به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، ایران امروز به عنوان یکی از اصلی ترین پایه های تولید دانش در کشورهای اسلامی به شمار می آید و تاکنون دستاوردهای متعددی را در حوزه های مختلف به ویژه در عرصه علوم انسانی اسلامی داشته است. اما سوالی که همواره مطرح می شود آن است که چگونه می توانیم در قالب یک گفتمان علمی اولا این سطح از دانش را در جامعه و در وهله دوم در سایر جوامع ارایه کنیم. تحقق این مهم چه بایدها و نبایدهایی را در بر می گیرد و اساسا آیا امروز به نقطه ای رسیده ایم که بتوانیم تولیدات علم خود را به دیگر کشورها صادر کنیم؟
این مباحث و پرسش ها محور موضوعاتی است که با حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شاکرین، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره آنها به گفت وگو نشسته ایم. او از جمله پژوهشگرانی است که در عرصه علوم انسانی اسلامی پژوهش ها و تالیفاتی داشته است. آنچه در ادامه می آید مشروح گفت وگوی شبستان با او است:
به عنوان نخستین سوال بفرمایید چگونه می توانیم گفت وگوی علمی را در سطح جامعه مطرح کنیم؟
ایجاد گفتمان علمی در جامعه نیاز به چندین اقدام دارد. اولین اقدامی که بسیار جدی و لازم به نظر می رسد آن است که باید علم را ساده و در واقع از پیچیدگی ها و زبان تخصصی و آکادمیک خارج کرد. این رویکردی است که در بسیاری از کشورها نمونه دارد. برای مثال در کشورهای شرقی مکاتب فلسفی را به همین سبک در می آوردند چه اینکه در نظام آموزشی شوروی سابق، مفاهیم فلسفی ماتریالیستی و دیالکتیک را به زبان ساده از همان دوره ابتدایی آموزش و در واقع ذهنیت نوآموزان را مطابق با آن شکل می دادند و بالا می بردند. در چنین شرایطی طبیعی است بعد از مدتی ذهنیت افراد شکل می گرفت و نظام فکری بینشی خاص می یافت.
همچنین، در جهان غرب نیز این مساله در برخی زمینه ها به طور خاص دنبال می شود برای مثال در علم زیست شناسی که مفاهیمش در آن ممالک به صورت ساده به مردم ارائه می شود هرچند که در خلال آن ساده سازی یک بینش فلسفی و نگرش ماتریالیستی را هم ضمیمه و القا می کنند.
پس فارغ از اینکه بخواهیم بینش خاصی را در کنار کار علمی ارایه کنیم یا نکنیم اول باید برای شکل گیری گفتمان علمی در جامعه قدم لازم را برداریم که همان ساده و عمومی کردن علم است.
نکته دیگری که باید اتفاق بیفتد این است که فرهنگ جست وجوگری، مطالعه، پرسش گری و اندیشیدن در مسایل علمی در جامعه بسط داده شود، این فرهنگسازی از طرق مختلفی باید صورت گیرد، یک بخش آموزش و پرورش و کتاب و مدرسه است. یک طرف رسانه ها و یک طرف دستگاه های برنامه ریز فرهنگی هستند. اساسا دستگاه هایی که برای اوقات فراغت جوانان و جامعه کار می کنند، در زمینه های مختلف باید برنامه هایی را تدارک ببینند که روح جست وجوگری و مطالعه کردن را در جامعه بسط دهد. در نتیجه از یک طرف فرهنگسازی و از سوی دیگر ساده سازی در عرصه های مختلف علمی باید محقق شود تا شاهد شکل گیری گفتمان علمی در جامعه باشیم.
ما در سطح جامعه آکادمیک و حوزوی این گفتمان را داریم. حتی چندین سالی است که از مساله علوم انسانی اسلامی سخن به میان می آید با این وجود هنوز نتوانسته ایم این رویکرد را صادر کنیم. به بیان دیگر بحث صادرات علمی نداشته ایم. چه تحلیلی از این مساله دارید؟
ما برای اینکه بتوانیم علم را صادر کنیم و حتی قبل از اینکه صادر کنیم در جامعه خودمان جا بیندازیم و در دانشگاه هایمان عملی کنیم باید میان دو واقعیت تفکیک قایل شویم. یک بحث دستاوردهای نظری ماست که در مطالعات آکادمیک به دست می آید و بحث دیگر اینکه باید این دستاوردها را کاربردی کرد.
مشکل جدی که اکنون در حوزه علوم انسانی اسلامی داریم آن است که در مباحث تئوریک کارهای زیادی صورت گرفته و تولیدات خوبی در دست است ولی هیچ کدام یا قالب آنها در مقام عمل مورد استفاده واقع نشده است چراکه تولیدات نظری باید مرحله دیگری را طی می کرد یعنی کاربردی می شد که عمدتا چنین نشد.
برای روشن شدن مساله مثال می زنم؛ اگر به علوم طبیعی یا زمینه های دیگر نگاه می کنیم شاید مساله مشخص شود. برای مثال علم پایه ای مثل فیزیک را داریم. این فیزیک مباحث نظری است و برای اینکه در جامعه از آن استفاده شود باید فیزیک کاربردی از آن تولید شود و شرکت های دانش بنیان در زمینه های مخلتف در واقع همین کار را انجام می دهند یعنی یکی از کارکردهایشان این است که دستاوردهای پایه در علوم نظری را برای استفاده در صنعت و تجارت کاربردی کرده و ثمراتش را استفاده می کنند. در علوم انسانی نیز باید اینگونه شود. مثلا اگر نظریاتی در باب هوش در روانشناسی مطرح می شود در این صورت مثلا برای حوزه روان درمانی می توانند از نتایج کاربردی آن استفاده کنند.
واقعیت آن است که اکنون در حوزه علوم انسانی به دستاوردهای نظری تکیه کرده ایم. البته لازم بوده است که در گام های اول این مساله به صورت جدی دنبال شود. از سوی دیگر باید این علم و ثمراتش در عمل کاربردی می شد تا در سطح جامعه خودمان به بهره برداری برسد.
این فضا در کشور آماده است؟
چون تازه نیاز آن احساس می شود طبیعی است که فضا خود به خود اینگونه می شود که در باب کاربردی سازی نیز اقدامات جدی صورت پذیرد و من امیدوارم که این مساله به شکل جدی دنبال شود.
نظر شما