خدیجه (س)؛ بانویی که رسول خدا در کنارش آرامش می‌یافت

خداوند سنگینی و دشواری مسئولیت رسالت را به واسطه وجود خدیجه(س) از رسول خدا می‌کاست. وی پیغمبر خدا را شادمان می‌ساخت و هر گاه از ناحیه قریش اذیت، آزار و درشتی و تکذیبی مشاهده می‌کرد، آن حضرت را آرامش می‌بخشید.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی یوسفی غروی، عضو کمیته علمی، تخصصی تاریخ در مدارج حوزوی و از موسسان انجمن تاریخ اسلام در خصوص شخصیت عظیم و برجسته حضرت خدیجه (س) و نقش این بانوی بزرگ در حفظ و پیشرفت دین اسلام به خبرنگار شبستان گفت: حضرت خدیجه کبری دختر خویلد اسدی از قبیله بنی‌اسد، از قبایل چهل‌گانه قریش مکه است. نخستین همسر گرامی پیامبر اسلام از پدر و مادر قریشی و در یکی از اصیل‌ترین خاندان‌های جزیرةالعرب پا به عرصه وجود گذارد. خدیجه (س) افزون بر این تبار برجسته از نیک‌نامی و اخلاق پسندیده و ویژگی‌های ارزشمندی برخوردار بود. وی به مقام و منزلتی رسیده بود که قبل از ازدواج با رسول خدا (ص) به فاخره و مهتر زنان قریش معروف بود. خدیجه در کنار این همه فضایل برجسته از ثروتمندترین افراد قریش به شمار می‌رفت و با دو عامل وراثت و تربیت بر فطرت دین خدا قرار داشت.

حجت الاسلام یوسفی غروی خاطرنشان کرد: پدر خدیجه، خویلد مردی بود که با پادشاه یمن (تبع) آنگاه که خواست حجرالاسود را به یمن منتقل سازد به مقابله برخاست و از حرکت او جلوگیری کرد. او از قدرت و نیروی پادشاه یمنی بیمی به خود راه نداد و این عمل را از دستورات آیینی و دینی خود می‌شمرد.

 

پدربزرگ حضرت خدیجه (س) از شخصیت‌های بارز پیمان «حلف الفضول» بود

وی افزود: اسد بن عبدالعزی، پدربزرگ حضرت خدیجه (س) از شخصیت‌های بارز پیمان فضیلت یا «حلف الفضول » بود که قبایل قریش دعوت او را پذیرا شده و با امضای قراردادی متعهد شدند که از مظلومان و ستم‌دیدگان مکه یا دیگر کسانی که وارد شهر می‌شوند، حمایت کرده و حق آنها را از ستم‌پیشگان بستانند. رسول خدا (ص) در این زمینه فرموده بود: در خانه عبدالله ینعان شاهد پیمانی بودم که اهمیت تشکیل آن از شتران سرخ‌موی برایم دوست‌داشتنی‌تر است. ورقه بن نوفل پسرعموی حضرت خدیجه (س) به تحقیق و بررسی کتب مسیح و یهود آشنایی داشت و بخشی از دستورات آنها را که می‌پسندید، عمل می‌کرد البته نه به اعتبار اینکه با مسیحیان و یهودیان معاشرت داشت چرا که محل استقرار آنها مکه نبود بلکه به این جهت که او آیین بت‌پرستی را به باد تمسخر و استهزا می‌گرفت و در جست‌وجوی آیین و دینی بود که به واسطه آن آرامش یابد.

 

کسان و نزدیکان خدیجه به آیین حنیف ابراهیم بودند

این استاد تاریخ خاطرنشان کرد: بنابراین احوالات، خدیجه (س) از خاندانی والاتبار و معروف به علم، دانش و دین‌داری به شمار می‌رفت و کسان و نزدیکانش به آیین حنیف ابراهیم بودند در حالی که در سرزمین جزیرة‌العرب در انتظار ظهور و پیدایش دین حق به سر می‌بردند. اشراف و بزرگان قریش از حضرت خدیجه (س) خواستگاری کرده و مظاهر فریبنده‌ای به او عرضه کردند اما آن بانوی بزرگ پس از دو شوی اول خود به هیچیک از آنان پاسخ مثبت نداد. وی همواره به دور از مردان و مشکلات آنها با روحی پاک و خاطری آسوده می‌زیست زیرا بیشتر خواستگاران به ثروت کلان حضرت خدیجه (س) چشم دوخته بودند.

حجت الاسلام غروی با بیان این مطلب که خدیجه (س) اموال فراوانی در اختیار داشت، تصریح کرد: حضرت خدیجه سرمایه و اموال خود را که رها نساخت و در زمانی که گرفتن (ربا) رایج بود هیچ‌گاه دست مبارکش به گرفتن ربا آلوده نشد بلکه دارایی خود را در طریق تجارت و بازرگانی سرمایه‌گذاری کرد و مردان شایسته‌ای را برای این هدف به کار می‌گرفت. روایت شده ایشان گروهی را با کار مزد معین برای تجارت با اموال خود به شام اعزام می‌کرد. اندکی پیش از ازدواجش با پیامبر، فردی را نزد آن بزرگوار فرستاد و از او درخواست کرد که با اموال و دارایی حضرت خدیجه (س) تجارت کند و در آن سفر، دو برابر دیگران کالا در اختیار پیامبر قرار داد زیرا از امانت، صداقت، پایداری و استقامت آن حضرت شنیده بود. رسول خدا (ص) پس از مشورت با عمویش ابوطالب پیشنهاد خدیجه (س) را پذیرا شد.

 

خدیجه(س) پیش از دریافت رسالت الهی به عظمت شخصیت پیامبر پی برد

وی یادآور شد: از موارد هوش، نبوغ سرشار و دوراندیشی حضرت خدیجه (س) آن بود که وی به عظمت شخصیت پیامبر اسلام و فضایل بلند اخلاقی وی، قبل از دریافت رسالت الهی پی برد و از میان سران و شخصیت‌های برجسته‌ای که به خواستگاری‌اش آمده بودند همسری او را پذیرفت بلکه خدیجه (س) با وجود فاصله زیاد زندگی مادی خود با زندگی ساده پیامبر اسلام (ص)، خود پیشنهاد همسری به پیامبر داده و به ازدواج با آن حضرت تمایل نشان داد. در کتاب یعقوبی (متوفای 284 یا 292 هجری قمری) یعنی اواخر قرن سوم هجری از عمار یاسر منقول است که گفت از آنجا که من از کودکی با پیامبر رفاقت داشتم در مورد ازدواج حضرت خدیجه دختر خویلد با رسول خدا از همه مردم آگاه‌ترم. روزی من و رسول خدا (ص) در میان صفا و مروه در حرکت بودیم که خدیجه و خواهرش حاله که او را همراهی می‌کرد از راه رسیدند. حاله نزد من آمد و گفت عمار آیا دوستت (پیامبر) تمایل به ازدواج با خدیجه ندارد؟ به او گفتم نمی‌دانم. رو به پیامبر کرده و ماجرا را به او عرض کردم. رسول خدا (ص) به من فرمود برگردد و با او هماهنگ کن و روزی را وعده بگذار تا نزد او برویم. روز موعود فرا رسید. خدیجه (س) شخصی را نزد عموی خویش ابن عبدالعزی فرستاد تا در این مراسم حاضر شود پیامبر نیز همراه با چند تن از عموهایش که پیشاپیش آنها ابوطالب بود در مراسم حضور یافتند و ابوطالب در جمع حاضران خدیجه را برای پیامبر خواستگاری کرد و بدین ترتیب ازدواج آن دو بزرگوار صورت گرفت.

حجت‌الاسلام یوسفی غروی افزود: عمار می‌گوید نه خدیجه هیچ‌گاه پیامبر را برای بازرگانی و تجارت اجیر کرد و نه آن حضرت هیچ‌گاه اجیر دیگران شد. پیامبر تنها با سرمایه خدیجه (س) تجارت کرد، به عبارتی کار از پیامبر و سرمایه از خدیجه بود یعنی مضاربه و پیامبر با اموال خدیجه به مضاربه رفت!

وی در ادامه با اشاره به ماجرای ازدواج حضرت خدیجه (س) و پیامبر اسلام (ص) تصریح کرد: پیامبر می‌بایست ناگزیر با زنی ازدواج کند که در کمالات انسانی و اهداف بلندش متناسب با او و با وی کاملا هماهنگ باشد و در جهاد و بذل و بخشش و صبر و بردباری در سطح زندگی وی قرار داشته باشد.

 

رسول خدا با ویژگی‌های برجسته‌اش با هر دختری از بنی‌هاشم می‌توانست ازدواج کند اما..

عضو انجمن تاریخ ایران افزود: رسول خدا با ویژگی‌های برجسته‌اش با هر دختری از بنی‌هاشم یا سایر قبایل قریش می‌توانست ازدواج کند اما اراده خدا به این تعلق گرفت که دل خدیجه (س) را متوجه او کرد.خدیجه(س) به همسرش عشق و محبت بی‌منت می‌ورزید و از او نیز عشق و محبتی سرشار از سعادت دریافت می‌کرد. دارایی و مال و ثروتش را بی‌هیچ منتی در اختیار پیامبر قرار داد و از او هدایتی برتر از گنج‌های زمینی برمی‌گرفت. رسول خدا (ص) نیز به نوبه خود به او عشق و محبت ابراز می‌کرد. این اعمال خدیجه را به منزله والایی ارتقا بخشید. ماجرای ازدواج خدیجه با پیامبر نقطه عطفی در زندگی این بانوی بزرگ تلقی می‌‌شود. خدیجه از روح استقلال و اعتماد به نفس و آزادمنشانه‌ای برخوردار بود و با درک و خرد خدادادی‌اش مانند برجسته‌ترین مردان تجارت می‌کرد. ماجرای ازدواج خدیجه با پیامبر در کتاب تذکره الخواص ابن الجوزی از قرن 7 هجری و در بحارالانوار آمده است.

وی در ادامه گفت: خدیجه نخستین زنی بود که به رسالت پیامبر ایمان آورد و آنچه در توان داشت در راه اهداف آن حضرت به طبق اخلاص گذاشت. وی به پیامبر عرضه داشت آنچه دارم از مال و ثروت همه در اختیار توست هرگونه که خود خواستی آن را در مسیر اعتلای کلمه حق و گسترش دین الهی هزینه و مصرف کن. حضرت خدیجه در کنار پیامبر آزار و شکجه قریش و قطع ارتباط و محاصره اقتصادی آنها را تحمل کرد. اخلاص بی‌نظیر و ایمان راستین و محبت خالصانه‌ای که از خدیجه ابراز می‌شد سزاوار بود که پیامبر نیز در مقابل نسبت به او مهر و محبت و ارج و احترام قایل شود. مهر و عاطفه پیامبر نسبت به خدیجه در دل و جان پیامبر به جایی رسید که حتی پس از رحلت خدیجه نیز از پیامبر فاصله نگرفت و هیچ‌یک از همسران بعدی آن بزرگوار نتوانستند در دل رسول خدا جایگزین خدیجه شوند به گونه‌ای که پیامبر درباره خدیجه فرمود خیر النساء امتی، خدیجه بنت خویلد.

 

پیامبر فرمود: من دوستان خدیجه را نیز دوست می‌دارم

این استاد تاریخ تصریح کرد: در کتاب مسند احمد بن حنبل و در تذکره‌الخواص ابن الجوزی از عایشه روایت شده که گفت: رسول خدا هر گاه از خدیجه یاد می‌کرد همواره به مدح و ثنای او می‌پرداخت، روزی از خدیجه یاد کرد، من رشک بردم و گفتم خدیجه که پیرزنی بیش نبوده خداوند بهتر از او (خودش) را نصیب تو کرده! عایشه می‌گوید رسول خدا چنان از سخن من برآشفت که بدنش به لرزه درآمد و گفت به خدا سوگند بهتر از خدیجه نصیب من نشده زمانی که همه مردم در کفر و بت‌پرستی بسر می‌بردند خدیجه به من ایمان آورد و آن‌گاه که مردم تکذیبم کردند، وی مرا تصدیق کرد، زمانی که مردم از همه چیز مرا محروم ساختند، خدیجه مال و دارایی‌اش را در اختیار من نهاد و خداوند در او به من فرزند عطا نمود و از دیگر زنان فرزندی نصیبم نشد. عایشه می‌گوید با خود گفتم به خدا سوگند از این پس هیچ‌گاه از خدیجه در حضور پیامبر به بدی یاد نخواهم کرد.

حجت الاسلام  غروی یادآور شد: در روایت آمده است که جبرییل بر پیامبر نازل شده عرضه داشت محمد (ص) اکنون که خدیجه به نزدت آمده است سلام و درود پروردگار را به او برسان و وی را به خانه‌ای از زر و سیم در بهشت مژده بده که آکنده از آرامش است و رنج و اندوه در آن راه ندارد. پیامبر به جهت قدردانی و احترام حضرت خدیجه، دوستان همسرش را نیز احترام می‌کرد، چنانکه از انس بن مالک روایت شده که گفت هر گاه هدیه‌ای خدمت رسول خدا می‌آوردند می‌فرمود به خانه فلان بانو هدیه ببرید زیرا او دوست خدیجه بوده و به وی محبت و علاقه داشته است. این مطالب در سفینه‌البحار مرحوم محدث قمی آمده است. از رسول خدا منقول است هر گاه گوسفندی ذبح می‌کرد می‌فرمود: از این گوشت سهمی برای دوستان خدیجه بفرستید. عایشه سبب آن را پرسید. رسول خدا فرمود من دوستان خدیجه را نیز دوست می‌دارم.

 

رسول خدا در کنار خدیجه آرامش می‌یافت

حضرت خدیجه از ناحیه رسول خدا شایسته و سزاوار این همه محبت و احترام و ارج بود و در پیشگاه خدا به چنان جایگاه و مقام برجسته‌ای دست یافت که خداوند به او در بهشت درجه و مقام بلندی اعطا کرد و پیامبر در بیان جایگاه حضرت خدیجه در بهشت فرمود: افضل النساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد، فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم. برترین زنان بهشت عبارتند: از خدیجه(س) دختر خویلد. فاطمه(س) دختر محمد(ص) مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم. حضرت خدیجه رسول گرامی را در امر تبلیغ رسالت یاری می‌کرد. خداوند سنگینی و دشواری مسئولیت رسالت را به واسطه وجود خدیجه از رسول خدا می‌کاست. وی پیغمبر خدا را شادمان می‌ساخت و هر گاه از ناحیه قریش اذیت و آزار و درشتی و تکذیبی مشاهده می‌کرد، او آن حضرت را آرامش می‌بخشید، آن‌گاه که به خانه بازمی‌گشت رنج و دشواری‌هایش را تسکین می‌داد و در او ایجاد انگیزه می‌کرد تا در خود احساس خستگی نکند. رسول خدا نیز در کنار خدیجه آرامش می‌یافت و در کارهای مهم خویش با خدیجه مشورت می‌کرد.

پایان پیام/
 

کد خبر 58321

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha