به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، همگان رشادت و شهامت حضرت عباس (علیه السلام) آن سردار وفادار اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را شنیدهایم، اما در مورد بصیرت و دشمن شناسی آن علمدار کربلا(س) چنان که باید و شاید نشنیدهایم. امام صادق(علیه السلام) درباره بصیرت آن علمدار بیهمتای کربلا میفرمایند: «كانَ عَمُنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام وَأَبْلی بَلاءً حَسَناً وَمَضی شَهیدا» [1] عموی ما عباس علیه السلام دیدهای تیزبین و ایمانی استوار داشت، همراه حسین علیه السلام جهاد کرد و از امتحان سرافراز بیرون شد و سرانجام به شهادت رسید».
بیتردید بصیرت و تیزبینی حضرت عباس(علیه السلام) در دشمن شناسی ایشان نهفته است، هنگامی که شمر ملعون برای ایشان و برادرانش، به زعم خود اماننامه آورد، او را رد نموده و وفاداری خود را به سالار شهیدان(ع) بر دوست و دشمن، ثابتتر کردند. دشمن شناسی موضوعی است که در حال حاظر، برای امت اسلام و کشورخودمان، متاعی گرانبهاتر از هر زمان شده است.
بیبصیرتی، بلای امت اسلام
همواره انسانهای بیبصیرتی هستند که به قضایا به دید سطحی و منفعت گرایانه مینگرند. در وقایع کربلا خیلی از افراد ـــ چون دید کاسبکارانه داشته و بصیرت کافی نداشتند ــ خود را از جرگه یاران سرور و سالار شهیدان بیرون کشیدند، وبعدا هم خیلی از این کار خود پشیمان شده(توابین) و در پی جبران بیبصیرتی خود آمدند، اینها امام خویش را دیدند اما در حقیقت ندیدند (نشناختند) «تَراهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَ هُمْ لا يُبْصِرُونَ[اعراف/198]آنان را مىبينى كه به سوى تو(پیامبر)مى نگرند در حالى كه نمى بينند».
ما نیز که ارادتمند سالار شهیدان و علمدار و یاران باوفای او هستیم؛ باید دشمن شناسی را هم از ایشان یاد بگیریم. به عنوان نمونه در زمان حاضر، امان نامهای که کشورهای غربی برای ما نوشتند تا تحریمها را برداشته و ما را به رشد اقتصادی برسانند؛ هر روز دارد رنگ میبازد. آنها میخواستند از این طریق در ارکان جامعه شیعی ما نفوذ کرده و دشمن شناسی و بصیرت ما را از طریق رفت و آمدهای علمی (بخوانید جاسوسی) و حرفهای فریبندهی دیگر، به چالش بکشانند.
در مورد کشورهای اسلامی که حرفی نزنیم شاید بهتر باشد، متأسفانه بعضی ها کشورهای اسلامی با انتخاب سکوت و عافیت طلبی، جبهه خودی را تضعیف و دشمنان را شاد میکنند، و بعضی دیگر هر روز خود را به دشمنان قرآن و اسلام، نزدیک کرده تا اماننامهها، برای آنها شکوفایی به ارمغان آورد.
برای دفاع از امت اسلام، باید عباس گونه بود
امام سجاد(علیه السلام) در مورد عموی علمدار خود میفرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ[2]خدا رحمت کند عباس(علیه السلام) را که کوشید و مبارزه کرد و جان خودرا فدای برادر کرد».
حضرت عباس(علیه السلام) در راه برادری جان خود را فدا کرد که کشته شدن او مصیبتی برای اسلام و مسلمین بود(نه تنها برای شیعه) «وَ أَعْظَمَ رَزِيَّتَهَا فِي الْإِسْلَامِ[3] و مصیبت و داغ بزرگی برای اهل اسلام است» میدانی بعد از واقعه جانسوز کربلا، یزید فاسق، امت اسلام را به مصایبی فاجعه باری دچار کرد.
همین تکفیریها که ادامه دهنده راه یزید و شمر و... هستند؛ بلای امت اسلام شدهاند. اگر امت اسلام بخواهند از این مشکلات و درگیریها نجات یابند؛ باید بصیرت کافی و دشمن شناسی را در سرلوحه کارهای خود قرار دهند، بصیرتی که حضرت عباس(علیه السلام) به جامعه مسلمانان و علی الخصوص شیعه میدهد.
همچنانکه عباس بن علی(علیه السلام) جواب دشمن خدا و نوهی پیامبر او را با بصیرت کافی دادد و با دشمن نساخت؛ امت اسلام هم باید همینگونه موضعی در مقابل دشمنان خدا و قرآن و بشریت(استکبار جهانی و صهیونیزم) داشته باشد، این راه اگر چه سختیهای خودش را دارد، ولی حاصل آن عزت و سربلندی جوامع اسلامی است؛ همچنانکه امام حسین(علیه السلام) فرمودند: «فَإِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ لَا الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً[4] همانا من مرگ(در راه خدا و دین) را جز سعادت و زندگی با ظالمان(یزید و یزیدیان) را بجز ذلت و حقارت نمیبینم».
تردیدی نیست که ریشهی مصائب و گرفتاری های امت اسلام از همراهی بعضی سران کشورهای اسلامی با ظالمان مستکبر جهانی است، ولی حیف که اینها این بصیرت را نداشته و به اماننامه های فریبنده ولی بیارزش مستکبران دلخوشند.
سخن آخر
علمدار کربلا با بصیرت و دید دشمن شناسی، امام خویش را در مقابل امان نامههای فریبنده، تنها نگذاشت و جان خویش را در راه نوهی پیامبر خدا فدا کرد. امت اسلام باید برای دفاع از اسلام ــ که پیامبر اسلام آورد و نوهی ایشان بخاطر دفاع از آن، به شهادت رسید ــ تلاش خود را بکار گرفته و بصیرت خود را افزایش داده و فریب اماننامههای فریبنده و بیارزش ظالمان مستکبر جهانی را نخورند.
پینوشت ها:
[۱]. در سوگ امير آزادى ( ترجمه مثير الأحزان )، ص۲۵۴.
[۲]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۲، ص۲۷۴.
[۳]. كامل الزيارات، النص، ص ۱۷۷.
[۴]. تحف العقول، النص، ص۲۵۴.
نظر شما