معجزه قرآنی قرن همچنان در غربت 

خبرگزاری شبستان: ما در جهت ترویج و معرفی شخصیت های مهم خود مانند کربلایی کاظم ساروقی معجزه قرآنی قرن تلاش لازم را انجام نداده ایم که این باعث غربت و در پشت پرده ماندن شخصیت ها و مفاخر ما خواهد شد.

خبرگزاری شبستان // اراک

 

مفاخر و بزرگان هر کشور به طور معمول دارای جایگاهی ویژه در بین مردم هستند؛ ولی در این بین شخصیت هایی نیز وجود دارند که در اثر گذر زمان به فراموشی سپرده شده و یا در راستای معرفی آنان اقدامات اساسی صورت نمی پذیرد.

 


در حدود یکصد سال پیش شخصی پا به عرصه گیتی گذاشت که در اثر تقوا و رعایت لقمه حلال و پرداخت خمس و زکات با عنایت خداوند متعال در حالی که بی سواد بود به معجزه قرآنی قرن مفتخر گشت ولی شاید در بین مردمان کشور خصوصا جوانان و نوجوانان کمتر کسی باشد که از وجود چنین شخصی که از معجزات قرن است اطلاع کافی داشته باشد.

 


سال ۱۳۰۰ هجری قمری در روستای ساروق که در آن زمان از روستاهای بزرگ اراک بود فردی متولد شد که سال ها بعد در اثر واقعه ای شگفت جهان مادی را تکان داد؛ محمد کاظم کریمی ساروقی سال های جوانی عمر خود را بدون گذراندن تحصیلات و آموختن سواد به امر کشاورزی مشغول بود.

 


در همان دوران بود که بر اساس معارفی که از مبلغان دین دریافت کرده بود به پرداخت زکات و خمس خویش اهتمام ورزید و در این امر کوتاهی نکرد؛ کربلایی کاظم زکات محصول گندمش را به فقرا می‌داد و حتی اگر می‌دانست صاحب زمینی اهل پرداخت زکات و حق فقرا نیست مسأله پرداخت زکات را به وی یادآوری می‌کرد و اگر زیربار نمی‌رفت به‌هیچ‌وجه برای او کار نمی‌کرد. 

 

او در موقعی که خرمن را می‌کوبید و گندم را از کاه جدا می‌کرد، سهم مالک را می‌پرداخت و همان جا زکات سهم خود را جدا می‌کرد و به مستحقّی که به طور کامل از وضع زندگی و معاش او مطلع بود، می‌داد.


 

وی همچنین پس از جدا کردن خرج سالانه خود و بذری که برای کاشت سال بعد کنار می‌گذاشت، مابقی را بین فقرا تقسیم می‌کرد.

 

کربلایی کاظم خود بر این عقیده بوده که سه عامل باعث توجه خداوند به وی بوده است:۱- این که هرگز لقمه حرام نخوردم ۲- هرگز نماز شبم ترک نشد ۳- پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.

 

 

در سن ۲۷ سالگی بود که واقعه ای زندگی او را دگرگون ساخت و در حالی که تا سال ها قصد مخفی ماندن آن را داشت، سرانجام این معجزه الهی آشکار شد.

 

درباره این واقعه تاریخی آمده است که وی در راه بازگشت از مزرعه به باغ امامزاده مشهور به هفتاد و دو تن که محل دفن چند امامزاده است، می‌رسد و برای استراحت روی سکویی کنار درِ باغ امامزاده می‌نشیند و گندم و علوفه را گوشه‌ای می‌گذارد و به فکر فرو می‌رود.

 

چند لحظه بعد دو جوان را می‌بیند که به طرف او می‌آیند و وقتی به او می‌رسند، می‌گویند: کاظم! بیا برویم در این امامزاده فاتحه‌ای بخوانیم!

 

کاظم می‌گوید: می‌خواهم به منزل بروم و این علوفه را به منزل برسانم.

 

آنها می‌گویند: خیلی خوب، حالا بیا تا با هم فاتحه‌ای بخوانیم.

 

آنها از جلو و کاظم دنبال آنها به سوی امامزاده روانه می‌شوند، ابتدا به سمت امامزاده نزدیک‌تر می روند و فاتحه‌ای می‌خوانند و آنگاه به امامزاده بعدی می‌روند و داخل می‌شوند. 

 

آن دو نفر مشغول خواندن ذکرهایی می‌شوند که کاظم نمی‌فهمد، ناگهان کاظم متوجه می‌شود که در اطراف سقف امامزاده کلمات روشنی نوشته شده است و یکی از آن دو به او می‌گوید: چرا چیزی نمی‌خوانی؟ او جواب می‌دهد: من سواد ندارم، آن جوان می‌گوید: باید بخوانی، آنگاه دست به سینه کاظم می‌گذارد و فشار می‌دهد و می‌گوید: حالا بخوان. 

 

کاظم می‌گوید: چه بخوانم؟ آن آقا آیه‌ای را می‌خواند و می‌گوید: اینطور بخوان!

 

کاظم آیه را می‌خواند تا تمام می‌شود بعد برمی‌گردد که به آن آقا حرفی بزند یا چیزی بپرسد که می‌بیند کسی همراهش نیست و خودش تنها در حرم ایستاده و ناگهان دچار حال خاصی می‌شود و بی‌هوش روی زمین می‌افتد.

 

هنگامی که به هوش می‌آید، احساس خستگی شدید می‌کند و به این فکر فرو می‌رود، که اینجا کجاست و او در این جا چه می‌کند؟

 

آنگاه از امامزاده بیرون می‌آید و بار علوفه و گندم را برمی‌دارد و روانه دهکده می‌شود ولی در میان راه متوجه می‌شود که چیزهایی را می‌خواند و سپس داستان آن دو جوان را به خاطر می‌آورد و خود را حافظ تمام قرآن می‌یابد.

 

تشخیص عبارات قرآن در میان کتابهای عربی و فارسی با دست خط های یکنواخت، باز کردن قرآن و نشان دادن مکان آیه تقریباً بدون ورق زدن با هر چاپ قرآنی و... از جمله ویژگی های این حافظ قرآن بود. ​

 

درباره ی صدق و راستی این ماجرا علماء وقت آزمونهای سختی را از وی به عمل آوردند.


مرحوم آیت الله سید محمد تقی خوانساری از مراجع بزرگ تقلید، آیت الله حاج سیدهبةالدین شهرستانی از بزرگان شیعه و از دانشمندان مشهور حوزه علمیه نجف، آیت الله بروجردی، آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم شیرازی از بزرگانی هستند که صحت حفظ و این اعجاز بزرگ را تایید کرده اند.

 

 

رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای در دیدار با فرزند کربلایی کاظم می فرمایند:


((مرحوم کربلایی کاظم را من در حرم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در مشهد دیده بودم، در کنار مناره مسجد گوهر شاد نشسته بود. قرآنش هم دستش بود، هر کس هر آیه ای را می پرسید با این که اصلا سواد نداشت، قرآنش را باز می کرد و با دستش آن آیه را نشان می داد. این را من خودم دیدم و امتحان کردم.

 

مرحوم کربلایی کاظم همان کسی است که بی سواد و در جوانی بر اثر یک توسل به امامزادگانی که در ساروق است حافظ قرآن شد، بنده هم رفتم آن امامزادگان را زیارت کردم، آن شبستانی که ایشان شب در آنجا بیتوته کردند و در همان جا هم مشرف به حمل قرآن شدند را بنده رفته و دیده ام. آیت الله بروجردی ایشان را امتحان و تایید کرده بودند.


موقعی که شهید نواب صفوی، کربلایی محمد کاظم را به مشهد آوردند و در بالای منبر او را به علما معرفی کردند از کربلایی سؤال هایی درباره قرآن و آیات قرآن کردم و حافظ قرآن شدن ایشان را جزو کرامات دیدم.))

 

 

کربلایی کاظم ساروقی در روز عاشورای سال 1378 هجری قمری در قم وفات کرد و در قبرستان نو دفن شد.

 

 

بر اساس شواهد تاریخی و گفتار محققان به جز حضرت محمد (ص) پیامبر مهر و مهربانی تاکنون هیچکس بدین صورت حافظ کل قرآن کریم نشده است که این اعجاز بعد از قرن ها متوجه کربلایی کاظم ساروقی می شود.

 

 

اما به راستی ساده گذشتن از کنار این مفاخر کشور در مقابل کشورهایی که بر اثر اقدام نه چندان مهم شخصیت های خود به ساخت سریال ها و فیلم های متعدد سینمایی و چاپ آثار مکتوب دست می زنند این نکته را می رساند که ما در جهت ترویج و معرفی شخصیت های مهم خود مانند کربلایی کاظم ساروقی معجزه قرآنی قرن تلاش لازم را انجام نداده ایم که این باعث غربت و در پشت پرده ماندن شخصیت ها و مفاخر ما خواهد شد.

 

چه خوش است صوت قرآن ز تو دل‌ربا شنيدن


به رخت نظاره كردن، سـخن خدا شنيدن

 

گزارش از لیلا آجرلی

کد خبر 570899

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha