افسون امینی، نویسنده و شاعر در پاسخ به این سوال که چه عواملی ادبیات کودک و نوجوان را تهدید می کند به خبرنگار شبستان گفت: چندین مسئله است که ادبیات کودک و نوجوان را تهدید می کند. اولین مسئله این است که در ادبیات کودک برپایه نظریه و بنیان های اساسی حرکت نمی کنیم. ادبیات کودک بر اساس ذوق و سلیقه اداره می شود و این درست نیست.
امینی ادامه داد: در دنیا آنچه ریشه دار است بر اساس بنیان های نظری پیش می رود و ادبیات کودک دنیا نیز بر همین مبنا پیشرفت کرده و به جایگاه خود رسیده است. متاسفانه ما در ادبیات کودک مانند سایر چیزها این مسئله را نداریم و در نتیجه به جای یک رشد خوب و چشمگیر، شاید در حال حاضر به نوعی درجا می زنیم. درجا زدن به معنای این است که روند رو به رشد ما کند است و در خیلی موارد رشد ما حالت دایره ای دارد.
وی با بیان اینکه ما هدفمند حرکت نمی کنیم، عنوان کرد: ادبیات کودک ما از سوی سازمان های مختلف به شیوه ای متفاوت حرکت می کند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساز خود را می زند، Ngo ها به شیوه خود عمل می کنند و آموزش و پرورش هم طبق نظرات خود حرکت می کند. هیچکدام از این سازمان ها حاضر نیستند تعاملی با یکدیگر داشته باشند.
این نویسنده و شاعر تصریح کرد: هرگز دیده نشده است که متولیان آموزش و پرورش با کانون و دیگر نهادها برای پیشبرد ادبیات کودک بر سر یک میز بنشیند. اگر در این حوزه جوایز بین المللی کسب شده هر کدام جداگانه با دنیای بیرون در ارتباط بودند. این روند موفقیت آمیز نخواهد بود. نتیجه این می شود که شاهکار نداریم. چیزی که سالها قبل حداقل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتیم.
امینی یادآور شد: در دهه 40 و 50 کتاب هایی به عنوان شاهکار داشتیم که هنوز هم هستند. الان این طور نیست و شاهد موازی کاری هستیم. در این سال ها آموزش و پرورش چه کاری برای ادبیات کودک انجام داده است؟ قطعا اگر هم کاری کرده است به نفع ادبیات کودک نبوده است.
وی با اشاره به اینکه ما ساختار درستی نداریم، اظهار داشت: ما در خیلی از مسایل همچون ادبیات کودک ساختار درستی نداریم و به همین علت نتیجه درستی هم عاید ما نمی شود. یکی از مشکلات عمده این است که در فضایی که برای کودکان کار می کنیم، ادبیات را در کنار سایر چیزها می بینیم.
این نویسنده و شاعر با بیان اینکه ادبیات از سایر هنرها یک پله بالاتر می ایستد، گفت: متاسفانه نه تنها در حوزه ادبیات کودک بلکه در حوزه ادبیات بزرگسال هم در چند سال اخیر شاهد این هستیم که ادبیات را در کنار سایر فعالیت ها می بینند. ادبیات را نمی توان هم طراز سایر فعالیت ها گذاشت زیرا ماهیتش متفاوت است.
امینی خاطرنشان کرد: بر اساس ادبیات کودک است که می توانیم خیلی راهکارها و مبانی نظری و بنیادی را بنا کنیم در حالی که اگر قرار باشد ادبیات کودکان را در کنار سایر هنرها مثل سفالگری یا تئاتر ببینیم مسلما این باعث تضعیف می شود. آنجایی که ادبیات کودک به دنبال ادبیات بزرگسال به سمت تحول رفته، باز هم اثرات یک حوزه نظری را در انواع ادبی می بینیم. یعنی جلوه بیرونی آن بر اساس تفکر در یک حوزه نظری اتفاق می افتد. سرچشمهی این نوع تحول، تنها در ادبیات و فلسفه است.
وی با بیان اینکه اگر ادبیات را تضعیف کنیم به تبع آن سایر حوزه ها هم تضعیف می شوند،گفت: یکی از ایرادهای ما این است که حوزه های نظری ادبیات کودک غرب را نمی شناسیم و بر این اساس نمی توانیم نظرات متناسب بومی را طراحی کنیم.
وی با اشاره به اینکه مبنایی برای نقد نداریم، عنوان کرد: در همه حوزه ها به ویژه ادبیات وارد نقد می شویم در حالی که مبنایی برای نقدهایمان نداریم. همه اینها خسرانش در آثاری که خلق می شود، دیده می شود. فراز و فرودی در آثار منتشر شده نمی بینیم. اگر نقد می کنیم، مکتب نقد ما ریشه در فلسفه ندارد. این باعث می شود که ادبیات کودک ما لَخت و آویزان باشد و هیچ هیجان و شتابی را در ادبیات کودک شاهد نیستیم.
این نویسنده با بیان اینکه می خواهیم با تزریق جشنواره ها نوعی هیجان به ادبیات کودک تزریق کنیم، گفت: در حالی که جشنواره ها یک موج هستند و اثر آنها خلاصه و اندک است. برای همین است که در فضایی که ایجاد می شود هیچ اتفاق فوق العاده ای خلق نمی شود و همیشه یک روند عادی و معمولی داریم.
گفتگو از مریم داوری
نظر شما