خبرگزاري شبستان- مازندران
تنهایی معنی خاص و ویژه دارد و برداشت متنوع و مختلفی از آن می شود. عده ای او را پسندیده و مدح کرده و بسیاری از او فاصله گرفته و نپسندیده وطرد کردند.اما تنها و تنهایی وجود واقعی دارد مانند وجود تن، جان، افعال و اعمال آن و پیدایش غم و شادی و رنج و راحتی که متأثر از خود هر فرد است. گرچه تنهایی جزء لوازم فردیت هر فرد است ولی جریان زندگی به تنهایی شکل نگرفته و تمایلات وغرائز درونی فرد به تنهایی ارضاء نمی شود. طبیعت وجودی هر فرد، تمنا وتمایل به زوج و همدم دارد تا پیوند و آمیزش روانی و جنسی با او را برقرار نموده و سکون وآرامش درونی و انگیزه و تکاپوی بیرونی بدست آورد. به گواهی مدارک و مستندات تاریخی، بشر از ابتدای زندگی به این حقیقت پی برده و با انتخاب زوج و همدم مسیر جریان زندگی را هموار کرده است ولی بر پایه پژوهش و تحقیقات بعمل آمده تمایل به تنهایی و تجرد به صورت عمومی، از دهه هشتاد میلادی به بعد شاید بخاطر نگاه مقدس مأبانه تعلیمات دین مسیح به فضیلت عزوبت بر ازدواج به جهت خدمت به آفریدگار و شباهت به مسیح بوده که موجب شکل گیری رهبانیت و دوری از لذایذ و خوشی های زندگی شده است و بعدها افراد بی توجه و کم اطلاع به این موضوع پرداخته وبازاری برای پیروی عده ای بوجود آوردند. بدیهی است چنین مطلبی از نظر علمی وتجربی، عقلائی و پسندیده نبوده ودر آموزه های دین اسلام به شدت نهی شده است. چنانچه به طرق مختلف از پیامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) گزارش شده که فرمود:«لا رهبانیه فی الا سلام تزوجوا فأنی مکاثر بکم الامم...» رهبانیتی در اسلام وجود ندارد. ازدواج کنید و پایبندی و عمل من به ازدواج نسبت بشما امم بیشتر است.«الدعائم ج۲ص۱۹۳» به گفته ملای رومی:از ترهب نهی فرمود آن رسول/بدعتی چون بر گرفتی ای فضول
نا گفته نماند تنهایی و عزوبت گاهی جنبه اضطراری دارد مثل مشکلات اقتصادی، خانوادگی و یا نرسیدن به فرد مناسب، که قابل درک و چاره جوئی است و گاهی جنبه اختیاری دارد مانند بهانه آزاد بودن و تمایل به خوشگذرانی و شهوترانی متنوع و بدون دغدغه و یا نگاه زاهدانه و دوری ازشهوت وغریزه بخاطر تهذیب نفس که روشی نادرست وغیر قابل دفاع است به گفته فردوسی حکیم: یکی نیست جز داور کردگار/که او را نه انباز و نه جفت نه یار.
«رنج و زیان تنهایی»
سخن از ضرر و زیان به معنی مطلق آن نبوده بلکه به مفهوم وزن و سنگینی آن نسبت به نفع و سود است.چنانچه در مورد مواد مخدر و افیونی و یا در خصوص شراب و قمار که آیه۲۱۹سوره بقره می فرماید: «و یسألونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما....» یعنی ای پیامبر از تو در مورد شراب و قمار میپرسند بگو در این دو گناه بزرگی و سودهایی برای مردم بوده ولی زیان گناه آن بزرگتر از سودشان است... پس ملاک و میزان سود و زیان به غلبه وزن و وجود رجحان است. عقل و خرد حکم می کند که انسان آگاه و هوشمند در انتخاب و گزینش به برتری و رجحان روی آورد. ممکن است از نظر عده ای فایده تنهایی آزادی و رهایی از قید و بند و استقلال در زندگی و عمل باشد. ولی با مراجعه به خرد، تجربه و دانش و پژوهش می توان به سنگینی و زیان و ضرر تجرد و تنهایی پی برد. از این رو برای تنویر افکار و روشن شدن مطلب به مواردی از ضرر و زیان آن اشاره می شود:
۱-کاستی و نقص در جریان زندگی:عقل و شرع، زندگی مجردی و تنهایی را ناقص و ناتمام می دانند و از نظر اجتماعی و عرفی به دیده کاستی و کمبود می نگرند یعنی هر چه یک فرد توانمند و ثروتمند باشد ولی تنها و مجرد زندگی کند، جامعه او را کامل نمی داند.
در آیه شریفه ۱۸۷ سوره بقره می فرماید: «...هن لباس لکم و انتم لباس لهن... » یعنی : (...زنان لباس و پوشش مردان و مردان لباس و پوشش زنان اند...)
روشن است کسی که لباس به تن ندارد فردی عریان و ناتمام است. و یا در حدیث نبوی آمده که هر کدام از یاران و اصحاب پیامبر ازدواج می کردند ایشان می فرمود: «کمل دینه ...» یعنی : (اینک دین و زندگی او کامل شده است.) به گفته فردوسی حکیم:
جوان کی شکیبد ز جفت جوان/به ویژه که باشد ز تخم کیان
که مرد از برای زنان است و زن/فزون تر ز مردش بود خواستن
۲-سلب ثبات و آرامش از زندگی:ممکن است فرد برای مدتی به ویژه ابتدای جوانی به واسطه نشاط و توانایی جسمی بالا و حضور در آغوش گرم خانواده و داشتن دوستان و خویشاوندان و سفر و گردش با آنان و یا قرار گرفتن در محیط آموزش و مهارت و کار و فعالیت بخشی از دوره تنهایی و عزوبت را تحمل کند ولی به مرور زمان با عادی و یکنواخت شدن آن ارضا نشده و گرما و حرارت آن به سردی می گراید لذا گرفتار افکار سیاه و سفید و ذهنیات غلط و دچار تردید و تضاد، یا پارادوکس می شود. ادامه این وضع ثبات و آرامش را از فرد گرفته و انزوا و گوشی گیری و غرق شدن در تصورات و تخیلات واهی را به همراه دارد. چنانچه فرد مراقبت و چاره جویی نکند گرفتار ناهنجاری و بیماری های مختلف با منشا اختلالات روحی و روانی شده که نتیجه اش سرخوردگی و افسردگی و یا خدای ناکرده روی آورن به افیون و اعتیاد و حتی انتحار و خودکشی است. به فرموده مولانا : یک زمان تنها بمانی تو ز خلق/در غم اندیشه مانی تا به حلق
۳-بی بهره بودن از نسل و فرزند: تردیدی نیست که هر فرد در زندگی به دنبال خوشی و آرامش است.یکی از موارد نشاط آفرین و آرامش بخش در زندگی داشتن همسر و رابطه عاطفی و جنسی با او است و هر انسانی مشتاق داشتن فرزند به عنوان جاذبه و لذت زندگی است. بدیهی است که نبود فرزند در زندگی سردی و یکنواختی را به همراه می آورد و شوق و انگیزه سعی و تلاش را کم می کند. در معارف دینی ما به اهمیت فرزند آوری تاکید شده است. چنانچه در آیه اول سوره نسا آمده: «...الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء...» یعنی : (...خدایی که همه شمارا از یک تن آفرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آندو آفرینشی بسیار از مرد و زن بر انگیخت...) و نیز در کلمات پیامبر اسلام به طرق مختلف آمده : «تناکحوا و تناسلوا فانی اباحی بکم الامم یوم القیامة» (عوالی اللئالی-ج۱-ص۲۵۹) یعنی : (ازدواج کنید،فرزند بیاورید به درستی که من به این خاطر در قیامت به امم دیگر افتخار میکنم.)
اهمیت فرزند آوری و ازدیاد نسل آنقدر مهم است که کشورهای پیشرفته برنامه های جامع و کاربردی خود را بر اساس آمار دقیق ازدواج و زاد و ولد و دیگر شاخص ها تنظیم نموده و چنانچه لازم بدانند برای کمک به زوج ها مشوق هایی را درنظر می گیرند.علاوه بر این دانشمندان و پژوهشگران در رابطه با انقراض گونه های نباتی و جانوری تحقیق نموده و در برخی از موارد اعلان خطر کرده اند و برای جلوگیری از آن به ان جی او و نهاد های دولتی و مردم نهاد برای جلو گیری از آن روی آورده اند.
حال وجود انسان باجایگاهی که در نظام آفرینش دارد معلوم است. به گفته فردوسی حکیم: جهان را فزایش ز جفت آفرید/که افزونی از یک نیاید پدید
يادداشت: حجت الاسلام و المسلمين عبدالرضاچيني ساز جويباري، استاد حوزه و دانشگاه
نظر شما