عوامل تسلیم شدن حریری مقابل نامزدی میشل عون؛ از پیروزی محور مقاومت در سوریه تا تنگنای شدید مالی

خبرگزاری شبستان: تصمیم رئیس جریان "المستقبل" در مورد اعلام نامزدی "میشل عون" برای ریاست جمهوری لبنان، نتیجه تغییر در توازن قدرت های منطقه ای و بین المللی و محلی علیه منافع این جریان است.

به گزارش خبرگزاری شبستان؛ روزنامه "البناء" لبنان در مقاله ای به قلم "حسن حردان" نوشت: سخنان «سعد الحریری» رئیس جریان «المستقبل» که به صورت رسمی نامزدی ژنرال «میشل عون» را برای پست ریاست جمهوری اعلام کرد، به وضوح می بیند که این اعلام در حقیقت توجیه او برای این اقدامش بوده و اینکه بگوید این تصمیم، تنها گزینه موجود برای رهایی «لبنان» از خطرات ناشی از خلأ ریاست جمهوری است.

اما آنچه که «حریری» نگفته و خود بدان اذعان کرده، این است که این تصمیم او نتیجه تغییر در توازن قدرت های منطقه ای و بین المللی و محلی علیه منافع جریان «المستقبل» می باشد؛ به گونه ای که تداوم سیاست آنان در راستای تغییر این موازین و تحمیل نامزد مورد نظر خود برای ریاست جمهوری هیچ سودی نداشته و حتی موجب خسارت و وخامت بیشتر اوضاع می شود. او دریافته است آنچه امروز می تواند با تسلیم شدن در انتخاب «میشل عون» متحد اصلی «حزب الله» به عنوان ریاست جمهوری بدان دست یابد، هرگز در آینده به دست نمی آید و بهتر است که امروز در مقابل بهای بزگ حاصل از نامزدی او سازش نموده و این موضوع را بپذیرد.

در حقیقت دلایل اقدام «حریری» در اتخاذ چنین تصمیمی علی رغم مخالفت برخی نمایندگان جریان «المستقبل» بدین شرح است:

عامل نخست: افزایش معضل سیاسی و مالی «حریری»، معروف است که «حریری» در تنگنای شدید مالی قرار داشته تا جائی که توان پرداخت حقوق کارکنان خود را نداشته و مجبور به اخراج هزاران نفر از آنان شد.

همچنین کاملا روشن است که او از شکست طرح سیاسی خود پس از باخت شرط بندی بر سر سقوط دولت ملی «سوریه»و نیز حالت سرخوردگی و ناامیدی ناشی از عدم توان او در تامین امنیت خود برای بازگشت به «لبنان» جز در صورت سقوط «بشار اسد» به شدت رنج می برد.

عامل دوم: تصمیم «آمریکا» و غرب و «عربستان سعودی» در چراغ سبز نشان دادن به «حریری» برای حرکت در مسیر نامزد کردن «میشل عون» که ابتدا با این حساب شروع شد که تحولات منطقه چون «سوریه» و «عراق» و «یمن» و «مصر» به نفع «واشنگتن» و «ریاض» نبوده و فواید حاصل از سازش با «میشل عون» و انتخاب او به عنوان ریاست جمهوری فرصتی است که در ماه های آینده به دست نمی آید. بنا بر این پرداخت چنین هزینه سنگین سیاسی در حقیقت نقطه قوتی برای حفظ نفوذ «آمریکا» و «عربستان» برای تسلط بر «لبنان» بوده به ویژه اینکه هیچ گزینه ای نمی تواند جایگزین «حریری» برای نقطه اتکای «واشنگتن» و «ریاض» باشد و «حریری» نیز به این ترتیب می تواند اوضاع  بیمار سیاسی و مالی و ملی خود را بهبود بخشد.

اگر این عوامل اصلی پشت پرده موجب اضطرار «حریری» و «آمریکا» و «عربستان» در اعلام رسمی نامزدی «میشل عون» باشد، می توان گفت که چنین تصمیمی یک برگ برنده در راستای منافع خط ملی مقاومت و شکست بی چون و چرای طرح «آمریکا» و غرب و آل سعود در پناه بردن به گزینه وتو علیه «میشل عون» و ریاست جمهوری او می باشد. 

بدون تردید تسلیم شدن در مقابل نامزدی «عون» و انتخاب او به عنوان رئیس جمهور پس از یک مبارزه و درگیری شدید که بیش از یک دهه به طول انجامید، موجب تحول و پیشرفت مهمی در زندگی سیاسی «لبنان» خواهد شد، مبارزه ای که ابتدا با ترور «حریری» شروع شد و اوج آن در جنگ «صهیونیست ها» و «آمریکا» علیه «لبنان» در  سال 2006 بود اما نتیجه آن پیروزی مقاومت و شکست اهداف جنگ و به دنبال آن نیز شکست طرح خاور میانه جدید بود، آنچنان که امروز نیز شکست این طرح «آمریکا» و غرب و آل سعود در «سوریه» و «یمن» و «عراق» کاملا مشهود است.

کد خبر 582045

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha