حوزه علمیه مستقل عامل ترویج  امر به معروف است

خبرگزاری شبستان: آیت‌الله عابدینی در مورد امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مردم اظهار کرد: مردم معمولاً امر نمی‌خواهند بلکه آموزش می‌خواهند و اگر به آن‌ها بگویید فلان کار خوب است، انجام می‌دهند.

آیت‌الله احمد عابدینی، مدرس حوزوی، در گفت‌وگو با خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان در تعریف امر به معروف گفت: امر به معروف به معنای امر به خوبی‌هاست؛ معروف یعنی آنچه نزد عقل یا عرف یا شرع، شناخته شده باشد. البته امر به معروف آنجایی که مورد قبول شرع باشد واجب شرعی است که به آن عمل بشود. همچنین منظور از عرف، آن عرفی است که مقابل شرع یا عقل نباشد.

مردم نیاز به آموزش دارند

وی در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر بیان کرد: اگر امر به معروف نشود، معروف فراموش می‌شود؛ یک مرتبه‌اش این است که مثلاً اگر امر به مدرسه‌سازی، مسجدسازی و بی‌نوانوازی نکنیم، این امور در جامعه فراموش می‌شوند، اما مرتبه اصلی امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی حکومت‌هاست چون مردم معمولاً امر نمی‌خواهند بلکه آموزش می‌خواهند و اگر به آن‌ها بگویید فلان کار خوب است، انجام می‌دهند، اما معمولاً معروف‌ها برای حکومت‌ها با حکومتداری‌شان نمی‌سازد، مثلاً عدالت، احسان و تواضع با عموم حکومتداری‌ها سازگار نیست چون با مقام و پست‌شان نمی‌سازد، مثلاً غرور آنان را می‌گیرد و باید آنان را نهی از منکر کرد و اگر این‌کار را نکنیم به قول حضرت‌علی(ع) اشرار مسلط می‌شوند و پست‌های حساس را می‌گیرند و بعد جامعه می‌بیند مسئولینش فاسد شده است، در وصیت‌نامه حضرت‌علی(ع) که در نامه 47 نهج‌البلاغه موجود است، این‌طور آمده که در آن وضعیت، هرچه دعا می‌کنید نیز مستجاب نمی‌شود چون خودتان باعث آن شده‌اید.

این مدرس حوزوی در مورد دلیل نهضت امام‌حسین(ع) اظهار کرد: این جزء ذات ائمه(ع) است که معروف را در جامعه احیاء کنند و از منکر جلوگیری کنند چون خودشان خوب هستند پس می‌خواهند خوبی گسترش پیدا کند و چون خودشان بد نیستند پس نمی‌خواهند بدی در جامعه باشد. همانطور که در وصیت‌نامه امام‌حسین(ع) به محمدحنفیه آمده است؛ نهضت امام‌حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر بود، بر فرض از نظر سندی درست نباشد اما از نظر محتوایی درست است یعنی این مطلب با روش و منش امام(ع) سازگار است که فرمودند می‌خواهم به سیره پیامبر(ص) و علی(ع) عمل کنم.

وی افزود: امام‌حسین(ع) می‌خواستند بیعت نکنند همانطور که قرار بود حکومت موروثی نباشد و به یزید نرسد، لذا برای اینکه درگیری پیش نیاید از مدینه به مکه می‌روند و عمره انجام می‌دهند تا زمان بگذرد و ببینند طرفدار دارند یا مردم همه خوابند و دنبال یزیدند، لذا خروج امام(ع) برای این بوده که ببینند نیرو دارند یا ندارند اما وقتی به مکه می‌رسند می‌بینند خبری نیست و مردم، معاویه و یزید را امیرالمؤمنین می‌دانند به غیر از مردم کوفه. در مکه وقتی می‌بینند امنیت ندارند به سمت کوفه می‌روند که دعوت‌شان کرده‌اند، منتها خیلی آهسته می‌روند تا ببیند مردم کوفه چه می‌کنند. پس امام(ع) برای اینکه معروف در جامعه حاکم بشود دل‌شان می‌خواست کاری بکنند.

فاسد باید نهی بشود/ حریم خصوصی مردم، محترم است

آیت‌الله عابدینی در مورد چگونگی امر به معروف و نهی از منکر گفت: مردم معمولاً نیاز به امر و نهی ندارند بلکه نیاز دارند که خوبی و بدی چیزی را بدانند، مردم ناآگاه هستند، بگو فلان چیز خوب است بنا می‌کنند انجام بدهند، بگو بد است بنا می‌کنند انجام ندهند، پس مردم نیاز به امر و نهی ندارند بلکه نیاز به آگاهی دارند مگر اینکه کسی فاسد و شرور باشد که نیاز است چنین شخصی جدا نگه داشته بشود یا امر به معروف و نهی از منکر بشود.

وی افزود: باید مردم را موعظه کرد، اما کسانی که مسائل شرعی را بلدند مثل کسانی که به مجلس می‌روند و خوبی‌ها و بدی‌ها را بلدند اما عمل نمی‌کنند، این‌ها را باید امر به معروف و نهی از منکر کرد. همچنین کسانی که در حوزه خودشان تخلفاتی می‌کنند و از آن راه مالی به دست می‌آورند، این‌ها را باید نهی از منکر کنیم. مثلاً بر فرض در خانه‌ای، پدری بخواهد حق بچه‌ها را بخورد باید نهی از منکر بشود.

این استاد حوزه در مورد اینکه امر به معروف و نهی از منکر حوزه عمومی و خصوصی می‌شناسد یا نه، گفت: هیچ‌کس حق دخالت و ورود به حریم شخصی هیچ‌کس را ندارد، شخص هر گناهی در خانه خودش بکند به دیگران ارتباطی ندارد. اما اگر همین را بیرون انجام بدهند و جامعه را گناه الود کند. یاامنیت مردم را سلب کنند، اینجاست که برخی اعمال، حد هم دارد.

وی افزود: داخل خانه به ما ارتباطی ندارد البته مگر اینکه بدانیم برای کل جامعه ضرر دارد مثلاً بدانیم کسی داخل خانه بمب می‌سازد این را باید جلویش را گرفت، در غیر این‌صورت نمی‌شود در حریم خصوصی افراد وارد شد چون حریم خصوصی مردم بسیار محترم است و در سوره نور آمده است و خود من در کتاب «حدود الهی در تفسیر سوره نور» خیلی روی این مسئله تأکید کرده‌ام که شنود گذاشتن و دوربین داخل خانه انداختن ممنوع است. همچنین اگر صدای آزار دهنده از خانه شخصی به بیرون از خانه کشیده شود نیز می‌توان اعتراض کرد.

برخی را باید با اخلاق اصلاح کرد

آیت‌الله عابدینی در مورد لزوم شرط اثرگذاری برای امر به معروف و نهی از منکر گفت: اگر یک جریان ظالم و مستبد حاکم بشود که بدانیم مثلاً نامه‌نگاری بر آنان اثر نمی‌کند باید گروه تشکیل بدهیم که قوی بشویم تا اثر بگذاریم اگر باز هم اثر نکرد باید آن جریان ظالم را ساقط کنیم. البته اگر در سطح پائین باشد مثلاً اگر خانمی بی‌حجاب را که نهی می‌کنیم اما گوش نمی‌کند چون فعل‌اش نیز مجازاتی ندارد دیگر نباید با او کاری داشت، یعنی از لحاظ شرعی اگر زن بی‌حجاب را نهی کردیم و گوش نداد راهی ندارد که او را تهدید کنیم یا حد بزنیم.

وی در مورد حکم کسانی که پوشش انسانی را رعایت نمی‌کنند گفت: این‌ها را باید با اخلاق درست کرد، باید افراد را انسان بار آورد، افرادی که این‌طور هستند تحقیر شده‌اند، اگر به فرد آبرو دادی، مثلاً اگر به خدمت کار گفتی چقدر خوب جارو می‌کنی و چقدر متخصص هستی، روزبه‌روز دقت‌اش را بالاتر می‌برد اما اگر به او بگویی تو هیچی نمی‌فهمی روزبه‌روز بدتر می‌شود، لذا باید وجدان جامعه را بیدار کرد و به افراد جامعه شخصیت داد.

وی افزود: زمانی می‌گفتند عقل زن کمتر است اما بعد در جمهوری اسلامی به زنان اعتنا کردند و الان می‌بینیم که زنان در کنکور از مردها جلو می‌زنند، همین‌طور نیز احترام گذاشتن، افراد را باشرم و حیاء می‌کند و آن‌وقت از این کارها انجام نمی‌دهند. از طرفی بی‌احترامی، توهین کردن، مزاحمت کردن، افراد را بی‌حیاء می‌کند چون برخی از این‌کارها برای مقابله بمثل است و نتیجتاً روزبه‌روز اوضاع را بدتر می‌کند.

این مدرس حوزوی بیان کرد: پیامبر اکرم(ص) در محیط جاهلیت مبعوث شد که همه کار بدی در آن محیط بود و اوج بی‌حیایی در آنجا بود، پیامبر(ص) با احترام گذاشتن، این وضع را از بین برد. پیامبر(ص) به طور مداوم به مردم احترام گذاشت و به افراد، شخصیت داد، افراد جاهل را انسان حساب کرد که نتیجتاً کم‌کم خوب شدند. اوایل انقلاب ما، همه خوب بودند، همه چادری و دین‌دار بودند، همه باعاطفه و باشعور بودند، الان نیز نباید کسی به کسی بی‌احترامی کند، افراد مثل دندانه‌های یک شانه هستند، همین که شخصیت دادید ابتدا ممکن است وجدان‌اش خواب باشد اما روزبه‌روز بهتر می‌شود.

تذکر لسانی توسط روحانی عالم باشد/ امر و نهی حساب‌شده باشد

آیت‌الله عابدینی در مورد نقش نیروی انتظامی در امر به معروف و نهی از منکر گفت: این نیرویی است که برای حفظ نظم درست شده است، امر به معروف باید توسط شخصی باشد که خودش آگاه باشد؛ معروف را بداند، روحیه مردم را بشناسد و بداند با چه کسی باید چطور حرف زد، چنین افرادی باید وارد بشوند.

وی افزود: برای امر به معروف و نهی از منکر باید حوزه‌های علمیه مستقل داشته باشیم، در غیر این‌صورت امر به معروف و نهی از منکر نابود می‌شود، حوزه علمیه زیر نظر هیچ ارگان حکومتی نباید باشد و نباید از حکومت هیچ دخالتی در آن شود، تا وقتی حوزه بخواهد بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند. پس اول باید حوزه علمیه مستقل درست بشود آن‌وقت حوزه مستقل می‌تواند نظر بدهد و امر و نهی کند.

این استاد حوزه در مورد بهترین شیوه امر به حجاب و نهی از بی‌حجابی اظهار کرد: خود شخص همین که بداند یا انجام می‌دهد یا نمی‌دهد، امر و نهی دیگری معنا ندارد، اصلاً امر نمی‌خواهد فقط سفارش اخلاقی می‌خواهد که بگوییم بدنت دیده نشود کسی هم به فکر تجاوز به تو نمی‌افتد. آقای دکتر علی مطهری یکی دو سال پیش، یکی از گیرهایش همین حجاب بود، من نامه نوشتم و گفتم این تندی‌ها دلیلی ندارد، جایی از دین مایه بگذارید که گفته باشد، دین آن‌قدر روی مسئله حجاب سرمایه‌گذاری نکرده است که ما سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

وی در مورد تذکر لسانی بیان کرد: اگر یک روحانی عالم، چند آیه حجاب را برای مردم بخواند، فوائد حجاب‌داری را بگوید و ضررهای آن را بگوید با این موافق هستم اما با اینکه نیروی انتظامی سر کوچه بنشیند بگوید خواهرم حجابت، برادرم نگاهت با این شدیداً مخالف هستم.

آیت‌الله عابدینی در مورد وجوب امر به معروف و نهی از منکر در صورت داشتن ضرر شخصی گفت: باید فکری کند که چکار کند که کم‌ضررتر باشد، بعضی اوقات یک کارمند چیزی می‌گوید و از آن‌طرف هم برایش سندسازی می‌کنند و سریع بیرونش می‌کنند، در حالی که ممکن است بتواند با یک نامه به بالاتری اثر بگذارد یا یک وقت همراهی با چند کارمند دیگر بهتر اثر می‌کند، اینکه فوری کاری را با احساسات بگوید و بعد نیز حکم اخراجش را بگذارند این مناسب نیست، فکر عاقلانه بکند که چه راهی پیش بگیرید که فساد برطرف بشود ولی خودش نیز ضرر نکند.

وی افزود: البته اگر جایی باشد که ممکن نیست و در هر صورت برای خودش ضرر دارد باید اهم را بر مهم مقدم کند و ببیند کدام کار برای مجموع جامعه مهم‌تر است، ببیند برای مجموع جامعه این را بگوید بهتر است یا نه. مثلاً زمانی که اختلاس بزرگ است، خب انسان تشخیص می‌دهد که باید گفته بشود ولو یک نفر که خودش باشد اخراج بشود ولی اگر فساد جزئی باشد و تأثیر خاصی بر جامعه ندارد و اینجا ماندن در کار اهمیت دارد، اینجا را باید عقل خودش بدون هوای نفس تشخیص بدهد که موقعیت‌اش را حفظ کند.

کد خبر 580332

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha