خبرگزاری شبستان: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصیههایی اخلاقی از رهبر معظم انقلاب اسلامی را منتشر میکند. این رهنمودها تحت عنوان «سی روز، سی گفتار» و در سحرگاه ایام ماه مبارک بر روی خروجی سایت قرار می گیرد.
آنچه در ادامه می خوانید بخش اول توصیه های رهبری است که با عنوان «معراج مهمان» آمده است:
مسأله اساسى در باب ماه رمضان، این است که انسان - که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا محاصره شده و انگیزههاى گوناگون، او را بهسمت پایین، تنزل و سقوط مىکشاند - فرصتى پیدا کند که بتواند در آن، روح خود را - که به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق داده، به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهى، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتى است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهاى دیگرى هم هست. به عنوان مثال نمازهاى پنجگانه، فرصتهایى است که ما مىتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها، پوسیدگیها، غفلتها و بیماریهاى معنوى را از خود دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبى است. شما اگر امتحان نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمى شما، همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و کارى که از شما سر مىزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت است. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه کارى هستید.
عروج، همین است که شما در باطن خود، صفا، لطافت و نورانیت بیشترى را احساس می کنید
بهترین راه این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانى است. نباید بگوییم که ما فارسىزبانیم و نمىتوانیم عبارات عربى را بفهمیم. یاد گرفتن مجموع عباراتى که در نماز خوانده مىشود -از اول تا به آخر- براى آدمهاى متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلى آسان است. کتابهایى هم نوشته شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانى توجه کنید و بفهمید که مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممکن نشد، حداقل وقتى در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف مىزنید؛ وقتى در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم مىکنید؛ وقتى در حال قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسى حرف مىزنید. نفس همین توجه، مهم است.
اگر این توجه حاصل شود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه اکبر» - این نماز براى شما «معراجالمؤمن» میشود و شما را عروج میدهد. عروج، همین است که شما در باطن خود، صفا، لطافت و نورانیت بیشترى را بعد از نماز احساس مىکنید.
چه حرفهایى را مىشود با خدا زد؟
انواع عبادات، فرصتهایى براى ما هستند؛ لیکن ماه رمضان، یک فرصت استثنایى در دوران سال است. در این سى روز یا بیست و نه روز بهطور مداوم، غیر از نمازهاى موظف پنجگانه و نوافلى که همیشه انسان مىتواند آنها را بخواند، دعاهایى هست که توجه به آن دعاها و خواندن آنها، به انسان نورانیت مضاعفى مىبخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند. کیفیت حرف زدن و مناجات کردن با خدا را به ما یاد دادهاند. معین کردهاند که چه حرفهایى را مىشود با خدا زد. برخی از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمه (ع) وجود دارد که اگر اینها نبود، آدم نمىتوانست خودش تشخیص بدهد که مىشود با خدا با این زبان حرف زد و اینطور از خدا خواست و التماس کرد.
اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، سیرِ الىاللَّه داشته باشیم
علاوه بر اینها، همین نفس روزه ماه رمضان است یک زمینه روحانیت و نورانیت براى روزهدار مىباشد و او را براى کسب فیوضات الهى، آماده مىکند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگى و با روزه و با دعاهایش است که اگر شما به اینها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -که گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دورهى بازسازى و بازیابى و نجات خود از پوسیدگیها و فسادها است؛ دوره بسیار مغتنمى است. اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، سیرِ الىاللَّه داشته باشیم و مىشود.
گاهى که پس از پایان ماه رمضان، خدمت امام رضواناللَّه تعالىعلیه مىرسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره ماه رمضان، براى یک انسان مؤمن و والا، اینگونه است. آنقدر به او و به قلب و باطنش، نورانیت مىبخشد که انسان این را در مشاهده حضورى او حس مىکند و از حرفزدنش مىفهمد که نورانیتر شده است. بندگان خدا همین گونهاند. ما باید از این فرصت، استفاده کنیم.
شرط اول در سیر الی الله، دوری از گناه
براى نزدیکى به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات، نوافل، توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است که انسان مانع صدور گناه و خلاف از خود، شود. این، همان تقوا را مىطلبد. تقوا و پرهیزگارى، مهمترین - یا بگوییم اوّلیترین- مظهرى است که وجود انسان باید داشته باشد. همین است که مانع از گناه انسان مىشود. گناه نمىگذارد که انسان، حتّى خود را به لبه دریاى عظیم مغفرت الهى برساند و از آن استفاده کند. گناه نمىگذارد که ما حال دعا و توجه پیدا کنیم. گناه نمىگذارد که ما به فکر بازنگرى و بازسازى خودمان بیفتیم. کوشش بکنیم از گناه فاصله بگیریم. این، شرط اول قضیه است.
البته گناهان مختلفند؛ گناههاى گوناگونِ فردى و اجتماعى، گناههایى که به وسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل مىشود. براى افراد مسلمان، شاید گناهان، مخفى نباشد و مىدانند که چه چیزى گناه است. آن کسى که دعا هم مىخواند، مستحبات را هم انجام مىدهد، وظایف شرعیش را هم انجام مىدهد؛ اما در کنار آنها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن کسى است که در حال سرماخوردگى و تب، هم داروهایى را که ضد سرماخوردگى است و شفابخش است، مىخورد و هم از غذاهایى که براى سرماخوردگى مضر است، استفاده مىکند. معلوم است که آن داروها، اثر نمیکند. معلوم است که اگر آدم بیمار، آن غذایى که براى او مضر است، آن عملى که براى او زیانآور است، مرتکب شود، براى او، دارو اثرى ندارد.
زمینه استفاده از رحمت، مغفرت و افاضات معنوى الهى را باید با ترک گناه آماده کرد لذا شما در دعاى کمیل مىبینید که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اللّهم اغفر لى الذّنوب الّتى تحبس الدّعاء» یعنى خدایا! آن گناهانى که دعاى مرا حبس خواهد کرد، آنها را بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا مىشود. در همین شبها و سحرها، در دعاى شریف ابوحمزه مىخوانید: «فرّق بینى و بین ذنبى المانع لى من لزوم طاعتک». خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهى که مانع از انجام وظایفم مىشود و باعث مىگردد که نتوانم خود را به تو نزدیک کنم. اصل قضیه، مسأله ترک گناه است.
مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامى
مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامى در این است که فضا را، فضاى گناهآلود نمىکند. در نظامهاى طاغوتى، فضا گناهآلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نکند، گویى براى او میسر نیست و همهچیز، انسان را به طرف گناه سوق مىدهد. در نظام اسلامى، این گونه نیست. در نظام اسلامى، فضا گناهآلود نیست. انسان گناهکار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد با اختیارات گوناگون هم هست - نه اینکه نیست- اما گناه، ممکن است فقط جاذبه شخصى داشته باشد؛ یعنى هوى و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتى و شیطانى است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعى هم است! در نظام اسلامى، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است.
گناه از هر کسى که صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام مىدهد، پس اشکالى ندارد، یا لابد اشکالى ندارد. نه، گناه را بایستى شناخت و گناهکار را بهوسیلهى گناه باید شناخت. هر کسى گناه را انجام داد، گناهکار است؛ هر که مىخواهد باشد. این تصور غلط است که ما بگوییم چون فلانى این کار را مىکند، لابد اشکالى ندارد که مىکند؛ اگر اشکال داشت، که نمىکرد. البته حمل بر صحت، ایرادى ندارد؛ بلکه خوب و مستحسن است. در کار همه مؤمنین، انسان باید حمل بر صحت بکند. تا آنجایى که ممکن است، نباید حمل بر فساد کرد؛ اما وقتى یک عملِ خلافِ بیّن و واضح از کسى سر زد، هیچ تفاوت نمىکند که این کس، چه کسى باشد. هر کسى باشد، گناه، گناه است؛ بلکه وقتى افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم میشود.
بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است که باید سعى کنیم در این ماه رمضان، إنشاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور کنیم. اگر گناه از ما دور شد، آنوقت راه براى عروج و پرواز در ملکوت آسمانها ممکن میشود و انسان میتواند، آن سیرِ معنوى و الهى و آن طیرانِ معینشده براى انسان را انجام دهد؛ اما با سنگینى بار گناه، چنین چیزى ممکن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبى براى دور شدن از گناه است.
سخنرانى مقام معظم رهبری در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ 18/01/ 69
پایان پیام/
نظر شما