“نون و قلم” نبی است “و ما یسطرون” حسین
طاق فلک علی است، به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهرا است، خون حسین
هستی تمام “ظاهر” و “ما فی البطون” حسین
با یک قیامت است “هم الغالبون” حسین
در این قیام نقطه پرگار زینب است
سردار سرسپرده جولان عشق کیست ؟
تنها امیر فاتح میدان عشق کیست ؟
عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست ؟
روح دمیده در تن بی جان عشق کیست ؟
علامه مفسر قرآن عشق کیست ؟
اذن دخول در حرم یار زینب است
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
“هوهو” ی ذوالفقار علی می رسد به گوش
در هیبتی ز حیدر کرار زینب است
پیداترین ستاره دیبای خلقت است
زیباترین سروده لبهای خلقت است
زهرا ترین زهره زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است
شیواترین سئوال معمای خلقت است
گنجینه جزیره اسرار زینب است
چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید “آه”
که ای جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب، چون که پرستار زینب است
از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن “های های” نی
تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خورده ام از لا به لای نی
تا اینکه یافتم سرت از ردپای نی
عشق تو هست آتش و نیزار زینب است
خورشید روی قله نی آشکار شد
کوچک ترین ستاره سر شیرخوار شد
ناموس حق به ناقه عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم همقطار شد
زیباترین ستاره دنباله دار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است
نظر شما