حرکت دانشجویان مبارز و انقلابی صحبت از بی اخلاقی کنند.
نظر شما