ندا کوهی بازیگر جوان تئاتر، متولد ۱۳۶۵ است که بازیگری را از سال ۸۳ با حضور در آثار دانشجویی دانشگاه فیروزکوه آغاز کرده و پس از آن به مدت 8 سال در تئاتر شهر مشهد فعال بوده است. او که چندین جوایز ملی و منطقه ای از جشنواره های مختلف دارد، در سال ۱۳۹۲ با بازی در نمایش «تار شیشه ای» کاندیدای بازیگری زن در بخش مسابقه مرور تئاتر ایران، از جشنواره ی فجر شد. اتفاقی که به حضور او در تئاتر حرفه ای تهران کمک کرد.
وی درباره تجربه ی حضور در این اجرا و بازی در نقشی که ۲۰ سال از سن واقعی او بزرگ تر است؛ به خبرنگار تئاتر شبستان، گفت: وقتی دانستم ملیحه از سن من بزرگتر است، فکر کردم که این نقش را به من نمی دهند، اما نادر برهانی مرند با تجربه ای که دارد، قاطعانه گفت که هیچ ایرادی ندارد و تو می توانی نقش را باورپذیر ارائه کنی. در طول تمرینات هم، با راهنمایی برهانی مرند توانستم به ابعاد مختلف کاراکتر نزدیک شوم و از عهده ی ایفای نقش برآیم.
کوهی اضافه کرد: برای رسیدن به این کاراکتر، تحقیقات زیادی انجام دادم و با همسران شهدا و جانبازان به گفتگو نشستم. مواجهه با روحیات آن زن ها، کمک کرد تا بتوانم درون ملیحه را کشف کنم. همچنین، حرکات و رفتار ظاهری و بیرونی کاراکتر را با نگاه به مادرم پیدا کردم. البته برهانی مرند، همواره اکت های مرا ببرسی می کرد تا به تیپ های کلیشه ای بدل نشود. امیدوارم توانسته باشم آن طور که بایسته و شایسته است، جواب اعتماد کارگردان را بدهم.
وی درباره ی یافته های خود در تجربه ی گفت و گو با همسران شهدا و جانبازان، تصریح کرد: همسران ایثارگران، درجه ای از ایثار و فداکاری را پشت سر گذاشته اند، که واقعا وصف ناشدنی است. شما فکر کنید زنی که همسرش به جنگ رفته، جز دغدغه ی سلامتی شوهر و دوری او، چه مشکلاتی در اداره کردن خانه و تربیت فرزندانش داشته است. در این لحظات، درست مثل مردی که در جبهه می جنگد، برای نگاهداری بنیان خانواده و تربیت فرزندان، زن هم در حال دفاع و مقاومت است. من زنانی را دیدم که مثل ملیحه سالهاست دارند از همسران جانبازشان نگهداری می کنند. همین طور زنانی را دیدم که شیمیایی شده اند و رنج ها و طبعات این ایثارگری همچنان در تن شان وجود دارد. در حقیقت من دریافتم جنگ برای ملیحه و زنانی مثل او، هنوز تمام نشده است.
این بازیگر جوان، درباره ی تجربه ی همبازی بودن با بازیگرانی مثل حسین پاکدل، هدایت هاشمی، نسیم ادبی و ناهید مسلمی، توضیح داد: بازی کردن در برابر بازیگران بزرگ، شانس من بود که بتوانم در جریان تولید نمایش تا اجرا، از تجربه های آن ها بهره ببرم و به گمانم این مهمترین دستاورد من از حضور در این نمایش است. من شنیده بودم بعضی از بازیگران، در برابر یک بازیگر تازه وارد گارد دارند، اما خوشبختانه من چنین احساسی را نداشتم چرا که همواره با مهربانی و بزرگ منشی مواجه بودم.
کوهی درباره ی تفاوت های بازیگری در تهران و شهرستان، اذعان کرد: کار در تهران، متفاوت از فضای شهرستان است. وقتی به تهران می آیید با هر قدر تجربه و دانش، باید صبور باشید. خیلی از دوستان من که در شهرستان های خود درجه یک و درخشان بودند، فکر می کردند با حضور در تهران، همه می گویند که یک استعداد جدید کشف شده، اما اینطور نشد و بسیاری از آنها سرخورده شدند. من دو سال تمام در تهران به دور از تئاتر کار کردم و کوشیدم ارتباطاتم را قوی کنم. اینکه بتوانم راهی برای معرفی خود به گروه های حرفه ای ایجاد کنم و این اتفاق بالاخره افتاد. امروز هم به اتفاقات بهتر آینده خوشبینم. همانطور که امروز بدون انکه کسی کمک غیرمتعارفی به من کند در گروه نادر برهانی مرند و بر صحنه ی تالار اصلی تئاتر شهر حضور دارم.
وی در پایان، تاکید کرد: همه ی اتفاقات زندگی بازخورد باورهای ماست. من همیشه هدف و رویایی در سر داشتم و همینطور امید و ایمان، پس شکی ندارم که به آنچه که می خواهم می رسم.
نظر شما