خرید میلیاردی آثار هنری، مظهر سبک زندگی اشرافی نیست

خبرگزاری شبستان: افرادی که روزانه در طلافروشی‌ها جواهر و الماس‌ میلیاردی خریدوفروش می‌کنند، ممکن است مظهر اشرافیت باشند، اما این تابلو‌های نفیس هنری که روی دیوار، یا مخرن و گنجینه خانه یا محل کار اشخاص حقیقی یا حقوقی یا در موزه‌های بزرگ و مهم ....

 

به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان، روزنامه شرق نوشت: از قدیم‌وندیم ضرب‌المثل «سنگ بزرگ علامت نزدن است» ورد زبان مردم کوچه و بازار  بوده است؛ به‌ویژه وقتی پای نهادهای دولتی و فرهنگ به میان می‌آید. سال‌هاست در فرهنگ عمومی کشور تصور رایجی شکل گرفته که اصلاح فرهنگی به‌منزله آن سنگ بزرگ برای نهادهای فرهنگی کشور است. در حوزه تجسمی نیز ابترماندن مصوبه مجلس برای خرید آثار هنری از طریق بودجه نیم‌درصدی اعتبارات عمرانی، فرضیه «سنگ بزرگ و بازوی نحیف نهادهای فرهنگی» را تقویت کرد، خُلَل و فُرَج این مصوبه موجب شد اتفاقی قابل ذکر را در عرصه هنر شاهد نباشیم، بااین‌حال شفیق، مدیر مؤسسه کتاب‌شهر ایران وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، می‌گوید با صرف زمان حال استمراری می‌توان سنگ فرهنگ را جابه‌جا کرد. این مؤسسه از شش سال گذشته تاکنون بیش از دو ‌هزار تابلو نفیس چند‌میلیون‌تومانی را از ٧٠ هنرمند شناخته‌شده هنرهای تجسمی خریداری و برای ایام موعود انبار کرده است. شفیق می‌گوید این ایام موعود با افتتاح دو گالری فرارسیده است. نمایشگاه‌های دائم «نگار مکتب‌خانه» و «رویش هنر»، از جمله نمودهای بیرونی این فعالیت‌هاست که با سه هدف «استعدادیابی از میان مخاطبان خاص»، «برگزاری ورک‌شاپ‌های هنری» و «بازدید گروه‌های خاص و عموم مردم» راه‌اندازی شده است. مخاطب هدف نمایشگاه نگار مکتب خانه سرچشمه تهران، دانش‌آموزان هستند، این نمایشگاه از روز افتتاح در اواخر سال گذشته میزبان بیش از سه‌هزار دانش‌آموز تهرانی بوده که برخی نیز در ورک‌شاپ‌های هنری آموزش تخصصی دیده‌اند. نمایشگاه رویش هنر نیز ماه گذشته با هدف آموزش تخصصی هنرهای تجسمی به کودکان هنرمند و مخاطبان هدف سازمان بهزیستی و همچنین حمایت مادی از آنان و سایر هنرمندان کشور از طریق خریدوفروش آثار هنری افتتاح شده است.


در فهرست آثار هنری خریداری‌شده کتاب‌شهر، نام‌های بزرگ زیادی دیده می‌شود؛ از پیش‌کسوتان هنرهای تجسمی مانند استاد جلیل رسولی، سهراب سپهری، محمد احصایی، نصرالله افجه‌ای، طاها بهبهانی، رضا مافی، محمدعلی ترقی‌جاه، کامبیز درم‌بخش و پرویز کلانتری گرفته تا هنرمندانی مانند هادی روشن‌ضمیر، علیرضا محبی، شمس‌الدین غازی، محمد بزرگی، محمدسعید نقاشیان و ابوالفضل خزاعی.


شفیق ابتدا نقبی به شیوه درست مدیریت فرهنگی می‌زند و با تأکید بر یک اصل مدیریتی «که زمان فرهنگ زمان حال استمراری است»، می‌گوید: «برنامه‌های فرهنگی مبتنی بر زمان حال استمراری منطبق با نیازهای روز جامعه است. هر فعال فرهنگی‌ای که در پی توسعه فرهنگی است، باید مطابق با زمان حال استمراری برنامه‌ریزی و حرکت کند و قابلیت‌ها، نیازها، هدف‌گیری‌ها و شیب فرهنگی جامعه را به‌خوبی تشخیص دهد و در یک تداوم فرهنگی به نتیجه مطلوب دست یابد. تصمیمات و حرکت‌های دفعی، ضربه‌ای و چکشی سنخیتی با حوزه فرهنگ ندارد، بلکه یک خبر و اتفاق است که استمراری هم ندارد و بعد از هیاهوی رسانه‌ای رها می‌شود. ما در کتاب‌شهر تلاش کرده‌ایم با صرف زمان حال استمراری وارد عرصه هنرهای تجسمی شویم». هرچند در ابتداي امر به نظر می‌رسد کتاب‌شهر، مؤسسه فعال در حوزه نشر و توسعه فروشگاه‌های کتاب است، اما چندسالی است که این مؤسسه سهامی خاص متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی است و در حوزه خرید و عرضه محصولات تجسمی نیز فعال شده است. شفیق درباره علت ورود این مؤسسه به حوزه خریدوفروش آثار هنری گفت: «کتاب‌شهر از هفت سال پیش و پس از حضور هنرمندان ایرانی در حراجی کریستی دوبی با راهنمایی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی، خرید و عرضه آثار هنری را آغاز کرد. آن زمان در کنار فروش آثار هنری ایران، اثری از محمد احصایی به مبلغ یک‌میلیون‌و ١٦٠‌ هزار دلار در حراجی دوبی به فروش رسید که در ادبیات اقتصادی فرهنگ و هنر ایران اتفاقی جدید بود، چراکه در آن زمان قیمت گران‌ترین تابلوها در ایران به ٢٠٠ ‌میلیون تومان نمی‌رسید، چه رسد به اینکه اثری یک‌میلیون‌و ١٦٠ ‌هزار دلار (به پول آن زمان یک‌میلیاردو ٧٠٠‌ میلیون تومان به پول امروز چهار ‌میلیارد تومان) قیمت داشته باشد».


به گفته مدیرعامل کتاب‌شهر، این فروش ‌میلیاردی اتفاق خوبی برای هنرهای تجسمی ایران بود و نشان داد برخلاف تصورات رایج، هنرمندان ایرانی قابلیت حضور روی سکوی‌های اقتصاد هنر جهانی را دارند؛ اتفاق فرخنده دیگر، تغییر نگاه مردم ایران به هنرهای تجسمی بود. افزایش شیب گالری‌گردی مردم در سال‌های اخیر نیز گواهی بر این مدعا و جایگاه ویژه این هنر است. با توجه به این رویکرد مثبت مردم و افزایش شیب حضور مردم در گالری‌ها، ضرورت داشت سازمان تبلیغات به‌عنوان مجموعه‌ای فرهنگی با رصد علايق و نیازهای فرهنگی، با رویکرد ویژه سازمان تبلیغات اسلامی در این حوزه نیز فعال شود.


رفاقت به جای رقابت با گالری‌های خصوصی
شفیق با بیان اینکه کتاب‌شهر با بیش از ده‌ها هنرمند و گالری شناخته‌شده کشور تعامل و ارتباط جدی در زمینه خرید آثار دارد، بیان کرد: «رویکرد ما منطبق با نگاه حال استمراری به نیازهای هنری مردم و جامعه است، البته در بدو ورود به این حوزه، کارها کمی سخت بود، چراکه باید با هنرمندان متعهد و در‌عین‌حال به‌روز و همچنین گالری‌ها ارتباط تنگاتنگ و عمیقی برقرار می‌کردیم تا بتوانیم آثار فاخری خریداری کنیم و همکاری ما به‌گونه‌ای باشد که گالری‌ها احساس رقابت نکنند، بلکه احساس رفاقت کنند». حضور فعال در حراجی تهران و خریدوفروش آثار هنری، از جمله برنامه‌های کتاب‌شهر در چهار سال اخیر بوده است. مدیرعامل کتاب‌شهر با اشاره به این موضوع، نگاه این مؤسسه به حراجی تهران را مثبت ارزیابی می‌کند و بر این باور است که «هر زمان اتفاق فرهنگی مؤثر و مفیدی روی می‌دهد، کمک مجموعه‌های فرهنگی حاکمیتی، می‌تواند نتیجه بهتری را رقم بزند، با همین سیاست است که امسال نیز این مؤسسه تعامل خوبی با حراج تهران داشت».


او در ادامه، در واکنش به انتقادها از فروش‌ میلیاردی برخی آثار هنری در حراجی تهران، گفت: «در حراج تهران فقط پنج تابلو فروش‌ میلیاردی داشت. نکته دیگر اینکه مخاطب این آثار عموم مردم نیستند، چون قرار نبوده و نیست عموم مردم تابلو‌های‌ میلیاردی سهراب سپهری و منوچهر یکتایی را بخرند، اما قرار بر این هست با این خریدها به دنیا اعلام کنیم حاضریم برای هنر ایرانی تا این حد هزینه کنیم و این اتفاق ترویج سبک زندگی اشرافی نیست. کسانی که ماشین‌های سه ‌میلیاردتومانی سوار می‌شوند و در خیابان‌ها کنار پراید حرکت می‌کنند، یا افرادی که روزانه در طلافروشی‌ها جواهر و الماس‌ میلیاردی خریدوفروش می‌کنند، ممکن است مظهر اشرافیت باشند، اما این تابلو‌های نفیس هنری که روی دیوار، یا مخرن و گنجینه خانه یا محل کار اشخاص حقیقی یا حقوقی یا در موزه‌های بزرگ و مهم کشورهای جهان نگهداری می‌شوند، مظهر اشرافیت نیستند، بلکه مظهر ارزش‌نهادن به هنر ایرانی است، چراکه صدها سال است که هنر و هنرمند ایرانی در جهان هنر شناخته‌شده هستند».


جای خالی حراج فرش ایرانی
مدیرعامل کتاب‌شهر با اشاره به قدمت فرش ایرانی بر این باور است که این حراج‌ها باید برای فرش ایرانی، هم برگزار شود. وی ضمن تأکید بر جالی خالی حراج فرش ایرانی، افزود: «در این حراج‌ها اقلام مصرفی مردم را به حراج نمی‌گذارند، چراکه باید اینها قیمت ثابتی داشته باشند، اما همه حرفه‌های خاص با رویکرد تخصصی مثل پزشکی، هزینه هنگفتی می‌طلبد، حراج تهران نیز به‌عنوان سمبلی در حوزه تجسمی است، البته من نه مدافع حراج تهران هستم و نه اثرگذار در آن، صرفا با آنها تعامل داریم، اما امیدواریم جوسازی‌هایی که علیه حراج می‌شود با توضیح و تبیین کافی آرام شود. حتما کسانی که انتقاد دارند حرف‌هایی برای گفتن دارند و باید گوشی هم برای شنیدن باشد، اما نکته مهم درباره نقش حراج‌های هنری، نقش هدایت‌کننده این حراج‌ها برای هنرمندان و شهروندان طالب آثار هنری است. آنها به ما می‌گویند درحال‌حاضر چه اثر، ژانر و سبکی به لحاظ اقتصادی موردپسند مردم است. در حراج اول تهران نقاشی به نسبت نقاشیخط، جایگاه پایین‌تری داشت، اما در دو سال اخیر جایگاه بهتری پیدا کرده است. این اتفاقات نشان می‌دهد جهت‌گیری هنری به کدام سمت است».

کد خبر 563036

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha