خبرگزاری شبستان: فرا رسیدن روز خبرنگار و اهمیت این رسالت الهی ما را بر آن داشت، تا با مرور رهنمودهای بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران سفارش های ایشان را در حوزه رسانه آویزه گوشمان کنیم و بدانیم امام راحل چه انتظاراتی از ما اهالی قلم داشته و دارند، آنچه می خوانید سخنان آن پیر فرزانه انقلاب درباره اهالی رسانه است.
ما در حال حاضر در ایران احتیاج به آرامش داریم. اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید آرامش این مملکت را حفظ کنیم. باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند. تلویزیون باید ارشاد کند. رادیو باید ارشاد کند. روزنامهها باید ارشاد کنند، روزنامهها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است، در آنجا بنویسند. رادیو نباید این کار را کند، باید ارشاد کند. در عینحال مردم را متوجه به این کنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا شود. باید از تشنجها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوی کرد، بیاعتنایی کرد به آنها. هر دفعهای که شما یکطوری کنید که با شدت رفتار کنید، آنها مظلومیت به خودشان میدهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسائل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند، گویندگان باید بگویند و هم آرامش را باید حفظ کنند.
پرهیز از تضعیف ارکان و نهادهای نظام اسلامی
قوام نظام اسلامی بر پایه نهادها و ارکان متعدد مانند قوه قضائیه، مقننه، مجریه، شورای نگهبان و... است؛ به گونهای که تضعیف هریک از آنها موجب تزلزل پایههای آن نظام مقدس خواهد شد. برای مثال، دستگاه قضایی در هر جامعهای، عهدهدار برخورد با خاطیان و منحرفان است تا آنان را مجبور به همنوایی با کل نظام کند. تضعیف این دستگاه به هر شکل که باشد، موجب حاکمیت طاغوت مسلکان، دگراندیشان، عدالت گریزان و مفسدان بر جامعه خواهد شد.
از اینرو، امامخمینی(ره) از هرگونه تضعیف این قوه، نهی میکند و درباره شکایت از قاضی و یا دادگاه خاصی، از رسانهای کردن آن هشدار میدهند و میفرمایند:
«قوه قضائیه، که ملجأ و پناهگاه مردم ستمدیده است، قوهای است مستقل و هیچ مقامی حق دخالت در آن را ندارد و اگر کسانی پیدا شوند که ندانسته در امور قضایی دخالت میکنند، باید بدانند که برخلاف دستورات شرعیه و نظام جمهوریاسلامی عمل کردهاند. اگر دانسته تخلف میکنند، مستحقق عقاب و تعقیباند. مجلات و روزنامهها و رسانههای گروهی توجه داشته باشند که تضعیف قوه قضائیه برخلاف موازین اسلامی است و از پخش چیزهایی که موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست، احتراز کنند. این کشور اسلامی است و باید هر امری موافق با موازین اسلامی باشد. شکایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد و شاکی هرکس هست حق ندارد، در مطبوعات یا رسانههای گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا کند و علیه قوه قضائیه جوسازی نماید.
مراقب قلم هایتان باشید
ایشان درباره پرهیز از تضعیف قوای مسلح نیز میفرمایند: «انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش، سپاه، ژاندارمری، بسیج و شهربانی گرفته تا در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلمها و زبانهای خود، قلب نورانی آنان را آزار دهیم.»
بررسی دقیق مقالات و چاپ عکسها
مقالاتی که نوشته میشود را باید بادقت و در یک شورایی که خودتان تأسیس میکنید، مطالعه کنید. ممکن است مقالهای ابتدایش دلچسب باشد و برای شما خوب باشد، لکن در خلالش یک وقت مسائلی طرح شود که برخلاف مسیر خود شماست. مقالات هم باید به طور دقت، یک نفر نه، یک شورایی باشد، یک جمعیتی باشد که این مقالات را درست تحت نظر بگیرد و بعد از این که دیدید در همین راه است و همین مسیر است، آن وقت در مجله آن مقاله را منعکس کنید. همینطور راجع به عکسهایی اگر در آن هست».
مقالات اصلاحی و نوع تیترها
مقالاتی که مینویسید، اصلاحی باشد. اخباری که مینویسید، تیترهایی هست، مردم اینها را در روزنامه میبینند و میفهمند که این تیتر از کجا پیدا شده است و برای چه مقصدی این تیتر را گذاشتهاند و گاهی هم آدم میبیند مسئله اینطور نبوده است، تیترش یک جور است و مسئلهاش یک جور دیگر. مردم این تیترها را نگاه میکنند و میفهمند که چه فسادی و یا چه صلاحی واقع شده است.
باید توجه کنید که روزنامهای تیترش چیزی نباشد که محتوایش آنطور نباشد، نه بهآن تندی که در تیتر است و نه به آن عظمت، این غش است. درست مثل کاسبی که روی متاعش چیز خوب میریزد و آخرش فاسد است و این حرام است، اگر تیتر با محتوا نخواند، غش است که شما با قلمهایتان میکنید. باید توجه کنید و شک نکنید ما روز محاسبه داریم. از همه چیزها محاسبه میشود. آن روز، خود انسان، قلمها، دستها، چشمها شهادت میدهند. دیر یا زود، چیزی نیست، ولی چنین روزی هست.
نوشته هایتان مختصر و مفید باشد
مسئله دیگر، عمده این است که تکرار نباشد. به عقیده من این سه روزنامه باهم تفاهم کنند و مسائل را مختصرتر بنویسند، مفیدتر و کمتر بنویسند، طولانی و تکراری نباشد. اینکه بگویند من هر روز«امام(ره)» به کی، چی گفتم! این تکراری است. آخر هر روز من یک مسئلهای را میگویم، و هی تکرار میکنند که: فلانی چه گفت. این چه فایدهای دارد. اما در هر گوشه ی کشور اگر اتفاقی افتاده باشد، این خبر است و اخبار را برای مردم گفتن مفید است.
قلم آزادی می خواهد
مطبوعات، سینما، تلویزیون، رادیو، مجلهها، همه اینها برای خدمت به کشور است. اینها باید در خدمت باشند، نه اینکه هرکس پا شود و یک مجلهای درست کند و هرچه دلش بخواهد، در آن باشد و هر عکسی بهتر مشتری داشته باشد، توی آن بیندازد. عکسهای مهیج، عکسهای مهوع در آن بیندازد که مشتریهایش زیاد بشود. آنوقت اسمش مطبوعات است؟! در ضمن عرض میکنم: صاحب، قلم است و آزادی هم میخواهد!
باید دید تو چه میکنی، چه خدمتی داری به این مملکت میکنی، با قلمت داری چه میکنی؟ با قلمت بچههای ما را داری به باد فنا میدهی یا تربیت میکنی؟
پرهیز از مسائل تفرقهانگیز
مطبوعات باید مسائلی را که مضر به وحدت جامعه و مضر به آن انگیزهای است که جامعه برای آن قیام کرده است، درحقیقت مضر برای اسلام است، از او احتراز کنند.
بهرهگیری از نیروهای متعهد
از مسائل مهم کسانی است که بخواهند خدمتی کنند، مجلهای بیرون بدهند یا روزنامهای بنویسند. اولین مسئله آنها این است که افراد انتخاب کنند، اولین مسئله آنها انتخاب افراد است؛ آن هم به این دلیل که افراد اگر چنانچه اشخاصی منحرف باشند، بدون اینکه شما توجه داشته باشید، یک وقت متوجه میشوید که انحراف پیدا شده است؛ چون اشخاصاند که میتوانند انسان را به دامان آمریکا یا به دامان شوروی بکشانند.
ملتی که برای اینکه از زیر این سلطهها خارج شود، مجاهده، جوان داده، زحمت کشیده، یکوقت میبینید راه مجله، راه مطبوعات، راه رادیو تلویزیون، نطقها و همه آن چیزهایی که در حال حاضراست، به واسطه ورود اشخاصی که خلاف آن چیزی که مسیر ملت است، عمل میکنند، منحرف شده و شما بعداً متوجه آن میشوید که این مسائل مهمی است که توجه به آن لازم است و اغماض از آن جایز نیست.
ارزیابی سوابق و افکار اشخاص
اشخاصی که اداره میکنند یک جایی را، باید از اول ارزیابی شود که این اشخاص چکاره بودهاند، سوابقشان چیست و تحصیلاتشان در کجا بوده، چه رویهای در تحصیلات داشتهاند و بعد از انقلاب چه وضعیتی داشتهاند، قبلاً چه وضعیتی داشتهاند، افکارشان قبلاً چه بوده؟!
اگر کسی افکارش منحرف بوده و حالا بیاید ادعا بکند که من برگشتهام، ما باید قبول کنیم، اما نباید او را مجلهنویس کنیم. این دو، باهم فرق دارد. بسیاری از اشخاص هستند که میآیند و میگویند ما توبه کردیم. البته توبه آنها قبول است، لکن نمیشود آنها را سرکاری گذاشت که آن کار اهمیت دارد؛ برای اینکه ما نمیدانیم این شخص به حسب واقع «توبه» کرده است یا میخواهد با کلمه توبه ما را بازی دهد. ما قبول میکنیم که در جامعه مسلمین همچون سایر مسلمانان با او عمل کنیم، اما نباید رادیو، تلویزیون را به دست او بدهیم یا او را در رادیو- تلویزیون راه دهیم یا مجلهای که برای تربیت افراد و برای ترویج مسیر اسلامی ملت است، به دست او بدهیم یا نوشتههایش را به دست او بسپاریم.
ما نباید خوشباور باشیم! خیلی از اشخاص هستند که تمام حرفهایشان حرفهای اسلام است، تمام حرفهایشان حرفهای نهجالبلاغه است، تمام حرفهایشان حرفهای قرآن است، لکن مسیرشان این نیست. اشخاصی هستند که این راه را پیش گرفتند برای اینکه خودشان را در جامعه جا بزنند و آن مقصدی را که دارند، عمل کنند.
با عنایت به آنچه گذشت، هدف از این مقال، بررسی جایگاه و نقش رسانه های عمومی از جمله مطبوعات و رادیو و تلویزیون از دیدگاه امام خمینی(ره) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی است. به همان میزان که پرداختن به جایگاه رسانهها در ساختار اجتماعی حایز اهمیت است، دیدگاه های حضرت امام(ره) درباره آنها و مواضع ایشان در این باره نیز شایان توجه است.
اهمیت مطبوعات
یکی از ارکان ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم و نظرات در دنیای امروز، مطبوعات است. مطبوعات حوزه و گسترش فراوانی را در خود جای میدهد. از یک منظر، هر آنچه به طبع می رسد، در قلمرو مطبوعات قرار میگیرد. به همین دلیل، نوشتار حاضر درصدد است که از این وسعت مفهومی بهره جسته، گونههای مختلف را مورد مداقّه قرار دهد. حضرت امام(ره) نیز از این عمومیت مفهوم بهره برده و در سخنرانی ها و پیام های کتبی خود، گاهی «مطبوعات» را با برخی مصادیق آن مثل «روزنامه» به کار بردهاند.
تردیدی نیست که قوام و بنیاد نظام های اجتماعی بر اصل ایجاد ارتباط در بین اعضای جامعه و نیز رابطه با بیرون نظام است. ایجاد رابطه بدون اطلاع و آگاهی از کنشهای درون و برون نظام ممکن نیست، بدین معنا که وجود اطلاعات و اخبار از یک سو بر تعاملها مؤثر بوده و آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد و از سوی دیگر، همین عمل ها و عکس العمل ها موضوعات جدیدی برای مطبوعات فراهم می نماید. مطبوعات یکی از ابزارهای تعیین کننده خط مشی های حاکم بر جامعه است که می تواند مصلح یا مفسد باشد.
«اما قلم ها اگر لغزش پیدا کنند یک ملت را می لغزانند... قلم شما اگر ارشادی باشد، ملت را به راه راست هدایت می کند و می تواند مردم را از انحرافات نجات دهد.»
یکی از کارکردهای مطبوعات انتشار اطلاعات و اخبار و تازه های علم و فرهنگ است، مطبوعات همانند سایر کارگزاران جامعه پذیری، موظفند انسان ها را به صورت اعضای مفیدی برای جامعه تربیت کنند.
رسالت قلم علم آموزی است
همان گونه که حضرت امام(ره) صراحتاً بیان می فرمایند: «رسالت قلم علم آموزی است» که برای انجام این مهم، لازم است اهل قلم موقعیت و جایگاه خود را در ساختار اجتماعی همانند یک معلم دل سوز در نظر بگیرند تا هم به دنبال کسب علم و دانش باشند و همواره اندوختههای علمی خود را افزایش دهند و اندوختههای علمی خود را به کمک قلم به دیگران منتقل کنند. به طور معمول، معلم باید یافتههای علمی خود را با زبانی بیان کند که آنها که در کلاس درس نشسته اند بتوانند از آموخته های او بهره ببرند. اما این کافی نیست، بلکه تعلیم و آموزش باید همراه با تربیت باشد، علم آموزی باید جهت دار باشد و انسان را متوجه رابطه شخص با خدا و خالقش کند تا از این رهگذر الهی شود. از این منظر، قلم و مطبوعات کارکردی ابزاری دارند و تا زمانی ارزشمندند که بتوانند مقصدی متعالی را تأمین نمایند. در غیر این صورت، نه تنها مفید فایده نیستند، بلکه حتی مانع رشد و تعالی می شوند.
بنابراین، اولین کارکرد مطبوعات در عرصه روابط اجتماعی، زمینه سازی برای رشد معنوی اعضای جامعه است. از این موضوع معلوم میشود که مطبوعات و فرآوردههای قلمی در دیدگاه حضرت امام(ره) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آنکه از همه خدمت ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد دهد و این به عهده مطبوعات است.
اتنقاد سالم مهم است
معمولاً انسان مرتکب خطا و اشتباه می شود و هیچ انسانی ـ مگر معصومان(ع) ـ مبرّای از خطا و اشتباه نیست. اما دیدن اشتباهات، خود هنر است که باید به موقع و به نحو شایسته، اشتباهات را دید. در درون ساختار اجتماعی نیز ممکن است این گونه موارد وجود داشته باشد و احیاناً اجزای نظام کاملاً با یکدیگر همنوا و هماهنگ نباشند. یکی از کارکردهای مطبوعات مشاهده این ناسازگاریها است و چه بسا تذکرات مطبوعات و سایر رسانه ها موجب شود که اعضای درگیر در خطا و اشتباه متوجه آن شده، روند انجام کارها را به گونه ای طراحی نمایند و تغییر دهند که خسارات احتمالی به دنبال نداشته باشد و از آسیب های جدی آشکار و پنهان جلوگیری به عمل آید.
«... مسأله دیگر راجع به انتقاد، البته روزنامه ها باید مسائلی که پیش می آید را در نظر گرفت، یک وقت انتقاد است ـ یعنی:انتقادسالم است ـ این مفیداست...»
با این دیدگاه، که اصولاً انتقاد سالم، مفید است، انتقاد سالم از دیدگاه حضرت امام(ره) آن شکل بیانی است که در آن انگیزه تکمیل کاستیها وجود دارد، نه آنکه در پی تخریب افراد و ترور شخصیت آنها باشد.
انسان چون با یکی خوب نیست، در مطبوعات او را بکوبد، کار درستی نیست
یکی دیگر از ویژگی های مطبوعات و نوشتار سالم آن است که علاوه بر حفظ کلیّت نظام، آرامش آن دچار اختلال نگرداند، در عین آرامش و حفظ تعادل، نکات مورد نظر را به گونه ای بیان کند که تنش زا نباشد.
لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است
حضرت امام(ره) در جای دیگر، مرز بین انتقاد و انتقام یا تضعیف و تخریب را به گونه دیگری بیان می کنند: وقتی که انسان فرض کنید از یک کسی گله دارد یا می بیند نقیصه ای در کار هست این نصیحت می تواند بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است. شما ملاحظه کنید انسان چه قدر ضعیف است. اگر من یک قلمی دستم بگیرم و بخواهم مطلبی بنویسم برای کسی که خیلی دوستش دارم، ممکن نیست در این قلم یک لغزشی پیدا بشود که این ولو هزار تا عیب داشته باشد، یکی از آنها را اشاره کنم:
هیچ ممکن نیست، برای اینکه این دوستی نمی گذارد. اگر چنانچه از آنور، من با یک کسی دشمنی داشته باشم، یک قلمی دست بگیرم بخواهم بنویسم، ممکن نیست که از محاسن او یک کلمه بنویسم. این قضیه، قلم شیطان است این، آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت کند.
خط مشی کلی حاکم بر فضای مطبوعات
آنچه تاکنون درمورداهمیت و کارکردهای مطبوعات عنوان شد، به نوعی بیانگر خط مشی مطبوعات در دیدگاه حضرت امام(ره) به شمار می آید. در نظر ایشان، مطبوعات باید دل مشغولیهای عدیدهای داشته باشند که در رأس آنها، وظیفه آموزش مردم در جهت تعالی و تکامل است. مطبوعات باید به طور جدی از ذکر مطالب و اخباری که زمینه انحراف دیگران را فراهم می آورد و آنان را به ورطه کژی سوق میدهد، اجتناب نمایند. این یک شاخص و معیار اصولی است که هر چیز دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد. در زمینه این اصل اساسی و بنیادین، موضع مطبوعات در مقابل کلیت اسلام و احکام اسلامی و نیز کلیت نظام و انقلاب روشن می شود. در دیدگاه حضرت امام(ره) مطبوعات باید بدان گونه عمل نمایند که تحت هیچ شرایطی، کلیت اعتقاد به دین اسلام، باورها و ارزشهای موجود در آنها خدشه دار نشود.
در جای دیگر حضرت امام(ره) در بحث رسالت مطبوعات در خدمت به مردم و کشور، به این امر بسنده نکرده و به توضیح بیشتر فایده رسانی میپردازند و اعلام می دارند:
مطبوعات مال عموم است... آنچه خوب است در رادیو و تلویزیون و مطبوعات باشد آن است که برای کشور اثری داشته باشد، برای مثال اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است.
یکی از موضوعات مورد نظر حضرت امام(ره) حفظ حرمت مردم است. ایشان هیچ گاه بین مردم و اسلامیت نظام و جهت گیری آن تمایزی نمیدیدند و به صورتی زیبا و جذّاب، این دو عنصر اساسی انقلاب را با هم آمیخته میکردند، به طوری که تفکیک آنها کاری بسیار سخت و دشوار است، این در حالی است که انگیزه آنها اسلام بوده است. بر این اساس، جهت گیری مطبوعات نیز باید همین راه و مسیر باشد. بهترین دلیل برای اسلامیت مردم و همراهی این دو عنصر باهم، آن است که اگر عشق و علاقه به اسلام نبود، وحدت و انسجام درونی حاصل نمیشد در نتیجه، انقلاب به پیروزی نمی رسید. بنابراین، انقلاب مرهون اسلامیت و مردم است.
امام خمینی(ره) در طراحی خط مشی مطبوعات تنها به بعد ایجابی و بایدها اکتفا نمیکردند و وارد حوزه «سلبی» نیز میشدند و نبایدها را نیز عنوان می کردند، هر چند ممکن است از توجه به ابعاد ایجابی، ابعاد سلبی آن نیز مشخص شود، اما در عین حال، بدان تصریح می کردند. گاهی به صورت واضح و روشن به اندیشه های غربزده نظر افکنده، به آن ها حمله می کردند.
«هی دم از غرب چه قدر می زنید؟ چه قدر میان تهی شدید؟! باید احکام اسلام را با احکام غرب بسنجیم؟! چه غلطی است! شکر نعمت این است که به اسلام وفادار باشید.»
در جای دیگر نیز این معنا را تذکر داده و خطر قلم های مسموم را برای یاران خود بر شمرده اند.
«آنها که قلم های مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و ملی و دموکراتیک و این حرف ها را به میان می آورند، از آن ها نپذیرند».
مطبوعات و روحانیت
از آنجا که حضرت امام(ره)معتقد بودند که خاستگاه انقلاب، توان حرکتش و تمام بافت ها و سلول هایش از اسلام است، آنچه را به اسلام مرتبط است ارج می نهادند و معتقد بودند که باید حریم و حرمت آن حفظ گردد و به هیچ کس حق نمی دادند که بدان متعرض شوند، چه آنکه روحانیت برای اسلام و انقلاب همانند طبیب است. همان گونه که پزشک از ابتدا با سلامت و بیماری اشخاص آشنا می شود و راه حفظ سلامتی و نیز درمان بیماری ها را می داند، روحانیت اسلام و راههای شناخت آن را فرا گرفته است. تخصص در کارها و انجام کارشناسی های لازم در کارها نیز ما را بر آن می دارد تا اسلام شناسی را به اسلام شناسان و کارشناسان فن ارجاع دهیم.
«آقایان ننشینند که دیگران قلم ها را بردارند و قانون را بررسی کنند و به خیال خودشان آن را اصلاح کنند. این حق شماست. درباره قانون اسلام، باید اسلام شناس نظر بدهد، قانون اساسی جمهوری اسلامی یعنی: قانون اساسی اسلام. حق این مطلب با شماست».
شناخت قلم های مسموم
با این دیدگاه، امام(ره) یک شاخص و معیار برای شناخت قلم های مسموم از قلم های سالم و خادم ترسیم کردند و اعتقاد داشتند که قلم فرسایی بر ضد روحانیت اقدام علیه اسلام است. من این نصیحتی که می کنم برای شماست و برای نسل های آینده که بدانند این را که هر وقت یک قلم فاسدی خواست مطلق روحانیت را از بین ببرد، یا به یک صورتی منزوی کند یا روحانی که در بین ملت موثر است او را خواست که منعزل کند، این روی آن نقشه دارد عمل می کند.
اما ممکن است دشمن با برانگیختن احساسات و عواطف مردم و روشنفکران، مسیری انحرافی در اذهان و تحلیل ها ایجاد نماید. برای پیشگیری از ایجاد این مسیر انحرافی، امام (ره) در پیشگاه خداوند متعال و در حضور مردم سوگند یاد کردند. و خدا را بر آن گواه گرفتند که این موضع گیری و دفاع از روحانیت بدان سبب نیست که خود از صنف روحانیاند؛ در واقع، دفاع امام (ره) از روحانیت اسلام، حرکتی سیاسی، حزبی و صنفی نبود، بلکه آنچه را وظیفه دینی و الهی خود احساس می کردند بیان می نمودند.
مطبوعات و مجلس خبرگان
امام خمینی(ره) همواره در ذهن خود، دغدغه حفظ کیان و ارکان اعتقادات دینی جامعه اسلامی را داشتند. به منصه ظهور رساندن این اعتقادات دینی منوط بر آن است که چارچوب و شالوده کار منطبق با اسلام باشد. بدین منظور، مجلسی تحت عنوان مجلس خبرگان تأسیس کردند، مجلسی که اعضای آن کارشناسان اسلام باشند. به طور عادی و معمول، این گونه اتفاق نمی افتد که این جمع قابل توجه، همگی به تنظیم احکام منافی اسلام رأی بدهند، زیرا آنان احکام اسلامی را بهتر از دیگران می شناسند. به همین منظور و برای حفظ و صیانت از احکام اسلام و حرمت فقهای اسلام، با بیانی سلبی از قلم هایی که برای تضعیف خبرگان به میدان آمده اند با عنوان «زهرآگین» یاد کردند و آنان را عمّال بیگانه معرفی نمودند.
آنها با قلدری عمل می کردند، حالا اینها با تشکّل و با قلمهای زهرآگین و صحبتهای انحرافی مشغول شدهاند. آنها سابق با سرنیزه اهل علم را، اهل تقوا را، مومنین را می کوبیدند، با سرنیزه مجالس وعظ و خطابه را، مجالس عزاداری بر شهداء را می کوبیدند، اینها با قلم. قلم ها همان سرنیزه سابق است. آن سرنیزه به صورت قلم درآمده، ساواک به منزله، به صورت گروههای دیگر درآمده و مقصد همان مقصد است. باید بیدار بشود ملت ما. به صورتهای مختلف، با اسلام مخالفت می کنند. در مجلس خبرگان، به مجرّد اینکه صحبت ولایت فقیه شد، شروع کردند به مخالفت، در یکی از مجالسشان این منحرفین که از اسلام هیچ اطلاعی ندارند، اینهایی که مخالف با اسلام هستند، در مجلس شان گفتند که این مجلس خبرگان باید منحل بشود و دیگران هم دست زدند، برای آن تظاهرات کردند. اینها از مجلس خبرگان می ترسیدند، برای اینکه مجلس خبرگان میخواهند ولایت فقیه را اثبات کنند، مجلس خبرگان میخواهند تصویب کنند آن چیزی را که خدای تبارک و تعالی فرموده است و اینها از او می ترسند. بنابراین، اگر مطبوعات می خواهد مصلح باشد و حافظ کیان اسلام، انقلاب و دین، باید از طرح هرآنچه موجب تضعیف مجلس خبرگان می شود خودداری کند.
مطبوعات و قوه قضاییه
اصولاً دستگاه قضایی در هر جامعهای، عهده دار برخورد با خاطیان و منحرفان است تا آنان را مجبور به همنوایی با کل نظام نماید. تضعیف این دستگاه به هر شکل که باشد، موجب تقویت کسانی است که دستگاه قضایی باید با آنان برخورد نماید تا امنیت و عدالت در جامعه برپا باشد. در هر نظام اجتماعی، طراحی قوانین و مقررات قضایی مبتنی بر باورها و عقاید حاکم بر آن جامعه است. به دلیل آنکه انقلاب ریشه در اسلام دارد، قوانین و مقررات حاکم بر اجزای آن نیز باید موافق با احکام و موازین اسلامی باشد. علاوه بر آن، سایر اجزا و بخشهای نظام نیز باید بر اساس اصول و موازین اسلامی با آن رابطه برقرار نمایند. مطبوعات و سایر رسانه ها به عنوان جزئی از این نظام، روابطی با دستگاه قضایی خواهند داشت که حضرت امام (ره) آن را بدین گونه راهنمایی می نمایند: باید مجلات و روزنامه ها و رسانه های گروهی توجه داشته باشند که تضعیف قوه قضاییه بر خلاف موازین اسلامی است و از پخش چیزهایی که موجب تضعیف یا توهین مقام قضاست، احتراز کنند.
اما این امکان وجود دارد که دستگاه قضایی طی مراحل قانونی بررسی و نهایتاً صدور حکم، دچار اشتباه گردد. در این صورت، آیا موازین اسلامی اجازه می دهد که اشخاص حقیقی یا حقوقی وارد پرونده شده و درباره آن اظهارنظر نمایند؟
شکایت از قاضی یا دادگاه باید به حسب مقررات شرعی باشد و شاکی هر کس هست حق ندارد در مطبوعات یا رسانه های گروهی یا در مجامع عمومی طرح دعوا کند و علیه قوه قضاییه جوسازی نماید.
در صورتی که دستگاه قضایی مرتکب اشتباه و خطا شد و اعتراضی به حکم وجود داشته باشد باید به مقامات صالحه رجوع نمایند و به هیچ وجه، خودسرانه عملی را انجام ندهند و باید بدانند که احکام صادره از قضات شرعی، مادامی که خلاف شرع بودن آن در محاکم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب العمل است.
رعایت حریم و شأن قاضی و امر قضاوت آن قدر اهمیت دارد که هیچ کس به هیچ عنوان، حق دخالت در کار قضاوت ندارد. حتی دخالت کردن مسوولین نیز خلاف شرع قلمداد شده است. اجازه نداشتن دیگران در دخالت موجب می شود که دستگاه قضایی و شخص قاضی استقلال خود را حفظ کند. علاوه بر آنکه وامدار دیگران نباشد، از ترس جوسازی ها، حکمی منافی با موازین شرع صادر ننماید، زیرا جوسازی مطبوعاتی ممکن است بدان جا ختم شود که قاضی و یا دستگاه قضایی تحت فشارهای بیرونی و یا افکار عمومی واقع شده و به چیزی حکم کند که نباید. ممنوعیت در کار قضاوت شمول زیادی دارد و حتی سایر مجتهدان را نیز در بر می گیرد. ممانعت از اجرای حکم از ناحیه هر کس که باشد خلاف شرع قلمداد شده است. بنابراین، مطبوعات باید موضع خود را آن گونه طراحی نمایند که دخالت در کار دستگاه قضایی شمرده نشود.
● مطبوعات و شورای نگهبان
یکی دیگر از نهادهای زاییده اسلامیت انقلاب، شورای نگهبان است که وظیفه آن نگهبانی از حریم قوانین و موازین اسلام و قانون اساسی است. تاریخ انقلاب ها این واقعه تلخ را نمایان می سازد که همواره پس از تثبیت انقلاب ها، حکام و سردمداران حکومت و نظام از عقاید و نگرش های اولیه خود فاصله گرفته و به تدریج، بر معتقدات اولیه خود خط بطلان کشیده اند. حضرت امام (ره)که با بینش عمیق خود چنین پدیده ای را پیش بینی می نمودند، ابتکار عمل را برای همیشه در دست گرفتند و شورای نگهبان را تأسیس کردند تا همواره مصوبات مجلس را مدّنظر داشته باشند و از ورود افراد ناصالح و ناشایست به مجموعه قانون گذاری و مدیریتی نظام اسلامی ممانعت به عمل آورند. این ممانعت البته همواره با فشارهایی از بیرون و درون روبه رو بوده است تا از طریق تضعیف این شورا، راه های ورود به پیکره نظام فراهم گردد. اما حضرت امام (ره) با جدّیت تمام، وارد عرصه گردیدند و از کیان شورای نگهبان دفاع نمودند.
دفاع ایشان در برابر مطبوعات ومحافل و سخنرانی ها از دو موضع قابل توجه است:
اولاً، ایشان نه تنها از شورای نگهبان دفاع نمودند و تضعیف آن را به مصلحت اسلام و مسلمین ندیدند، بلکه اعضای این شورا را نیز مورد حمایت قرار دادند و از آنان دفاع کردند.
ثانیاً، از مطبوعات و اشخاصی که در مطبوعات ذی نفوذ هستند خواستند قوانین و مقررات را ارج نهند و بدان پایبند باشند،هرچندمخالف منافع شخصیوگروهی آن هاباشد.
● مطبوعات و دستگاه های نظامی و انتظامی
معمولاً هرگونه حرکت و جنبش جدید، اشخاص و گروههایی را با خود بیگانه احساس می کند و متقابلاً آنان نیز با آن حرکت و جنبش بیگانه بوده، به ستیز با آن بر میخیزند تا شاید بتوانند، قدرت مقابله آن جنبش و حرکت را در رویایی با مشکلات تضعیف نمایند. برای افزایش تاب مقاومت در برابر دشمنان، هر حرکتی نیازمند بازوان نظامی و قوای مسلح است، به خصوص وقتی دشمنان بیرونی متحد و متشکل باشند تا ممانعت جدی بر سر راه آن جنبش ایجاد کنند. از این رو، رسانههای گروهی همواره باید این اصل را مد نظر داشته باشند که قوای مسلح انقلاب هیچ گاه نباید تضعیف شوند. تضعیف قوای مسلح، راه بر بیگانگان میگشاید. بلکه به عکس، مطبوعات باید در مسیر تقویت بنیادهای نظامی و انتظامی گام بردارند تا مبادا دشمن به کمک تضعیف عناصر داخلی، بر آن ها غلبه کند.
نهادینه کردن باور
حضرت امام(ره) به عنوان یک رهبر سیاسی ـ دینی، از تحلیل های سیاسی یا عقلانی صرف اجتناب می کردند و توده مردم را با مفاهیم و دل مشغولیهای اعتقادی و باورهای ایدئولوژیک همراه میساختند تا وظایف اجزا و اعضای نظام نهادینه شود؛ زیرا عجین شدن وظایف سیاسی با تکالیف دینی، نهادینه کردن آن وظایف را به دنبال دارد. اما همواره این مشکل به عنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته که چه بسا برخی افراد ناهمنوایی کنند و مرتکب کج روی شوند. در چنین شرایطی، رهبر سیاسی و دینی از مؤلفه های اقتدار دینی و سیاسی بهره جسته، برای حفظ کیان وانقلاب و تمامیت ارضی و اعتقادی آن، با تمام توان وارد میدان می شود.
اما تضعیف اجزا و تشکل های درون نظام همواره برخاسته از عناصر بیرونی و دشمنان نیست، چه بسا برخی دوستان نادان مرتکب این اشتباه شوند و بازوان مسلح و حفاظ انقلاب را به گونه ای تضعیف نمایند. در این صورت، لحن کلام و بیان دگرگون می شود و باید زبان نصیحت و پند و اندرز گشود و آنان را آگاه ساخت. انصاف نیست که جوانان عزیز اسلام از ارتش و سپاه و ژاندارمری و بسیج و شهربانی گرفته در سراسر کشور در خدمت اسلام و مسلمین خون خود را نثار و جان خود را فدا کنند، ما در کناری بنشینیم و با قلم ها و زبان های خود قلب نورانی آنان را آزار دهیم.
● مطبوعات و مجلس شورای اسلامی
در نگاه امام خمینی(ره) هرچه از مسئولان در پیکره نظام و حکومت رخ دهد، رنگ و بوی رسالت و وظیفه را دارد. با این نگرش، نامزدی در انتخابات مجلس نیز به عنوان یک وظیفه دینی و ملی مطرح می شود. اگر نمایندگی مجلس یک وظیفه تلقی شود که بر دوش اشخاص سنگینی می کند، باید هر که اصلح است به میدان بیاید و طبعاً در این میان، باید اخلاق انتخاباتی را مبتنی بر دادههای دینی و آموزههای اخلاقی استوار سازد.
آموزههای دینی و اخلاقی حکم می کند که اگر کسی نامزد انتخابات شد و صلاحیت او تأیید نگردید و یا مردم به او رأی مثبت ندادند، اصل انتخابات را مورد هجوم قرار ندهد و در اذهان عمومی نسبت به نتیجه انتخابات تشکیک ایجاد ننماید. خدمت و انجام وظیفه جای خاصی نمی خواهد، در هر جای این نظام حکومتی می توان خدمت کرد. اصحاب مطبوعات و قلم نباید با جوسازی فضای حاکم بر جامعه را متشنج سازند.
پس از تشکیل مجلس نیز مطبوعات و اهل بیان و قلم باید کمک کنند تا قوانین مطابق با موازین اسلام طرح، تصویب و اجرا شود. بنابراین، نمایندگان نیز موظف اند تا طرح ها و لوایح پیشنهادی را براساس موازین اسلام تصویب کنند و از قلم های مسموم و گفتارهای منحرفان نترسند.
● مطبوعات و ملی گرایی
هر انسانی نسبت به آب و خاک و میهن خود و ویژگی های فرهنگی اش تمایلات ویژه ای دارد و در حفاظت و حراست از آن ها تلاش و جدیت می نماید و در مقابلِ دشمنان خارجی که بیرون از مرزها هستند و به دنبال تجاوز به حریم کشور می باشند، به مقابله و دفاع بر می خیزند. این اصل کاملاً پذیرفتنی و قابل قبول است و هیچکس در مقابل این تلقی و طرز فکر واکنش نشان نمیدهد، مگر آن که بیگانه با خود و یا خودفروخته و وابسته به خارج باشد که مؤلفه های شهروندی و ملیت خود را نادیده گیرد و همه چیز را به بیگانگان بفروشد.
اما معنا و مفهوم دیگری از «ملی گرایی» در ادبیات انقلاب اسلامی وجود دارد غیر از آنچه ذکر شد و آن تسلیم مطلق در برابر مؤلفه های ملی است، اگر چه متعارض و متناقض با باورهای دینی باشد. یکی از ویژگی های برجسته حضرت امام (ره) آن بود که توانست در اندیشه خود ویژگی های ملی و دینی را جمع نماید و به پیروان خود این را بیاموزد که ملّیت و ملّی گرایی در ادامه باورهای دینی، مقدس است؛ اما اگر در مقابل دین داری قرار گیرد مذموم و مطرود است. در زمینه این تفکر و اندیشه، همواره مطبوعات را نیز به این مهم متوجّه می کردند که مبادا ویژگی ملی گرایی بر دین باوری ترجیح یابد و آن را تحت الشعاع قرار دهد.
«آن ها که قلم های مسموم را گرفته اند و بر خلاف اسلام چیز می نویسند و ملی و دموکراتیک و این حرف ها را به میان می آورند، از آن ها نپذیرند.»
دقت در این فراز در بر گیرنده نکاتی است که ذکر آن خالی از لطف نمی باشد. اولاً؛ قلم های مسموم قلم هایی است که بر خلاف اسلام به حرکت درآمده و قلم فرسایی می کنند. ثانیاً؛ ملی گرایی، که بر خلاف اسلام باشد، مذموم است، و قابل پذیرش نیست.
حضرت امام(ره) به این بیان اکتفا نکردند و شاخص های روشن تری برای قلم های مسموم معرفی کردند تا مبادا دشمنان انقلاب و دگراندیشان با به کارگیری واژه های مقدس، تقدس زدایی کنند و انقلاب و یارانش را از مسیر خود منحرف سازند.
«قلم های مسموم را بشناسند، اشخاصی که قلم دست می گیرند و بر ضد اسلام، بر ضد روحانیت، بر ضد مسیر ملت قلم فرسایی می کنند، بشناسید آن ها را... . زحمت ملت ما برای اسلام است، برای اسلام بود. اسلام است که سعادت همه را تأمین می کند و اسلام است که ما را به پیروزی رساند و اسلام است که ما را به پیروزی می رساند... اگر اسلام نبود، اینها که برای آزادی قلم فرسایی می کنند، اینجا نبودند، آزادی نداشتند. آزادی را اسلام به ما داده. قدر این آزادی را بدانید و قدر این اسلام را بدانید. کسانی که برای کشور می خواهند خدمت کنند، به اسلام خدمت کنند باید روحانیت را تقویت کنند، دانشگاه را تقویت کنند.
دقت در مطالب ذکر شده این واقعیت را نمایان می سازد که از قلم فرسایی بر ضد روحانیت و بر ضد مسیر ملت ـ که همانا اسلام بوده است ـ قلم های مسموم شناخته می شود. ملت ما با نام و یاد «اسلام» به پا خاست و چون قیام و انقلاب زیر لوای اسلام بوده دستاوردهای این انقلاب و قیام نیز اسلامی است، در نتیجه، آزادی ارمغان اسلام به مردم، به ویژه به اهل قلم است. حال که چنین است، اگر ملی گرایی به معنای عشق به آب و خاک و میهن در وجود کسی شعله ور است، باید از اسلام و مؤلفه های حاکی از اسلامیت دفاع کند، در غیر این صورت، موضع گیری در مقابل اسلام و خواسته ملت است.
یکی از زیبایی های کلمات حضرت امام (ره) این است که همواره خواسته ملت را «اسلام» معرفی کرده و بین این دو تفکیک قایل نشده اند، گویی این دو واژه و مفهوم مترادف یکدیگرند. بنابراین، منظور از «خواسته ملت و مردم» بعد اسلام خواهی آنان است. برای تقویت این مهم نیز خطاب به اهل قلم و روشنفکرانی که می خواهند اسلام را با دنیای متمدن جدید مقایسه کنند و غرب گرایی را رواج دهند، به شدت هشدار داده اند و مجدداً آنها را به اسلام و همراهی بامردم ـ که همان اسلام است، دعوت کرده اند.
این شکل برخورد امام(ره) با جریان روشنفکری وابسته و غربزدگان موجب گردید که آنان منفعلانه وارد میدان شوند و این بار با نام «اسلام» و دین خواهی و دین باوری، شبهاتی را القاء کنند تا اذهان عمومی بدینوسیله مسموم شود. بنابراین، این قشر محکوم اند به رفتار خودپسندانه خود، نه اسلام پسندانه. آنچه را هم از این دسته به اسلام نسبت داده می شود از روی بی اطلاعی از اسلام است که این نوع عملکرد دقیقاً یکی دیگر از شاخص های قلم های مسموم است که «سمپاشی» می کنند.
شکل برخوردهای حضرت امام(ره) با جریان روشن فکری بیمار و منحرف از اسلام همواره شکل جدی تری نیز به خود گرفت: زیرا آنان به هوش نیامدند و این عدم هوشیاری، اگرچه بعضاً از روی نادانی بود، اما گاهی هم از روی عناد و دشمنی و سرسپردگی به حساب می آمد. حضرت امام (ره) این بار با قاطعیت تمام، در خانه نشین کردن جریان ملی گرایی وابسته وارد میدان شدند و اعلام داشتند:
«... تا من هستم، نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال ها بیفتد، تا من هستم، نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند. تا من هستم، از اصول «نه شرقی و نه غربی» عدول نخواهم کرد. تا من هستم، دست ایادی امریکا و شوروی را در تمام زمینه ها کوتاه می کنم و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم در اصول، همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند...»
بررسی مواضع حضرت امام (ره) در مقابل روشنفکران وابسته این واقعیت را نشان می دهد که آن بزرگوار مراحل نصیحت و آگاهی دادن را پشت سر گذاشته و در این باره، هیچ چیزی را فرو گذار نکرده اند، با وجود آن که بر عجین شدن خصوصیت مردمی با اسلام تأکید داشته اند; زیرا ایشان دشمن را خوب شناخته بودند و به همین دلیل، توانسته بودند الگوهای مناسبی برای مواضع خود طراحی نمایند. تقویت قلم های ملی گرایان وابسته از طرف دشمنان، بیانگر این واقعیت است که این قلم ها در خدمت اهداف دشمنان است.
● امام (ره) و آزادی مطبوعات
همان گونه که قبلاً ذکر شد، ایجاد ارتباط یکی از ضروریات دنیای امروز است که در تعامل افراد با یکدیگر نقش مهمی ایفا می نماید. اصولاً تعامل اعضا بر این اصل استوار است که متعاملین اعمال خود را به گونه ای تنظیم کنند که احساس رضایت و خشنودی و میل به بقا و استمرار تعامل در هر دو به وجود آید، اگر این احساس خشنودی به هر دلیل، به نارضایتی تبدیل گردد، تعامل قطع می شود و ادامه نمی یابد. یکی از دلایل نبود رضایت و خشنودی آن است که اعمال افراد درگیر در تعامل مبتنی بر الگوهای پذیرفته شده رفتاری باشد. ابتنا بر الگوهای رفتار، خود به نحوی بیانگر محدوده آزادی اعمال متعاملین است; بدین معنا که افراد درگیر در تعامل باید در آن قالب ها عمل نمایند تا تعامل به شکل مطلوب ادامه یابد و منجر به قطع یا ستیز و خشونت نگردد.
حال سخن در این جاست که این قالب ها و الگوهای عمل چگونه باید طراحی شود و خاستگاه آن ها کجاست؟ صورت های متعددی می توان برای آن به تصویر کشید; گاه ممکن است این الگوها صرفاً جنبه توافقی داشته باشد. این توافق گاه در سطح وسیع و کلان مطرح است و به وفاق اجتماعی باز می گردد و گاهی ممکن است در یک سطح خرد صورت پذیرد در هر دو صورت، مبنای رضایت، توافق است. اما گاهی ممکن است این الگوها از سوی یک دستگاه مستبد و خود رأی القا شده باشد و نادیده گرفتن آن با انواع تنبیه ها روبه رو گردد. گاهی نیز ممکن است در ورای این الگوها، ارزش های بنیادین دیگری نهفته باشد و بر اساس آن، این قالب ها طراحی شده باشد. آنچه مسلّم است این است که همواره در اعمال بشر محدودیت هایی وجود داشته تا موجب تضییع حقوق دیگران نشود. حال باید دید که حضرت امام (ره) چه موضعی در قبال آزادی مطبوعات داشتند.
در نظر ایشان، مطبوعات رسالت سنگینی بر عهده دارند تا آنچه زمینه آزادیشان را فراهم نموده حفظ کنند. در اوایل پیروزی انقلاب و در نشست با کانون نویسندگان، اظهار داشتند که آزادی قلم های شما مرهون ملت و اسلام است. بنابراین، باید در راه تعالی اهداف این دو کانون قدرت گام بردارید و برای آن که ذهن ها دچار تضاد نگردد، این دو کانون را در راستای یکدیگر تبیین کردند; زیرا اقتدار اسلام بود که موجب قدرت ملت شد. چه بسا فریبکاران و فرصت طلبانی بخواهند از ویژگی مردمی بودن سوء استفاده کنند، اما وظیفه آحاد مردم است که از مکر مکاران جلوگیری کنند و توطئه های آن ها را خنثی سازند.
امام (ره) در جای جای پیام ها و سخنرانی های خود، همواره متذکر گشته اند که قلم و بیان آزاد است که بنویسد و بگوید، اما توطئه نباید بکند. معیار توطئه در دیدگاه آن بزرگوار عبارت بود از آنچه مصلحت کشور و انقلاب را به مخاطره می اندازد یا مسائل مربوط به نهضت و اسلام را تحریف کند.
در جای دیگر نیز شاخص توطئه را تحریف دانسته و اظهار نموده اند: «دشمن خودتان را بشناسید. من حالا دارم معرفی می کنم و این نواری که من می گویم، امروز، امشب، باید یا هر وقت که می شود، باید در رادیو بی یک کلمه این طرف و آن طرف، اگر اهل یک حرف اهل روزنامه یا رادیو اینور و آنور بکنند، من خراب می کنم آن روزنامه را; برای این که بر خلاف مسیر ملت است، آزادی نیست، توطئه است، ما توطئه ها را می شکنیم. بشناسید آن ها را. من حجت را دارم تمام می کنم بر ملت ایران. من می بینم بدبختی هایی که از همین اشخاصی که فریاد آزادی می کشند برای ملت ایران. من بدبختی را دارم می بینیم.»
در این کلام، حضرت امام (ره) تصریح می کنند که قلم های توطئه گر مطالب را به صورت واقع بیان نمی کنند، بلکه «اینور و آنور» می کنند. علاوه بر آن، ایشان به صورتی کاملاً روشن و شفاف به دفاع از حدود و ثغور دین بر آمده اند و به جد، با قلم های مسموم ـ که همان قلم های نافی اسلام و احکام اسلامی است ـ به مبارزه برخاسته و اجازه توهین به مقدسات را نداده اند، تعرض به اسلام راآزادی نمی دانند. بلکه آزادی غربی معرفی می کنند که برای به فساد کشیدن جوانان طرح می گردد.
«مقاله ها به جای مسلسل ها، حالا به روی اسلام بسته شده است. الان ما گرفتار سرنیزه نیستیم، ما گرفتار قلم هستیم، اهل قلم، ما گرفتار روشنفکرها هستیم، ما گرفتار آزادیخواه ها ـ که آزادی را نمی دانند چی است ـ هستیم. یعنی چه آزادی؟ ما الان گرفتار این ها هستیم و من امیدوارم که بیدار بشود یک وقت ملت ما»
امام(ره) در برخورد با جریان وابستگی و اسلام زدایی به موعظه و پند و اندرز اکتفا نمی کردند و به صورت آشکار و صریح اعلام می نمودند که نشریات مسموم نباید اجازه نشر داشته باشند; زیرا ممکن است موجب اغفال توده ها گردند. معتقد بودند مسؤولان مستقیم نشریات باید با اعمال نظارت های جدی، از ایجاد انحراف جلوگیری نمایند، وگرنه ممکن است ملت برای حفظ دستاوردهای خود، وارد میدان عمل شوند که در آن صورت، ملاحظات کنار می رود.
«اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده... آن است که نگذارند این دستگاه های خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری... و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسؤول می باشند».
بنابراین، حضرت امام(ره) مصراً معتقد بودند که حد و مرز آزادی ها در قلم و بیان احکام دین اسلام و نیز مصالح کشور است. چه بسا مواردی وجود داشته باشد که مستقیماً با شرع مقدس مرتبط نباشد، اما مصالح نظام و کشور اسلامی را به مخاطره بیندازد که در این صورت حفظ مصالح عمومی کشور بر همه کس شرعاً و عقلاً لازم است.
● امام (ره) و سینما
یکی از رسانه های عمومی، که از مظاهر تمدن جدید به شمار می رود، سینما می باشد که می تواند به سهم خود، اثر شایان توجهی در جامعه پذیری و آموزش هنجارها داشته باشد و در عین حال، در دنیای امروز یکی از وسایل گذران اوقات فراغت نیز به شمار می آید. با توجه به نقش سینما و قابلیت تأثیرگذاری آن بر بینندگان، اگر این وسیله در جهت رشد و تعالی اخلاقی به کار گرفته شود ابزاری بسیار کارآمد و مهم است به همان اندازه، اگر در جهت فساد و تباهی اخلاقی گام بردارد، اثر تخریبی مهمی دارد. حضرت امام (ره) با اصل کاربرد سینما و استفاده از آن موافق بودند، به شرط آن که موجب فساد اخلاق و تخریب فرهنگی اسلامی نباشد. ایشان در اولین سخنرانی خود، در بین مردم مسلمان و انقلابی کشور به صراحت بیان داشتند:
«سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد.»
موضع گیری های حضرت امام (ره) این واقعیت را نشان می دهد که ایشان پیوسته دغدغه دین داری مردم و حفاظت از کیان فرهنگی اسلامی را داشتند و کلیه دولتمردان و شخصیت های فرهنگی کشور را دعوت به این مهم می کردند که تمام اجزاء و عناصر تشکیل دهنده نظام و کشور اسلامی محتوای اسلامی داشته باشد; زیرا وقتی رأی به جمهوری اسلامی داده شد همه چیز باید اسلامی باشد. بنابراین، وقتی گفته می شود سینما باید اسلامی باشد فقط بدین منظور نیست که به نوعی جایگاه تماشاگران جدا شود و زنان در محل خاص و مردان در جای دیگری استقرار یابند، بلکه علاوه بر این مهم، باید محتوای فیلم های سینمایی مملو از معارف و شعایر دینی باشد تا از این طریق بینندگان آموخته های دینی را در فرایند اجتماعی شدن بیاموزند و از روش های غیر مستقیم با معارف دینی آشنا گردند.
● امام(ره) و رادیو و تلویزیون
امروزه رادیو و تلویزیون در گونه های متفاوت خود، یکی از اساسی ترین وسایل ارتباط جمعی و ابزار اطلاع رسانی است که کارکردهای متعددی برای نظام اجتماعی دارد و نقش های عمده ای ایفا می کند. آگاهی مردم از رویدادها و اتفاقات در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از کارکردهای این بخش به حساب می آید. پیش بینی رخدادهای طبیعی و احیاناً فراهم کردن زمینه های لازم برای استفاده های علمی و تحقیقاتی و یا پیشگیری از خسارات احتمالی نیز از دیگر زمینه های استفاده از رادیو و تلویزیون است.
دنیای صنعتی امروز و تأثیرات قابل توجه آن بر حیات انسان، به خصوص در زمینه روابط فردی واجتماعی، کناره گیری از زیبایی های طبیعی و احیاناً تخریب آن ها، زندگی شهری و مجتمع نشینی، به کارگیری وسایل و امکانات خدماتی و رفاهی همه موجب شده است که انسان امروزه برای پر کردن اوقات خود، از این دستگاه ها حداکثر بهره را ببرد و به جای آن که خود را به دامن طبیعت و زیبایی های آن بسپارد، عکس و فیلم آن را به درون خانه خود ببرد، به جای آن که کودکان منتظر شب های یلدا و قصه های مادربزرگ باشند، همه روزه از طریق رادیو و تلویزیون چشم و گوش خود را به داستان های گویا و مصور می سپارند. آموزش های گوناگون دیگر نیز از طریق این دستگاه ها صورت می پذیرد. یادگیری آداب و سنن اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و مانند آن، همه از کارکردهای این دستگاه هاست.
حضرت امام (ره) با توجه به همین واقعیت ها، مواضع کاملاً روشن و آشکاری در قبال مسؤولین و مدیران این دستگاه ها اتخاذ کردند و توصیه های لازم را ارائه نمودند، چه آن که این دو رسانه به لحاظ قدرت تأثیرگذاری، هم در جهت اصلاح و هم در جهت افساد، قابل توجه است. حوزه و قلمرو این وسیله ارتباطی آن قدر گسترده است که ایشان آن را دانشگاهی می داند که در سطح کلی کشور گسترده است. چون دانشگاه است، کارکرد اصلی اش آموزش است. و چون آموزش کارکرد اصلی است، پس موقعیت های معلم و شاگردی قابل تصور است. بر همین اساس، می توان نقش ها و انتظارات را طراحی نمود تا به تأثیر این دستگاه ها، در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی بهتر و بیش تر واقف شد.
براساس این اهمیت ویژه و جایگاه رادیو و تلویزیون در ساختار فرهنگی ـ اجتماعی، توجه به مدیران و کارگزاران و سیاست های کلان در آن نیز اهمیت پیدا می کند. شکل گفتاری ایشان با هیأت دولت موقت بیانگر آن بود که وضعیت موجود در آن وقت موجبات رضایت خاطر را فراهم نمی کرد. بنابراین، تأکیدات بیش تری صورت گرفت و اعلان داشتند که توجه بیش تری مبذول گردد تا از عناصر ناسالم پاک سازی شود.
نکته قابل توجه دیگر در دیدگاه حضرت امام (ره) این است که چون این دو دستگاه امکانات فراوانی برای آموزش و پرورش اعضای جامعه فراهم می آورد، باید در زمینه تفکر دینی به عنوان یک وسیله و ابزار دین آموزی به کار گرفته شود. در این صورت، نه تنها بد و مذموم نیست، بلکه در خدمت اسلام به کار گرفته می شود. در به کارگیری آموزه های دینی برای آموزش دین از هیچ کوشش و تلاشی نباید دریغ ورزید و از هیچ تهدید و تهمتی نیز نباید هراسید، هرچند اتهام ارتجاع و کهنه پرستی مطرح شود. نه تنها این دستگاه عظیم و مهم را باید به لحاظ محتوایی اسلامی کرد، بلکه باید حضور فیزیکی و فکری وابستگان و غربزدگان را نیز از بین برد. زیرا عناصر وابسته هیچ گاه راضی نمی شوند، مگر آن که به انحراف کارگزاران بینجامد.
علاوه بر آن چه گذشت یعنی رسالت آموزش و پرورش و نیز اسلامی کردن جامعه، رادیو و تلویزیون می بایست در زمینه های دیگر مورد توجه قرار گیرد. وظیفه واقع نمائی و بیان آن چه واقعیت هاست از رسالت های رادیو و تلویزیون است. در دیدگاه حضرت امام، رادیو و تلویزیون می بایست اخبار و اطلاعاتی که واقعی هستند و صحت آنها کاملاً تأیید شده است به اطلاع مردم رسانده شود. ضمن آن که نباید دستگاه ها و نهادهای درون نظام تضعیف گردند.
همان گونه که قبلاً نیز بیان شد، رادیو و تلویزیون از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا مخاطب مطبوعات قشر خاصی است، یعنی؛ فقط افراد باسواد می توانند از آن استفاده کنند، سینما نیز مخاطبان خاص خود را دارد، زیرا محدودیت زمانی و مکانی دارد، اما رادیو و تلویزیون بسیار فراگیرتر است; چون رسانه ای شنیداری و دیداری است و با توجه به شرایط دنیای امروز، در همه زمان ها و مکان ها قابل استفاده است.
«... آنوقت هم قضیه رادیو و تلویزیون فرق دارد با قضایای دیگر. ممکن است در یک وزارتخانه یک مطلب خلافی باشد، اگر ده سال دیگر هم مردم نفهمند، اما رادیو و تلویزیون، اگر یک کار خلافی بشود و بخواهد یک چیزی باشد که بر خلاف شرع، بر خلاف مسیر ملت یک چیزی نمایش بشود یا گفته بشود، همان روز اول و ساعت اول همه کشور... سرتاسر کشور یکدفعه ملتفت می شوند که یک همچو مسأله ای است. بنابراین حیثیت اسلام، حیثیت جمهوری اسلامی بسته به این دستگاه هاست».
چون شناخت جمهوری اسلامی و اسلام با عملکرد رادیو و تلویزیون گره خورده است، این دستگاه ها می توانند خدمات قابل توجهی به فرهنگ اسلامی و ملی بکنند علاوه بر این، چون هزینه آن ها از بیت المال مسلمانان تأمین می شود، باید عملکردشان در راستای مصالح مسلمانان باشد.
● رسانه ها و قوه مجریه
یکی از ابتکارات و ویژگی های حضرت امام(ره)، که اختصاص به ایشان داشته است، نگاه کل نگر و اصولی به نظام می باشد. این امر، باعث شده که آن بزرگوار همواره بین کلیت نظام جمهوری اسلامی و اجزای آن تفکیک قایل شود. در اندیشه سیاسی امام(ره)، حفظ نظام چنان مهم است که حاکم اسلامی برای حفظ نظام، می تواند بسیاری از احکام اسلام را تعطیل کند. از جمله این موارد، می توان به تعطیل شدن حج به دستور ایشان اشاره کرد. به همین دلیل است که حضرت امام (ره) در جای جای گفتار و اندیشه های خویش دفاع از ارکان نظام را مدّ نظر داشته اند و علی رغم اطلاعاشان از کمبودها و کاستی ها و احیاناً تخلف ها، سکوت اختیار می کردند تا مبادا نظام دچار اختلال و دگرگونی شود. برای انجام این مهم، همواره اهل قلم و زبان را دعوت به آرامش و عدم شایعه پراکنی می کردند. چه بسا این امر، توطئه دشمنان و تضعیف دولت اسلامی را به همراه داشته باشد. نیز چه بسا تضعیف ارکان نظام با فتنه های مطبوعاتی انجام شود که بخش ها و اجزای درون کشور را در مقابل یکدیگر قرار دهند و اختلافات را با برنامه های طراحی شده دامن بزنند.
امام در طول حیات خود در جمهوری اسلامی، همواره از دولت و سایر دستگاه های نظام حمایت جدّی می کردند. و همه اعضای جامعه را، اعم از مسؤولین و غیر مسؤولین، دعوت به حمایت از دولت می نمودند. ایشان بر این عقیده بودند که تضعیف دولت اصولاً از سر بی اطلاعی و بعضاً غرض ورزی است و در ورای آن توطئه های دشمنان اسلام نهفته است. آنها از دشمنی با دولت شروع می کنند و آرام، آرام سایر دستگاه ها را نشانه خواهند گرفت؛ در حالی که قبلاً این دشمنی را احساس کرده و تذکرات لازم را داده اند و بیان داشته اند که اگر عضوی از دولت متخلف باشد می بایست او را نصیحت کرد.
منبع: صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی (ره)
پایان پیام/
نظر شما