قدرت منجی های هالیوود از چراغ جادو و چوب شعبده است  نه معجزه و آسمان

خبرگزاری شبستان: منجی در روایت کنونی سینما، جداافتاده از امور الهی است، بنابراین، باید از منبع قدرت دیگری برای انجام امور خویش بهره گیرد. این منبع در تعداد قابل توجهی از آثار سینمایی، جادو و قدرت های شیطانی است.

به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، پرداخت غرب به ویژه سینمای هالیوود به موضوع آخرالزمان و منجی سازی از طریق فیلم، کارتون، انیمیشن و... و معرفی منجی متناسب با اهداف و اغراض خود، از موضوعاتی است که خبرگزاری شبستان آن را دنبال می کند و تا کنون دیدگاه های متنوعی را از صاحبنظران و کارشناسان مهدوی و فعالان رسانه ای در این رابطه منتشر کرده که با استقبال مخاطبان همراه شده است.            

 

از جمله مطالب منتشر شده در این حوزه گفت و گوی شبستان با «فائزه حسین خانی» پژوهشگر و مدرس مباحث رسانه و عضو هیئت مدیره دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است که پیش از این دو قسمت آن منتشر شد و آنچه در ادامه می خوانید بخش سوم و پایانی این گفت و گو است؛

 

خلاصه ای از مباحث عنوان شده در گفت وگوی های پیشین:

چند مولفه در اکثر آثار آخرالزمانی هالیوود و منجی سازی های آن وجود دارد که قابل توجه هستند؛ در این آثار، منجی لزوما یک انسان ماورائی و معنوی نیست. او برای نجات دنیا حتما نیاز به خدا ندارد و انسانی کاملا زمینی اما با قدرت های ویژه است. حتی در برخی آثار به وضوح به تقابل و مخالفت منجی با خدا یا خدایان تصریح می شود. به عنوان مثال آخرین فیلمی که درباره شخصیت حضرت موسی علیه السلام ساخته شد، «هجرت، خدایان و پادشاهان» نام دارد که در سال 2014 به کارگردانی ریدلی اسکات ساخته شد ،با آن که انتظار می رود فیلمی که درباره یک شخصیت کاملا معنوی – یعنی یک پیامبر- ساخته شده، یک منجی الهی را به تصویر کشیده باشد  اما کاملا قضیه متفاوت است! در این فیلم، گاها منجی –حضرت موسی علیه السلام- را در مخالفت و پرخاش نسبت به خدا (پسربچه ای که به عنوان خدا معرفی می شود) می بینیم.

 

یا در سریال انیمیشنی «آواتار، آخرین کنترل کننده باد» شاهد منجی نوجوانی هستیم که تنها به وسیله قدرت های درونی و آموزش اساتید دنیا را به تعادل و نجات می رساند.

 

 غالب منجی های تصویرشده در این سینما خود را مسئول نجات دنیایی می بینند که در بستری آخرالزمانی درگیر خطراتی جدی شده است. این احساس مسئولیت تا جایی است که منجی به خود اجازه می دهد در زندگی دیگر اشخاص و محدوده هایی خارج از قانون وارد شود. همچنین نوع روایت داستان ها نیز به گونه ای است که مخاطب هم نسبت به عملکرد غیرقانونی منجی توجیه می شود و همچنان طرفدار اوست.

 

یکی از ویژگی بارزی که در تصویرسازی منجی به چشم می آید، هویت منجی است. منجی در بیشتر این آثار، یک اروپایی و خصوصا امریکایی یا با ویژگی ها و شمایل آنان است. در آثاری مانند «لندن سقوط کرده است»، «آلیس در سرزمین عجایب»، «سالت»، «پایان روزگار»، «مرد عنکبوتی»، «ترمیناتور»، «2012»، «آرماگدون» و... به صورتی روشن این مساله دیده می شود. این سیاست سینما در نمایش منجی به صورت انسان اروپایی یا امریکایی کاملا در جهت برتر نشان دادن هویت و تفکر غربی بر دیگر اقوام و اندیشه ها است.

 

برخی کارشناسان معتقدند سینمای غرب «قدرت سحر و جادو» را به عنوان یکی از شاخصه های منجی های خودساخته در فیلم های آخرالزمانی خود مطرح می کند و سعی دارد تا این را به مخاطب القا کند که نجات بشر از طریق سحر و جادو امکانپذیر است؛ نظر شما در این باره چیست؟

بله، سینمای هالیوود جادو را ابزاری برای نجات جهان معرفی می کند. همان طور که گفته شد، منجی در روایت کنونی سینما، جداافتاده از امور الهی است. بنابراین، باید از منبع قدرت دیگری برای انجام امور خویش بهره گیرد. این منبع در تعداد قابل توجهی از آثار سینمایی، جادو و قدرت های شیطانی است.

 

استفاده از جادو و قدرت های شیطانی، در دین اسلام، مسیحیت و یهودیت حرام است و مجازات شدید دارد. اما در برخی فرقه های انحرافی مانند کابالیسم، استفاده از این شیوه را مجاز می شمارند. به همین سبب در آثاری که رنگ و بویی از این تفکرات انحرافی را داشته باشند، استفاده از این شیوه پلید را مشاهده می کنیم.

 

فیلم هایی مانند «هری پاتر»، «ارباب حلقه ها»، «9»، «شاگردجادوگر»، حتی انیمیشن هایی مانند «علاءالدین» استفاده از جادو را بسیار باارزش و مهم جلوه داده و گاها آن را تنها راه نجات انسان و جهان از خطرات نشان می دهند.

 

با توجه به این که شما به شکل ویژه درباره دو اثر «هری پاتر» و «ارباب حلقه ها» تالیف داشته اید، این دو اثر را در رابطه با القای قدرت سحر به مخاطب و قرار دادن آن در مقابل آموزه های دینی مثل معجزه چگونه ارزیابی می کنید؟  

قرار دادن سحر در مقابل معجزه، شیوه قدیمی است که قدرت های استبدادی در مقابل جبهه حق به کار می گرفتند. نمونه بارز آن کمک گرفتن فرعون از ساحران زمان خود برای مقابله با معجزات حضرت موسی علیه السلام بود. هم اکنون نیز این جریان در سینما دیده می شود.

معجزه، امر خارق العاده ای است که به وسیله یکی از اولیای الهی به اذن خداوند انجام می شود تا نشانه ای بر صداقت نبی خدا باشد. به عبارت دیگر، معجزه از منبع قدرت الهی شکل می گیرد. اما سحر، یا چشم بندی و حقه است، یا از منبع شیطانی الهام گرفته می شود. بنابراین، منجی تصویرشده هالیوودی که به منبع الهی وصل نیست، به جادو روی آورده و سحر را وسیله ای برای نجات معرفی می کند.

 

این در حالی است که جادو و قدرت های شیطانی اگرچه در ظاهر اندک سلطه ای پیدا کنند، اما در حقیقت همچون کف روی آب، در مقابل حقیقت توان رویایی نداشته و از بین می روند. به همین سبب است که آگاهی دادن به کودکان و نوجوانان نسبت به این مفاهیم ضروری به نظر می رسد. مفاهیمی کلیدی که اگر مخاطب با آنها آشنا باشد، احتمال تاثیرپذیری او نسبت به آنچه در آثار سینمایی می بیند کمتر خواهد بود.

 

کد خبر 566500

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha