توقیع امام مهدی(عج) برای جمعی از مردم قم

خبرگزاری شبستان: آنها نامه ای در این خصوص نوشتند و به ناحیه مقدسه فرستادند (تا وکلای حضرت(ع) به آستان مقدسش برسانند) و در آن نامه نوشتند که ما بر سر این موضوع کشمکش نموده ایم.

به گزارش خبرگزاری شبستان، در کتاب «احتجاج» از شیخ موثق ابوعمر عامری رحمة الله علیه روایت می کند که گفت: ابن ابی غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان درباره فرزند امام حسن عسکری علیه السلام گفت وگو نمودند. ابن ابی غانم می گفت: حضرت(ع) رحلت فرمود و اولادی نداشت. سپس آنها نامه ای در این خصوص نوشتند و به ناحیه مقدسه فرستادند (تا وکلای حضرت(عج) به آستان مقدسش برسانند) و در آن نامه نوشتند که ما بر سر این موضوع کشمکش نموده ایم.

 

جواب نامه آنها به خط آن حضرت صلوات الله علیه بدین مضمون صادر شد:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند ما و شما را از فتنه ها نگه دارد و به ما و شما روح یقین موهبت کند، و از سوء عاقبت باز دارد. خبر تردیدی که گروهی از شما در امر دین نموده اید، و شک و تحیری که درباره صاحبان امر خود به دل آنها راه یافته است، به من رسید، ما از این موضوع به خاطر شما غمگین شدیم نه به خاطر خودمان و درباره شما ناراحت شدیم نه درباره خودمان زیرا خدا با ماست و جز به خدا به هیچ کس نیازی نداریم و حق با ماست و بنابر این کسی که از اطاعت ما سرباز می زند، ما را به وحشت نمی اندازد. ما اثر صنع خدائیم و مردم به طفیل وجود ما ، موجود گشته اند.

 

ای مردم! چرا دچار تردید گشته و در حال تحیر مطلب را بر خود مشتبه می سازید. آیا نشنیده اید که خدا می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا و پیغمبر و صاحبان امر خود را، اطاعت کنید؟» نمی دانید که در اخبار رسیده است که حوادثی برای ائمه(ع)، گذشته و آینده شما روی می دهد، و آیا ندیده اید که خداوند از زمان حضرت آدم(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) سنگرهائی برای شما قرار داده که به آنها پناه برید و علائمی مقرر داشته تا به وسیله آن هدایت شوید؟ به طوری که هر گاه یکی از آن علامت ها پنهان شود علامت دیگری ظاهر می گردد و هر وقت ستاره ای غروب کند؛ ستاره دیگری می درخشد؟

 

پس وقتی که امام عسکری علیه السلام رحلت فرمود، گمان کردید که خداوند دین خود را باطل کرد، و رشته واسطه میان خود و بندگانش را قطع نمود؟ نه . چنین نبوده. و تا روز رستاخیز و ظهور امر خدا که مردم او را نمی خواهند، هم چنین نخواهد بود.

 

امام گذشته(ع) با سعادت رحلت فرمود و همچون پدران بزرگوارش از دست مردم رفت، وصیت و علم و فرزند و جانشین او در میان ما است و جز ظالمان گناهکار کسی راجع به منصب و مقام امامت وی با ما نزاع ندارد و جز منکر کافر کسی ادعای این منصب بزرگ را نمی کند. اگر ملاحظه مغلوب شدن امر خدا و آشکار و علنی گشتن سرّ الهی نبود چنان حق ما برای شما ظاهر می گردید که عقل هاتان حیران گردد و تردیدتان برطرف شود ولی آنچه خداوند خواسته تحقق خواهد یافت؛ و هر چیزی در لوح محفوظ مرقوم است.

 

پس شما هم از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید. همه گونه خیر و خوبی از ما به مردم می رسد. آنچه بر شما پوشیده است، برای اطلاع از آن اصرار مورزید. و به چپ و راست میل نکنید، مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید. من آنچه لازمه نصیحت بود، به شما گرفتم و خداوند بر من و شما گواه است. اگر محبت به شما نداشتیم و صلاح شما را نمی دیدیم و به خاطر ترحم و شفقت بر شما نبود، گفتگوی با شما را ترک می گفتیم ... و صلی الله علی محمد النبی و آله و سلم تسلیماً.»

 

منبع «مهدی موعود(عج)»، ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار، چاپ قدیم

کد خبر 582415

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha