همراه با فرزانگان؛ از ایثار ستودنی شهید باهنر برای تهیه کتاب های درسی برادر تا صلابت همسر شهید تندگویان

به گزارش خبرنگارخبرگزاری شبستان از کرمان، سردار محمدرضا حسنی سعدی، مدیرکل بنیادشهید و امور ایثارگران استان، در جلسه قرآن هفتگی کانون فرهنگی هنری باقرالعلوم(علیه السلام) و مکتب الحسین(علیه السلام) شهرک افضلی پور کرمان که سه شنبه این هفته در گلزار شهدا برگزار شد، با بیان اینکه در گلزار شهدای کرمان حدود یک هزار شهید آرمیده است و هر کدام انسان های بزرگی بودند، افزود: شهید علی آقا ماهانی و شهید مغفوری از شهدای قرآنی هستند که شهید مغفوری 20جزء قرآن حفظ  بود و علی آقا هم استاد قرآن بود.

گمشده امروز ما لقمه حلال است

وی با اشاره به 223 هزار و 300 و اندی شهید در کشور که والدین بسیاری از آنان از دنیا رفته اند؛ از پدران و مادران شهدا یاد کرد و گفت: در قطعه والدین شهدا در این گلزار، مردان و زنان بزرگی آرمیدند که فرزندان بزرگی تربیت کردند؛ پدر شهیدان بهمن زاده، فقیه، مظهری صفات و... که همه این یک ویژگی داشتند که لقمه حلال به بچه های خود دادند و گمشده امروز ما لقمه حلال است.

سردار حسنی سعدی با اشاره به اینکه یکی از رمزهای موفقیت{لقمه حلال} بوده و که این محصول{فرزندان} را از آفت ها نگه داشته است؛ به خاطراتی از محمدعلی حسنی سعدی، پدر شهیدان حسن و جواد حسنی سعدی و پدر جانباز آزاده محمدرضا حسنی سعدی(ابوی راوی)به بیان خاطراتی از پدر خود که با تازگی مرحوم شده است، پرداخت.

وی گفت: پدرم، آنگونه که در شناسنامه اش آمده بود، متولد 1300 بود اما در اصل 97 سال داشت؛ طبق گفته امام جمعه کرمان، پدرم وجوهات شرعی خود را مرتب پرداخت می کرد. تا حدی به نمازجماعت اول وقت مقید بود که  مادرم گاهی گله می کرد که کارها مونده، شما میری مسجد؟ مقلد امام(ره)بود؛ به یاد دارم زمان تبعید امام، من 4سال داشتم. شنیدم که به مادرم می گفت آقا را دستگیر کردند. من هم فکر می کردم منظور از «آقا» شاید مدیرمدرسه ای یا کس دیگر است.

مردی بیسواد اما بزرگ، شعری در وصف امام سرود

این مسئول با اشاره به اینکه آن زمان، عکس آیت الله بروجردی در منزل ما بود و بعضی می گفتند آن را در از دیوار بردارید، خطر دارد؛ افزود: پدرم با اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت اما شعر می گفت و شعر بزرگی هم در وصف امام سروده بود؛ برای شهید کازرونی هم شعری دارد.

وی ادامه داد: پدرم ریخت و پاش و اسراف نداشت. خیلی اقتصادی عمل می کرد.برادرم تعریف می کرد که روزی پدر، دو میلیون تومان پول برای حوزه علمیه کرمان داده بود، بعد آمد در میوه فروشی و با اینکه طالبی سالم هم آنجا بود اما طالبی شکسته خرید و برد؛ لباس نو که برایش می گرفتیم، می گفت مگر عمر نوح می کنم اینقدر لباس می خرید؟

سردار حسنی سعدی از کمک مالی پدر خود به طلاب، تهیه جهیزیه برای دختران نیازمند، کمک به فقرا و... نیز خاطراتی بیان کرد و اظهار داشت: خیلی معتقد به مسجد و ذکر و...بود. وقتی افتاده شد ذکر می گفت. با هر دست دادن می گفت صلوات بفرستید. وصیت نامه هم دارد که در آن مقداری از پول خود را احتیاطا''برای نماز و روزه و قربانی معین کرده و بقیه را سفارش کرده برای فقرا است.

مردم از ما نخود می خواهند نه کلوخ!

وی با تصریح به اینکه همه پدران شهدا زحمتکش بودند و لقمه حلال در دهان بچه های خود گذاشتند و آنان را تربیت صحیح کردند؛ به مناسبت فرا رسیدن شهادت شهید باهنر گفت: شیخ علی اصغر باهنر، پدر شهید، خیلی مقید بود. در کرمان، مغازه خواروبار فروشی خیلی کوچکی داشته. شبها بچه ها را جمع می کرد و می گفت که چوب و کلوخ حبوبات را بگیرند و آن را تمیز کنند. بچه ها گفته بودند خُب همانطور که آنان را خریدی همانگونه بفروش. گفته بود مردم از ما نخود می خواهند نه کلوخ!

این مسئول در بیان خاطره ای دیگر از زندگی شهید باهنر گفت: پدر شهید برای تهیه کتاب های یکی از فرزندان پول نداشت و آن فرزند را از تحصیل گرفته بود. شهید باهنر وقتی متوجه می شود، اقدامی می کند. از محل سکونت خود {در تهران} تا دانشگاه تهران، هر روز را دو ساعت پیاده می رفته تا کرایه تاکسی پس انداز شود و برای برادرش کتاب بخرد و او ادامه تحصیل دهد.

صلابت همسر شهید تندگویان

وی در خصوص شهید تندگویان هم گفت: او 45 روز وزیر نفت بود. آنقدر در زندان ها شکنجه شد که جنازه را از روی شکنجه ها شناختند. وقتی اسیر شد، شهید رجایی رفته بود خانه او و به همسرش گفته بود که عراق پیغام داده 8خلبان بعثی را آزاد کنیم تا در قبال آن، شهید تندگویان را آزاد کند؛ همسر شهیدتندگویان پاسخ می دهد حتی اگر من راضی باشم، خود او راضی نیست که ۸ خلبان بعثی آزاد شوند و دوباره پرواز کنند و بر سر مردم بمب بریزند.

سردار حسنی سعدی اظهار داشت: این شد که شهید تندگویان آنقدر در زندان شکنجه شد تا اینکه شهید شد. می خواستند جنازه اشتباهی به خانواده او بدهند. اما پدرش او را شناسایی کرد و در حرم امام حسین و امام علی(علیهماالسلام)او را طواف داد و به ایران آورد.

پسر میلیاردر ایتالیایی به برکت قرآن مسلمان شد

وی در پایان با اشاره به موضوع جلسه، با تأکید بر اینکه همه شهدا اعم از شهدای حرم و مرز و... و والدین آنان را در ثواب قرائت قرآن خود سهیم کنید؛ گفت: شهید ادواردو آنیلی، فرزند سرمایه دار و میلیاردر ایتالیایی به برکت قرآن مسلمان شد.

غلامرضا نژاد شاهرخ آبادی، مدیرمسئول کانون فرهنگی هنری باقرالعلوم علیه السلام هم با بیان اینکه هر سه شنبه یک ختم کامل قرآن برای شهدا انجام می شود؛ ابراز امیدواری کرد: این جلسات، هرچه باشکوه تر برگزار شود و از قرآن بهره بگیریم.

گفتنی است، این جلسات هر هفته به یاد شهدا و بعضاً در منزل یکی از شهیدان برگزار می شود؛ این هفته توفیق برگزاری آن در گلزار شهدای کرمان نصیب شد.