برگزاری شبستان: یکی از ویژگیهای معصومین(ع) نگاه آنان به آخرالزمان است. همه آن بزرگواران(ع)، فرمایشاتی را برای این زمان بیان فرمودهاند تا چگونه زیستن و چگونه بودن در این عصر غیبت را به ما بیاموزند. در حقیقت این دوراندیشی یکی از جلوههای مهر و محبت آنان به انسانهای این دوران است. امام سجاد علیه السلام نیز در این رابطه اشارات و سخنان گهرباری دارند که برای واکاوی آن، گفت و گویی داشته ایم با حجت الاسلام والمسلمین محسن ادیب بهروز، مدیر گروه تاریخ اسلام حوزه های علمیه خواهران و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران که در دو بخش منتشر می شود؛ آنچه در ادامه می خوانید بخش نخست از این گفت و گو است.
لطفا در آغاز بحث بفرمایید که اصولا مباحث مهدوی از نظرگاه حضرت امام سجاد علیه السلام را چگونه و از کجا باید واکاوی کرد؟
در رابطه با مباحث مهدوی در بیانات و نگاه امام سجاد علیه السلام دو مطلب را باید مطرح کرد؛ نخست مطالب و فرمایشات حضرت(ع) در رابطه با «غیبت، مدت زمان غیبت و وضعیت شیعه درعصر غیبت» و دوم فرمایشات امام(ع) درباره شخص حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه که باید به شکل جداگانه به هر یک پرداخت.
فرمایشات امام سجاد علیه السلام در رابطه با موضوع اول و وضعیت زندگی شیعیان در عصرغیبت، خود دو محور دارد 1- اینکه شیعیان در این زمان (غیبت) چگونه زندگی می کنند؟ 2- این که چگونه باید زندگی کنند؟ در نگاه اول شاید تصور شود فرمایشات حضرت(ع) فقط باید و نبایدهای زندگی در عصر غیبت را مطرح می کند اما اینگونه نیست و بیان ایشان به صورتی است که به واقعیت نیز اشاره دارد.
از جمله اینکه امام زین العابدین علیه السلام در کلامی می فرمایند: «کسانی که در زمان غیبت بر ولایت ما ثابت قدم هستند پاداش و آثار عملی که خداوند برای آنها مرتبت می کند، با آثار هزار شهید از شهدای بدر و احد برابری می کند.» اگر واقع نگر باشیم و این سخن حضرت(ع) را فقط یک تشبیه ندانیم بلکه آن را بیان یک اثر بسیار بزرگ ببینیم، به این واقعیت می رسیم که اگر کسی بتواند در زمان غیبت بر ولایت اهل بیت (ع)استقامت داشته باشد و زندگی خود را نیز بر این مبنا تنظیم کند کار بسیار بسیار دشواری انجام داده است.
برخی دچار این توهم اند که صرف ابراز علاقه به اهل بیت(ع) کافی است
دشواری این مسئله از کجا ناشی می شود؟ آیا استقامت بر ولایت اهل بیت(ع) در آخرالزمان کار دشواری است؟ یا اینکه مفهوم این استقامت با آنچه ما در ذهن داریم متفاوت است؟
برخی دچار توهم می شوند و فکر می کنند تنها اظهار علاقه و ارادت به اهل بیت(ع) کافی است. اما برای آنکه این تخیل و توهم از میان برود، سخنی از امام سجاد علیه السلام را بیان می کنم که در گفت و گوی خود با یکی از اصحاب آن را فرمودند. نقل است که ایشان خطاب به یکی از اصحاب خود فرمودند: «خداوند آیه «و َأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ؛ بعضی بر بعضی دیگر در کتاب خدا مقدم اند» و همچنین آیه «وَجَعَلَها کَلِمَةً باقِيَةً في عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ خداوند برائت از بت و توجه به مبدأ را کلمه جاویدانی در میان نسل او قرار داد» را در شأن ما نازل کرده است.» سپس به موضوع غیبت اشاره کرده و فرمودند: «برای امام مهدی علیه السلام دو غیبت است غیبت اول کوتاه و غیبت دوم بسیار طولانی است.»
این پیشگویی امام سجاد علیه السلام از آینده نشان می دهد که در نگاه امام سجاد و سایر ائمه(ع)، بحث آینده و غیبت حضرت حجت علیه السلام کاملا مطرح بوده است. سخنان حضرت(ع) درباره زمان طولانی غیبت نشان می دهد که وضعیت خاصی برای شیعیان پیش می آید و اگر فردی بتواند در زمان این غیبت طولانی، بر دینداری خود پابرجا بماند، آنچنان ارزشی دارد که آثار شهدای بدر و احد برایش مترتب می شود.
ویژگی ای که شیعه آخرالزمان را با آن باید شناخت
این ثبات قدم داشتن در ولایت در عصر غیبت را چگونه باید تشخیص داد؟ از کجا بفهمیم که آیا ما در این مسئله ثبات قدم داریم یا خیر؟
حضرت سید الساجدین علیه السلام در این بیان به ویژگی ها و صفاتی اشاره می کنند که می توان فهمید چه کسی در زمان غیبت مصداق آن کلام است. یعنی زندگی خود را بر اساس ولایت اهل بیت علیهم السلام تنظیم می کند و آثار هزار شهید را می برد.
یکی از ویژگی هایی که حضرت(ع) در این باره به آن اشاره می کنند مسئله یقین است. امام(ع) می فرمایند: «این افراد یقینی بسیار استوار دارند.» یعنی با یک یقین قاطع نسبت به توحید، نبوت، امامت و معاد زندگی می کنند و از طرف دیگر شناخت آنها نسبت به اهل بیت علیهم السلام یک شناخت درست است. کسی که با یقین نسبت به آن 4 اصل، اعتقادات خود را تنظیم می کند، می تواند یک معرفت واقعی و درست نسبت به اهل بیت(ع) نیز داشته باشد. حضرت سجاد(ع) در ادامه می فرمایند: «چنین کسی است که در زمان غیبت به آنچه از ناحیه ما مطرح می شود در زندگی خود عمل می کند.» یعنی این فرد «سلّم لنا اهل البیت (تسلیم محض اهل بیت)» است.
بنابراین، ویژگی ای که این افراد را معرفی می کند (یعنی کسانی را که در زمان غیبت با ولایت اهل بیت(ع) زندگی می کنند) مسئله تسلیم محض بودن است. به عبارت دیگر با ملاک قرار دادن این ویژگی می توان فهمید که چه کسی می تواند در زمان غیبت آن گونه باشد که امام(ع) می فرمایند یعنی بر ولایت اهل بیت(ع) پابرجا باشد و آثار هزار شهید بدر و احد را کسب کند.
بر اساس آیات قرآن مجاز نیستیم از هر کسی سوال کنیم و بیاموزیم
تسلیم محض بودن در برابر اهل بیت(ع) به چه معناست؟ امروز چگونه می شود تسلیم محض اهل بیت(ع) بود؟
این تسلیم بودن را در کنار آیات کلیدی قرآن قرار دهید. به عنوان مثال آیه مبارکه «فسئلوا اهل الذکر» یعنی هر پرسشی که برایتان مطرح می شود (به صورت مطلق) به جای پاسخ از دیگران فقط از اهل ذکر سوال کنید. این دستور قرآن است. وقتی اهل ذکر را در آیات قرآن جستجو می کنیم یا با کمک روایات همسو و هماهنگ با آیات قرآن به جستجوی مصداق های اهل ذکر می پردازیم، به یک پاسخ روشن می رسیم. این که قرآن دستور می دهد انسان برای سوالات مختلف پیرامون هر موضوعی تنها می تواند از پیامبر(ص) و اهل بیتشان(ع) پرسش داشته باشد و برای پرسش از غیر اینها مجاز نیست.
معنای این مسئله آن است که کسی که سوالات و مسایل مورد نیاز خود را تنها از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می گیرد می خواهد تمام آگاهی و اطلاعات خود را از یک منبع مورد اعتماد و اعتقاد خود (که اهل بیت (ع)هستند) گرفته باشد و این در واقع مقدمه همان «سلم لنا اهل البیت» است.
برای این که بتوانیم این تسلیم بودن را در زندگی واقعی بکار بگیریم و کاربردی کنیم چه باید کرد؟
اگر بخواهیم این تسلیم بودن را واقعی و کاربردی کنیم یعنی هم مطابق با حقیقت باشد و هم واقعیت کاربردی داشته باشد لازم است در مرحله اول آنچه را که برای من مورد سوال است (درباره دین) از کوچکترین مسایل مانند چگونه سلام دادن تا رفتارهای کلان و سرنوشت ساز و... همه را تنها از یک منبع پاسخ یابی کرد. همان منبعی که پاسخ پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را در اختیار من قرار می دهد.
وقتی پاسخ ها از یک منبع بایسته و شایسته به دست بیآید و با یقین و معرفت صحیح همراه شود، تبدیل به عمل می شود. یعنی به راحتی جنبه عملی پیدا می کند و کاربردی می شود، اینجاست که ما به این سخن حضرت(ع) می رسیم که اگر کسی در زمان غیبت با ولایت اهل بیت علیهم السلام زندگی کند آثار زندگی او با هزار شهید بدر و احد برابری می کند. چرا که این فرد در زندگی خود (از صفر تا صد) هر آنچه که نیاز دارد (حتی دانسته های خود) همه را بر منبع اصلی که قرآن آن را معرفی کرده، منطبق می کند و چون این عمل او، گویای اعتقاد اوست و معرفت صحیحی نیز به همراه دارد به آنها عمل می کند و مصداق «سلم لنا اهل البیت(ع)» می شود.
ادامه دارد...
نظر شما