خنجر نگاه برنده تر از شمشیر و محکمتر از فولاد است

چشم، دریچه دل و اندیشه انسان است، اگر چگونه نگریستن را یاد بگیریم و چگونه دیدن را تجربه کنیم، چشم، چشمه امید و ایمان مى شود و نگاه ما، عبادت و سبب رشد و تکامل خواهد شد.

زهراسلیمانی: بیشتر مسائل زندگى ما به نگاههایمان بستگى دارد. انتخاب همسر، شغل، خانه، دوست و صدها موضوع دیگر، همه با «نگاه» پیوند دارد. چشم و نگاه آدمى، از مهم ترین عناصر مؤثر در تصمیم گیرى است و منشأ اغلب نفرت ها، اشتیاق ها و انتخاب ها، نگاه است. آدمى نمى تواند از تأثیر شنیده ها و دیده هایش بر مغز جلوگیرى کند. این تأثیرپذیرى به کمک شبکه اعصاب و فعالیت مغز صورت مى گیرد و شخص نمى تواند با تلقین، چندان از تأثیر آن بکاهد. به همین علت است که در قرآن کریم، اهل ایمان از نگاه ناسالم و شنیدن چیزهاى ناروا پرهیز داده شده اند، البته انسان در مقابل هر شنیدن و هر دیدنى، مسئولیت دارد. در سوره اسراء، آیه 36 آمده است: «اِنَّ السّمْعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ أُوْلَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً»، همانا گوش و چشم و قلب، همه آنها مورد سوال واقع خواهند شد». پدیده نگاه، پدیده اى به ظاهر سطحى و زودگذر است، ولى تأثیرات اندوه بار آن را با بیان و قلم نمى توان نشان داد. این نوشتار، پدیده «نگاه آلوده» را از دیدگاه «روان شناختى» مورد بررسى قرار مى دهد.


آدمى، موجودى لذت جو است که دوست دارد از همه حواس خود به نوعى لذت ببرد، هر چند پیوسته در شناخت لذت دچار اشتباه مى شود و خود و دیگران را به خطر مى افکند. نگاه براى انسان هنگامى منشأ لذت است که با تمرکز همراه باشد و ذهن را به خدمت بگیرد. انگیزه چشم چرانى جز این نیست که فرد با تمرکز در هنگام نگاه و استخدام تخیلات، در دنیاى خیال به هوسرانى مى پردازد. در حقیقت لذت نگاه، برگرفته از تخیّلاتى است که نگاه در درون فرد مى پروراند. نگاه و تخیل را هیچ گاه نمى توان از یکدیگر جدا ساخت و بیننده، هر چند پاکدامن باشد و نگاه هوس آلود نکند، نمى تواند ذهن را از تخیل غیر ارادى برهاند.

 

با نگاه متمرکز به چهره زیبا و مناظر شهوت انگیز، ذهن براى ارضاى غریزه تحریک شده، به صحنه سازى مى پردازد و از خصوصیات پیدا و ناپیداى آنچه دیده است، تصویرى خیالى درست مى کند و در عالم خیال به بهره ورى مى پردازد. در چنین حالت، ذهن فعال و قدرتمند انسان دچار نوعى رکود و اختلال مى شود و از تفکر در امور متعالى و نوآورى سازنده دور مى ماند و دچار نوعى استثمار فکرى مرموز مى شود که وى را از هر گونه تفکر دیگر باز مى دارد. این پدیده ذهنى، نخستین عامل به وجودآورنده زمینه گناه براى شخص است؛ بخصوص در دوران جوانى و دوران بحران غرایز. با دور شدن شخص از تربیتِ انسانى و دینى، چشم او که لطیف ترین اعضا و مهم ترین آنها براى شناسایى چیزها است، به عاملى تبدیل مى شود که صاحب خود را به تباهى مى کشاند.

 

چشم آینه دل است، اما این آینه دل در بعضی مواقع پا از گلیم خود درازتر کرده و بدون رعایت موازین اسلامی، اخلاقی به تیرگی می گراید. نگاه به نامحرم شاید در ابتدا حادثه آفرین نباشد، اما تیر سمی است که به آهستگی انسانیت را نابود می کند و در پی آن حادثه می آفریند. آنچه می‌خوانید نظرات کارشناسان برای مقابله با رواج این پدیده زشت اجتماعی است.

 

زدست دیده و دل هر دو فریادکه هرچه دیده بیند دل کند یاد/ بسازم خنجرى نیشش زفولادزنم بر دیده تا دل گردد آزاد

باید در نظر داشت گام اول در روابط نامشروع نگاه آلوده است و گام گذاران در این وادى، فرد را گرفتار عادت مذموم دائمى خواهند کرد. مراقب چشمانتمان باشید! باید توجه داشت نگاه به نامحرم یا همان چشم چرانی، آرامش روحى و روانى انسان را نابود ساخته و فرد را دچار اضطراب و تشویش مى‌نماید. قدرت و دامنه نفوذ عاطفى زن و مرد بر یک دیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهاى طبیعى و غریزى و جلوه‌گرى زنان و دختران و جاذبه‌هاى جنسى موجب جلب پسران و مردان شده که شدیداً انحراف اذهان و آشفتگى فکر و دل آن ها را در پى دارد.


هیچ دلى از هوس، سیر نمى‌شود!

استاد شهید مطهرى مى گوید: «با توجه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریک‌پذیرى روح بشر محدود به حد خاصى است و از آن پس آرام مى‌گیرد. هیچ فردى از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنى از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلى از هوس، سیر نمى‌شود. تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیت و دست یافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماری‌هاى روانى مى‌گرد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مى‌خورد.»

 

 

پاره اى از آثار و پیامدهاى نگاه
در گفتار پیشوایان معصوم علیهم السلام، جملاتى مشاهده مى شود که به جوانب تأثیرات روانى و حتى اجتماعى نگاه، اشاره دارد. حضرت امام صادق(ع)مى فرماید:«النَّظرُ بریدُ الزِّنا؛ نگاه شهوت آلود، نامه رسانِ زناست.» گویا نگاه متمرکز و آلوده با ارسالِ تلگرافى بسیار فورى، بیننده اعضاى بدن را به انجام روابط ناسالم دعوت مى کند. امام على(ع) مى فرماید: «چشم، دیده بان عقل و پرچمدار و جاسوس دل است». در حقیقت دیده بان، مشاهدات خود را به مرکز اطلاعات گزارش مى کند و در آنجا است که نسبت به مشاهداتِ او تصمیم گیرى و نیروها بسیج مى شوند. در بدن نیز مغز است که پیام هاى چشم را دریافت مى کند و به تلاطم مى افتد و هورمون هاى محرک غرایز را به سراسر بدن گسیل مى دارد. آنچه در مغز رخ مى دهد شاید همان باشد که در این فرموده امام صادق(ع) نهفته است: «النَّظَرةُ بَعْدَ النظرَةِ تَزرعُ فى القلب الشهوةَ و کفى بِها لِصاحبها فتنة؛ نگاههاى پیاپى، بذر شهوت را در دل مى افشاند و همین امر براى هلاکت بیننده کافى است». نگاه مانند برخورد دو سیم مخالف (مثبت و منفى) و متصل کردن آنها به هم است که جرقه اى شدید است بر خرمن ایمان شخص نگاه کننده و چند لحظه بعد، از خرمن ایمان او جز توده اى خاکستر باقى نمى گذارد و آنگاه است که فروغ عقل هر خردمندى خاموش و پند و نصیحت، بى اثر و ترس از آبروریزى و لغزش، فراموش مى گردد.

 

تنوع طلبى
انسانى که پیش از ازدواج چشم چرانى را تجربه کرده هنگام ازدواج اولاً به همسر خویش به دید شک و تردید مى‌نگرد که نکند او همچون خودش چشم حرام به سوى نامحرمان داشته باشد، ثانیاً هر روز به دنبال دیدن مناظر جدید از صحنه‌هاى حرام است، تنوع طلبى و دیدن صحنه‌هاى حرام روح و روان فرد را بیمار مى‌سازد، چه بسا زندگى موجود را به سردى کشانده و گرفتار دام‌هاى فساد خواهد ساخت. «ویل دورانت» نویسنده و تاریخ نگار مشهور آمریکایی، معتقد بود؛ «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادت هاى پیش از ازدواج است.»

 

این نویسنده و تاریخ نگار مشهور آمریکایی در ادامه این چنین مى‌گوید: «میل به تنوع (طلبى) گرچه از همان آغاز در بشر بوده بلکه امروزه به سبب اصالت فرد در زندگى نو و تعدد محرکات جنسى (از جمله چشم چرانى) در شهرها و تجارى شدن لذت جنسى ده برابر گشته است.»
 

در نتیجه باید گفت چشم چرانى از نظر روانى عامل نوعى بیمارى و عادت مذموم، موجب کاهش آرامش روانى و اضطراب روحى، از بین رفتن کرامت انسانى و تنوع طلبى مى‌شود.

 

 

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
چه بسیار دوستى‌ها و ارتباط‌ هاى نامشروع که از نگاه آغاز شده ولى نگاه‌هاى هوس آلود و تداوم آن و تسلط طبیعى شهوت آن را به ناکجا آباد کشاند، سبب بدبختى و بدنامى طرفین گردیده و حتى افشا شدن برخى از این روابط بعداز ازدواج، کانون گرم خانوادگى را متلاشى نموده و سبب بروز مشکلات خانوادگى و اجتماعى شده است.


از مقایسه هاى هوس آلود بپرهیزید
در جامعه‌اى که نگاه به نامحرم رایج شود به دنبال آن جلوه‌گرى‌های فرهنگ برهنگى و بدحجابى حاکم مى‌شود که در پى آن زن و مرد به هر سو و هر کس که بخواهند نگاه می‌کنند. اینجاست که همواره در زندگى حالت مقایسه بوجود مى‌آید، مقایسه میان آنچه دارند و آنچه ندارند. باید توجه داشت، این مقایسه‌ها هوس را دامن مى‌زند و خانواده را در معرض نابودى قرار مى‌دهد.
 

عشقى که با نگاه آمده با نگاه هم مى رود

اگر سرى به هفته نامه‌ها و مجلات خانوادگى بزنیم، صفحات راز و پزشک مشاور، مملو از غم‌نامه‌هایى است که دخترها و پسرها از دوستى‌ و ازدواج‌هاى ناکام خود نوشته‌اند. بسیارى از این افراد وقتى شور و اشتیاق اولیه‌شان فرو نشست، با واقعیت‌هاى زندگى بیشتر آشنا می‌شوند و با یک دیگر احساس نوعى بیگانگى و غرابت نموده و با عدم تفاهم در زندگى مشترک مواجه مى‌شوند. باید در نظر داشت که بسیارى از ازدواج‌هایى که از نگاه‌هاى خیابانى، پارک و دانشگاه‌ها شروع شده‌اند یا به سرانجام روشنى نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلى جز بدنامى نداشته اند و به قول قدیمی‌ها عشقى که با نگاه آمده با نگاه هم مى رود.

 

در این باره جامعه شناسان معتقدند: جوانانى که در پارک‌ها و خیابان‌ها با یکدیگر آشنا می شوند و یا از طریق تماس‌هاى تلفنى به هم دیگر علاقمند مى‌شوند، اصولاً مبنا و اساس علاقه‌مندى خود را با همان نگاه‌هاى اولیه پایه‌گذارى مى‌کنند و این عشق و علاقه وقتى ظاهرى باشد، در مدت زمانى کوتاه به طلاق مى‌انجامد. در ضمن باید در نظر داشت که اگر هم این روابط به ازدواج منتهی شود همیشه همراه با بگو و مگوهاى مشکل ساز خواهد بود.

 

 

گناه، گناه مى آورد
چشم‌ها آیینه دل هستند، نقطه آغاز بسیارى از گناهان نگاه است، دل رفت به دنبال آن دین هم مى‌رود، بسیارند کسانى که گرفتار دام زنا و یا خودکشى و یا دیگرکشى شده‌‍ اند که آغازگر آن یک نگاه بوده است.


در منابع دینى به شدت روى این مسئله تکیه شده که گناه، گناه مى آورد، از جمله امام صادق(ع) فرمودند: «النّظرة بعد النّظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحب‌ها فتنة»، نگاه پى در پى در قلب، شهوت ایجاد مى‌کند و همین براى انحراف بیننده کافى است.


«امام خمینی(ره)»در رساله خود درباره اثرات سوء نگاه به نامحرم می‌فرمایند: «نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم، چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. نگاه کردن به صورت و دست‏ها اگر به قصد لذت باشد حرام است، ولی اگر بدون قصد لذت باشد، مانعی ندارد. درضمن نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم هم حرام است.»
 

همچنین بنابر فتوای امام راحل، فکر گناه از نظر شرعی حرام نیست، اما تا وقتی که تحقق پیدا نکند، گناهکار نیست و مجازات نخواهد شد، اما اثرات بدی دارد و موجب تیرگی قلب و فکر می‌‌شود.


رسانه ملی باید باز بینی شود
با توجه به فرمایشات ائمه معصومین (ع) و بزرگان دین درباره اثرات نگاه به نامحرم، «محسن تاج لنکرانی» مبلغ دینی، درباره منشا رواج این عادت ناپسند اجتماعی به خبرنگار شبستان گفت: وقتی صداوسیما جشن هایی را برگزار می‌کند که زن و مرد در کنار هم نشسته و مجری‌ها خانم و آقا هم کاملاً راحت و دوستانه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، به تبع باید در جامعه هم شاهد کم رنگ یا بی رنگ شدن رعایت آداب نگاه به نامحرم باشیم!

 

وی افزود: آن هم به این دلیل که صداوسیما برای مردم جنبه مرجعیت پیدا کرده و مردم هم از آنها الگو برداری می‌کنند. این مبلغ دینی با اشاره به اینکه قبح نگاه به نامحرم در برنامه‌های تلویزیون و فیلم‌ها ریخته شده، گفت: به تبع این دیدگاه هم به افراد جامعه منتقل می‌شود.

 

 

 

آیا یک نظر حلال است؟!
وی باور غلط «یک نگاه حلال است» را که در جامعه این چنین جا افتاده است را تأسف بار دانست و خاطر نشان کرد: باید توجه کرد که این دیدگاه را پیامبر (ص) قبول ندارند و نگاه نامحرم را تیری زهرآلود از سوی شیطان می دانند و به تبع یک نگاه دل هم به دنبال دیده همراه شده و اتفاقی که نباید می‌افتد.


راه کار
وی درباره نحوه جلوگیری از آسیب‌های ناشی از نگاه حرام در جامعه گفت: باید با نگرشی متفاوت تبلیغات و برنامه های صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد بررسی قرار گیرد تا در برنامه های این رسانه بیشتر شاهد اخلاق اجتماعی و ارزشی باشیم.

 

آزار جنسی را جدی بگیرید
به گفته «امان قرایی مقدم» جامعه شناس، نگاه به نامحرم به طور کلی یک نوع آزارجنسی است و این آزار به تبع صدمات جسمی، روحی، فکری و اخلاقی بر مرد و زن را در پی دارد.

 

وی افزود: با توجه به اینکه در ادارات و شرکت‌های خصوصی می‌بینیم که برخی از مدیران نسبت به زنان منشی نگاه خاص دارند که به اصطلاح به آن نگاه به نامحرم گفته می شود، در اسلام هم این امر منکوف شده است. این امر در کشور ما یک نوع تعصب است و باید توجه داشت که در جوامع بسیار سفارش شده، بر اینکه نگاه خود را از نامحرم محفوظ نگاه دارید و در اصل این اقدام یک نوع روزه است.


روزه چشم را تجربه کنید
وی با تأکید بر اینکه روزه فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست، گفت: باید روزه چشم را با حفاظت نگاه رعایت کرد، روزه گوش را با بی‌‌توجهی به سخنان نامربوط به جا آورد، باید در نظر گرفت که رعایت این اصل حرمت و جایگاه افراد را از لحاظ اجتماعی تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

تعلیم وتربیت تنها ابزار مفید
وی اظهار کرد: در جامعه ما ناموس از تقدس خاصی برخوردار است و به همین جهت می‌تواند اثرات روحی، روانی اقتصادی، فرهنگی و آموزشی منفی را در پی‌داشته باشد، برای مثال وقتی مردی به همراه فرزنداش به خانمی نگاه کند در آن لحظه بچه نگاه به نامحرم را یاد می‌گیرد و خدای ناکرده این فرهنگ در جامعه متداول شده و شاهد اثرات منفی آن به نسل جوان هم خواهیم بود.

 

قرایی مقدم برای جلوگیری از بروز آسیب در جامعه گفت: برای جلوگیری از این فرهنگ غلط والدین نقش مهمی دارند. بها دادن به اعتقادات دینی آن قدر مهم است که «پارسونس» جامعه شناس آمریکایی قرن بیست در این باره می گوید: «دین نگهبان اخلاق، معنویت، ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی و معنوی است و دین وظیفه دارد تا با کنترل بر ارزش‌های دینی و معنوی در تربیت افراد موثر باشد.»
 

 

 اعتقادات دینی را تقویت کنید
این جامعه شناس معتقد است: برای حفاظت از نگاه‌ها بهترین اقدام این است که بزرگترها نگاهشان را از پدیده زشت دور کرده و با تقویت اعتقادات دینی که یکی ازآنها هم روزه گرفتن تمام اعضا و جوارح بدن است به رعایت این مهم اهتمام ورزند. همچنین آموزش و پرورش و رسانه ها باید به اهمیت نقش خانواده پرداخته و بدانند که رعایت این مسائل نه تنها به نفع خود شخص است، بلکه موفقیت های دیگری هم در پی خواهد داشت.


افسردگى محصول چشم اندازی

در ادامه باید گفت: بیمارى روانى که محصول چشم اندازى به مناظر شهوت انگیز مى باشد، «افسردگى» است. این بیمارى، نامى براى نوعى حالت روانى است که فرد نسبت به مسائل پیرامون خود بى تفاوت و کم اهمیت مى شود. امروزه مردم آن را به اشتباه، همان بى حوصلگى تصور مى کنند، در حالى که این دو با یکدیگر تفاوت دارند. افسردگى، نوعى اختلال روانى است که گاه همانند فلج شدن اعضا که شخص را از حرکت باز مى دارد، فرد را از هر حرکت و تصمیم باز مى دارد و نسبت به همه چیز بى تفاوت مى کند. چنین فردى از چیزهایى رنج مى برد که نمى تواند منشأ آن را بشناسد. آنگاه که شخص پیوسته نظاره گر زیبایى هاى زنان یا مردان باشد و هیجان او به ناکامى بینجامد، غمى جانکاه او را به بیمارى افسردگى دچار مى کند که درمانش از خیلى بیمارى هاى جسمى، سخت تر و طولانى تر است.
 

ناسازگارى و ناهنجارى
شخص مبتلا چون پس از مدتى دریابد که رنجش وى، از چه عاملى سرچشمه گرفته و مطمئن شود که هوسش به لذتى نمى انجامد، راه عقده تکانى و تخلیه در پیش مى گیرد. اگر در بیرون خانه به گناه آلوده نشود و به تصور خود آرام نگیرد، در خانه تلافى مى کند. دوست دارد همه را به زیر سلطه و خشونت خود در آورد و آنچه خود روا مى بیند، به آنها تحمیل کند. نهیب مى زند، ناسازگارى مى کند و بدین گونه از اعضاى خانواده اش انتقام مى گیرد. اگر همسر نیز داشته باشد، رفته رفته توقعاتش از همسر اوج مى گیرد و احساس مى کند براى دستیابى به لذت بیشتر باید همسرش را مورد فشار قرار دهد. در این صورت همسرش ناچار است جوابگوى تمایلات کسى باشد که به ناروا تمایلات او برافروخته و کام نامشروع خواسته و کامروا نشده است. دور نیست که در همین مرحله، میان آنها اختلاف دامنه دار افتد یا به انحرافاتى گرفتار شوند. 
 

سخنان بزرگان دین درباره مراقبت از نگاه
امام على(ع) در این زمینه سخنانی ایراد فرمودند که در پی می خوانید.

«من اطلق طرفه کثر اسفه»، هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده و به آه و حسرت دایمى گرفتار مى شود.

«من اطلق ناظره اتعب حاضره»، هر کسى چشم را رها کند زندگى فعلى خود را به رنج و ناراحتى گرفتار نموده است.»

«من غضّ طرفه اراح قلبه»، کسى که چشمش را فرو بندد دل و روحش راحت خواهد بود.

«قرین الشّهوة مریض النّفس معلول العقل»، کسى که با شهوت همراه است، جان و عقلش مریض و بیمار است.

«ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة»، نابودى عقل در هوا (پرستى) و شهوت است.
 

همچنین حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلةً»، چه بسیار نگاه‌ها که حسرت طولانى و همیشگى را در پى دارد. از طرف دیگر اگر چشم را از حرام بپوشاند از نظر روحى، راحت و آسوده خواهد بود.
 

چه خوب است در این ماه مبارک به تزکیه جسم و روحمان بپردازیم و با شناخت ارزش های گمشده آرامش خاطر برای خود و اطرافیانمان به ارمغان بیاوریم که در آن صورت شاهد زندگی مثبتی هم خواهیم بود. به قول سهراب سپهری «چشم ها را باید شست /جور دیگر باید دید.»
پایان پیام/

 

کد خبر 56338

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha