گروه مهدویت خبرگزاری شبستان : زيارت «ناحيه مقدسه» سوگ نامه تأثّرانگيز و مرثيه سوزناك امام مهدى عليه السلام براى امام حسين عليه السلام در روز عاشوراست كه عاشقان و شيفتگان اهل بيت عليهم السلام در روز عاشورا و غير عاشورا آن را زمزمه مى كنند.
آنچه در ادامه می خوانید بخشی از یادداشت حجت الاسلام محمدرضا فوادیان، کارشناس مرکز تخصصی مهدویت است که در تشریح نکاتی از زیارت ناحیه مقدسه نگاشه است؛
امام زمان عليه السلام، زائر و مرثيه سرا و وارث حسين عليه السلام است؛ كسى كه زمان در تحت اختيار او و تمام صحنه ها و لحظه ها هر روز در مقابل نگاه او است. با نگاهى نافذ جاى جاى دشت بلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختى و تلخى واقعه طف را مشاهده و سوز عطش و سوزش سيلى و تازيانه را بر پيكر عاشورائيان لمس مى كند.
زيارت شونده هم كسى است كه نامش رباينده دل ها و صحن و سرايش آتش افروز جان ها و حرمش، آرامگاه قلب ها و تماشاگه رازهاست.
هيچ زيارتى همانند اين زيارت، عمق فاجعه كربلا را بيان نكرده است. در حقيقت اين زيارت آموزه هايى از عشق، معرفت، عرفان، سوز، حماسه و توسل است. در عين حال كه مرثيه است، مسؤوليت آفرين و حركت ساز نیزمى باشد و شايسته و بايسته است كه با عنايت بيشترى به اين زيارت توجّه كنیم و جايگاه والاى اين زيارت را در مجالس حسينى متذكر شویم.
سيماى زيارت
اين زيارت شامل ده بخش كلّى است:
.1 سلام
اين نام الهى و زمزمه بهشتيان، رمز گشايش و سلامتى است. سلام در نورديدن فاصله ها و نشانه نبودن فاصله است. راستى در طليعه كدام زيارت «سلام» نيست؟ اما اين زيارت از اكثر قريب به اتفاق آنها بيشتر سلام دارد كه مجموع آنها در چهار محور بيان شده است
سلام بر انبيا عليهم السلام
در ابتداى اين زيارت نام 23 تن از انبياى الهى عليهم السلام ذكر شده است كه سلام بر آنها و اعتراف به مقامات و فضايل آنان، زائر را به جايگاه توحيد و نبوت رهنمون مى سازد. در اين رابطه دقت به دو نكته بسيار ضرورى است:
يكم. معدن تمام اين حسن ها و جلالت ها، ذات اقدس الهى است و «نبوّت» رشته پيوند خلق و خالق است و استحكام آن به امر «ولايت» مى باشد كه در دنبال به آن اشاره شده است.
دوّم. اغلب صفات ذكر شده انبيا عليهم السلام يادآور رنج و محنت هاست؛ مانند صبر ايوب و زكريا، شهادت يحيى و... كه قابل مقايسه با مصايب كربلا نيست.
سلام بر اولياى دين عليهم السلام
امام زمان عليه السلام درسه جاى اين زيارت براى زائر درس و پيام امام شناسى دارد:
يكم. در اوايل زيارت بعد از سلام بر پيامبران آمده است: «السلام على اميرالمؤمنين على بن ابى طالب المخصوص باخوته. السلام على فاطمة الزهرا ابنته، السلام على ابى محمد الحسن وصّى ابيه و خليفته، السلام على الحسين الذى سمحت نفْسهُ بمُهجتِهِ».
در اين قسمت نام چهار تن از اصحاب كسا عليهم السلام با ذكر برخى از خصوصيات بيان شده است:
سلام بر امير مؤمنان امام على عليه السلام كه تنها او شايستگى و افتخار برادرى با رسول خدا صلى الله عليه وآله را داشت.
سلام بر فاطمه عليها السلام كه دختر و پاره تن رسول خداست.
سلام بر امام حسن مجتبى عليه السلام كه جانشين پدر بزرگوار خود بود.
سلام بر حسين عليه السلام كه خونش را هديه به اسلام كرد.
دوم. در قسمت دعا و در خواست امام زمان عليه السلام مى آموزاند كه امام شناسى به هنگام توسل، تنها راه است. لذا زائر، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ را به انوار طيبه معصومين عليهم السلام قسم مى دهد و نام امامان نور را ـ از امام على عليه السلام تا امام حسن عسگرى عليه السلام ـ ذكر كرده، سپس درخواستش را عرضه مى دارد.
سوم. در دعاى قنوت دوباره ياد ائمه عليهم السلام شكوفا مى شود و ويژگى هاى پنج تن آل عبا در اين قسمت بسيار حائز اهميت مى باشد.
سلام بر روح زيارت، امام حسين عليه السلام
سلام بر سالار شهيدان در زيارت هاى ديگر يك جا و به صورت كلى آمده است؛ ولى در اين زيارت سلام، گاهى با ذكر نام و فضايل و عملكرد ايشان و گاهى بر اعضا و جوارح بيان شده است.
سلام بر اعضا و مصيبت جان سوز آنها:
«السلام على الشيب الخضيب»؛ «سلام بر محاسن به خون خضاب شده»
«السلام على الخد التّريب»؛ «سلام بر گونه خاك آلود»
«السلام على الثغر المقروع بالقضيب»؛ «سلام بر لبى كه با نى زده شد».
«السلام على الرأس المرفوع»؛ «سلام بر سرى كه بالاى نيزه شد».
«السلام على الاجساد العارية فى الفلوات»؛ «سلام بر اجسادى كه برهنه در بيابان رها شد.»
نكته قابل دقّت در اين فرازها، اشاره به نوع مصيبت ها است، كه عمق فاجعه يزيديان و مظلوميت اهل بيت را روشن مى سازد. و شمشير منتقم خون امام حسين عليه السلام در روز ظهور، به راستى پاسخ مناسب با اين ظلم ها است.
سلام بر حسينيان
ياران امام حسين عليه السلام اصحاب فداكارى بودند كه در رأس اصحاب و ياران تمام انبيا و اوليا عليهم السلام بوده و هستند؛ همان طورى كه امام حسين عليه السلام فرمود: «فانى لا اعلم اوفى و لاخيراً من اصحابى»8؛ «من اصحابى با وفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم».
امام زمان(عليه السلام) بر صحابه پاكباز و سربازان مخلص، سلام هايى دارد كه مانند سلام بر مولايشان مى باشد، تا زائران بياموزند براى ياورى ولى زمان(عليه السلام) چگونه بايد بود:
« السلام على النفوس المصطلمات»؛ «سلام بر بدن هاى به زنجير كشيده و اسير شده».
«السلام على الارواح المختلسات»؛ «سلام بر روح هاى به پنهانى برده شده».
« السلام على الاجساد العاريات»؛ «سلام بر پيكرهاى عريان».
«السلام على الجسوم الشاحبات»؛ «سلام بر جسم هاى نحيف و رنگ باخته».
« السلام على الابدان السليبة»؛ «سلام بر بدن هاى مسلوب و عريان».
«السلام على المجدلين فى الفلوات»؛ «سلام بر جنگاوران بيابان».
« السلام على النازحين عن الاوطان»؛ «سلام بر دور افتادگان از وطن خويش».9
دل دادگى حضرت مهدى (عج) به امام حسين (عليه السلام)
خدمت در محضر امام حسين عليه السلام و توفيق يارى حضرت و شمشير زدن در ركاب او، از بزرگ ترين توفيقات الهى بود كه نصيب برخى از خواص عصر امام حسين عليه السلام شد.
امام زمان عليه السلام نيز عاشق جد بزرگوار خود و مشتاق خدمت به او است و به ما نيز مى آموزد كه بايد اين چنين بود. ایشان مى فرمايد: «ولئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور لانّدبنّك صباحاً و مساءً و لأبكيّن لك ]عليك[ بدل الدموع دماً»؛ «اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدّرات از يارى و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، من هر آينه صبح و شام بر تو ندبه مى كنم و به جاى قطرات اشك برتو خون مى گريم».
اوصاف، ويژگى ها و سيرت امام حسين عليه السلام
امام زمان عليه السلام در اين رابطه مى فرمايد: امام حسين عليه السلام داراى حسب و نسب شريف و ارزشمند (شريف النسب و منيف الحسب) و منقبت هاى فراوان (كثير المناقب) و سوابق درخشان (عظيم السوابق) و متخلق به اخلاق نيكو (كريم الخلائق، رضى الشيم) است. به نمونه هايى از اين فضايل در چهار بخش اشاره مى شود:
فعاليت هاى اجتماعى
يوسف زهراعليها السلام در اين خصوص خطاب به جد بزرگوارشان مى فرمايد: «اشهد انك قد اقمت الصلاة و اتيت الزكاة و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و العدوان»؛ «اى حسين! گواهى مى دهم كه نماز را بر پا داشته و...». «و سننتَ السنن واطفأت الفتن و دعوتَ الى الرشاد و اوضحْتَ سبل السّداد»؛ «سنت ها را انجام داده و آشوب ها را فرو نشاندى، به پاكى و راستى خوانده و راه هاى صلاح را روشن و مبين ساختى».
«ولعماد الدين رافعا و للطغيان قامعا و للطغاة مقارعا و للامة ناصحا»؛ «بر پا دارنده پايه و اساس دين، و در هم كوبنده طغيان و سركشى، سخت گير و كوبنده بر آشوبگران و طغيان گران و نصيحت گر امت بودى».
«تَحوط الهُدى و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصرالدين و تظْهره، و تَكفّ العابِثَ و تَزْجره و تأخذ للدّنىّ من الشريف، و تساوى فى الحكم بين القوى والضعيف»؛ «نگاهبان هدايت و ياور دين، گستراننده عدالت و ياريگر و نمايانگر دين بودى، بازيچه دين را از كارش باز داشته و او را منع نمودى، حق زير دستان را از مواليشان گرفته، و بين قوى و ضعيف در قضاوت به مساوات رفتار كردى».
مطيع بودن
اين قسمت جلوه اى خاص دارد و به زائر مى آموزد: بايد مطيع مولاى زمان بود: «و كنتَ للّه طائعاً و لجدك محمد(صلى الله عليه وآله) تابعاً و لقول ابيك سامعا و الى وصية اخيك مسارعا»؛ «شما! همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت محمد(صلى الله عليه وآله)پيرو و نسبت به فرموده پدرتان، مطيع و شنوا بودى و وصيت و سفارش برادر را به انجام رساندى».
مردم و اسلام
در اين قسمت، امام حسين عليه السلام چنين توصيف شده است:
«كنتَ ربيع الايتام و عصمة الانام و عزّ الاسلام و معدن الاحكام و حليف الانعام سالكاً طرائق جدك و ابيك...»؛ «تو بهار يتيمان و ملجأ و پناهگاه مردم و عزّت اسلام و كانون احكام و هم پيمان بخشش ها و نيكو كارى، رهرو راه جدّت و پدرت بودى».
«وللاسلام والمسلمين راحما وللحق ناصرا و عند البلاء صابرا وللدين كالئاً و عن حوزته مراميا»؛ «براى اسلام و مسلمين مهربان و ياور حق و صبور و بردبار در هنگام بلا و محافظ دين و نگهبان آن بودى».
عبوديت
امام حسين عليه السلام كه به بيان امام زمان شب زنده دار (متهجداً فى الظلم) و عابد و زاهد روزگار خويش بود، به ما درس چگونه زيستن را مى آموزد. اين مبحث نقطه مهمى در اين زيارت و داراى معانى بلندى است
:
«كنت للرسول صلى الله عليه وآله ولداً وللقرآن سنداً و للامة عضدا و فى الطاعة مجتهدا، حافظا للعهد والميثاق، ناكباً عن سبل الفساق، باذلا للمجهود ]تتأوّه تأوّه المجهود[، طويل الركوع والسجود، زاهداً فى الدنيا زهد الراحل عنها ناظراً اليها بعين المستوحشين منها...»؛
«تو اى حسين! براى رسول خدا فرزند و براى قرآن سند و براى امت بازويى بودى. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پيمان حافظ و مراقب بودى. از راه فاسقان سر بر مى تافتى و هر چه توان داشتى در راه احياى احكام خداوند بذل نمودى ]آه مى كشيدى؛ آه آدمى كه به رنج و زحمت افتاده است [ركوع و سجود طولانى داشتى و نسبت به دنيا بى زاهد و پارساى بودى و با ديده ى وحشت زده بدان نگاه مى كردى».
امام زمان(عليه السلام) در اين عبارتِ بسيار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسين(عليه السلام) را با ده عنوان وصف كرده است كه به نحو مستقيم يا غيرمستقيم، عبوديت حضرتش را بازگو مى كند:
امام حسين فرزند رسول خدا است.
او سند و پشتوانه قرآن (روح قرآن) است.
توان اسلام، امامت است و امام حسين(عليه السلام) بازوى پر توان امت و دين اسلام در همه اعصار است.
در راه اطاعت پروردگار سخت كوش و تلاشگر بود.
آن بزرگوار نگه دار عهد و ميثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پيمان، استوار و با وفا است.
آن حضرت از راه و روش فاسقان روى گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمى شد.
آه امام حسين(عليه السلام) دردمندانه بود؛ مانند كسى كه بار سنگينى از غصه در دل دارد و درد سينه اش جراحتى التيام ناپذير است.
آن حضرت ركوع و سجده هاى طولانى داشت.
سيد الشهدا(عليه السلام) نسبت به دنيا زاهد و بى علاقه بود.
نظر او به دنيا، نظر وحشت زدگان بود و آنجايى كه نظر ديگران به دنيا نظر عاشقانه و دل پسندانه بود، نظر آن حضرت به دنيا، مانند انسان وحشت زده بود.
ادامه دارد...
نظر شما