خبرگزاری شبستان: شعبان ماه رسول خدا (ص) با تمام زیباییهایش سپری شد و ماه مبارک رمضان با تمام جلال و رحمت و مغفرت فراگیرش از راه رسید ماهی که روزهایش نردبانی برای تعالی معنوی و روحی و ساعات آن لحظههای نجوا با معبود و معشوق حقیقی است. ادعیه روزهای ماه مبارک رمضان، قطرهای از معارف حقیقی و لحظات عرفانی ماه خداست که در پس هر دعای آن دریایی از حقایق و معارف نهفته است ...
*شرح دعای روز اول
اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین،. خدایا روزه مرا در این روز، روزه روزهداران و قیام و عبادتم را در آن قیام شبزندهداران قرار ده و مرا از خواب بیخردان آگاهی عطا فرما و ببخش گناهم را،ای خدای عالمیان.
برخی افراد روزههایشان از نظر شرایط فقهی صحیح است اما مقبول نیست
«صیام الصائمین» مصداق کامل روزه را بیان میکند، یعنی خدایا روزه مرا جزء مصادیق اتم و اکمل روزهها قرار ده، چرا که روزهها از نظر فقهی به چند نوع تقسیم میشوند، بعضی از روزهها، روزههای غیر صحیح هستند، یعنی شرایط روزه در آنها رعایت نشده است. برخی افراد روزههایشان از نظر شرایط فقهی صحیح است اما مقبول نیست، زیرا میان روزه صحیح و روزه مقبول فرق است، یعنی روزه ممکن است، صحیح باشد، قضا نداشته باشد، اما خداوند متعال آن را به عنوان یک روزه کامل قبول ندارد، چون ممکن است، قطع رحم کرده باشد یا مال حرام خورده باشد و یا در ضمن روزه، گناه کرده باشد. پیامبر (ص) میفرماید: رُبَّ صَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ صِیَامِهِ الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ وَ رُبَّ قَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ قِیَامِهِ السَّهَرُ. (1) چه بسا روزهدارانی که بهره آنان از روزه تنها تشنگی و گرسنگی است. روزههای این افراد فرآوردههای معنوی، تربیتی و الهی ندارد، تنها گرسنگی و تشنگی کشیدهاند و چه بسا، شب زندهدارانی که بهره آنان از شب زندهداری تنها بیداری است و عبادتهای آنان پیامد معنوی ندارد. اما روزه، در حوزه معارف اسلامی، مراحل تکاملی مختلفی دارد، اولین مرحله روزهداری، روزه عوام است که تنها از مفطرات 9گانه اجتناب میکنند، اما خواص، هم از مفطرات 9گانه اجتناب میکنند و هم از محرمات دوری میکنند، این دسته، علاوه بر مرحله اول گناهان را نیز انجام نمیدهند. روزه دیگر که از نظر رتبه، از همه روزهها، بالاتر است روزه خاص الخاص است که به آن روزه «جوانح» گفته میشود.
روزه قلب از روزه شکم بالاتر است
جوارح، به اعضای بیرونی گفته میشود، همان گونه که در دعای کمیل آمده است: «قو علی خدمتک جوارحی» اما جوانح به اعضای درونی اطلاق میشود، کما اینکه در همان دعای کمیل آمده است: «و اشدد علی العزیمه جوانحی»، در روزه خاصالخاص، جوانح یعنی، اعضای درونی انسان مثل قلب، روزه هستند. امیرالمومنین (ع) فرمودند: صِیَامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فِی الْآثَامِ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعَامِ. قلب انسان نیز باید از اندیشه در گناهان روزه بگیرد، روزه قلب از فکر کردن در گناه، از روزه شکم، بالاتر است، و ما در اولین روز ماه مبارک رمضان از خداوند میخواهیم که روزه ما را مصداق اتم و اکمل روزهداری قرار دهد. « و قیامی فیه قیام القائمین» قیام ما را نیز قیام قائمین قرار ده، یعنی کسانی که نیایش و قیام شبانگاهشان مصداق خیزشهای عالی انسانی و تربیتی است، نه کسانی که هدف آنها، تنها بیداری باشد.
ویژگی های قیام شب
در قرآن و معارف اسلامی، قیام در چند مورد به کار رفته است. اولین معنا خروش و خیزش اجتماعی است: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ (سوره سبأ، آیه 46)؛ بگو شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم و آن اینکه دو نفر دو نفر یا یک نفر، برای خدا قیام کنید. دومین مورد «مال و دارایی» است ؛ وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (سوره نساء، آیه5) اموال خود را که خداوند، وسیله قوام زندگی شما قرار داده است به دست سفیهان نسپارید. سومین مورد «کعبه» است. جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلائِدَ ذلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ (سوره مائده، آیه97) خداوند کعبه را وسیلهای برای استواری قیام و سامان بخشیدن به کار مردم قرار داده است چهارمین مورد، از مصادیق قیام، شب زندهداری است که در قرآن خداوند میفرماید: وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (سوره فرقان، آیه 64) این مصادیق همه در یک قلمرو هستند که شامل: خیزش سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی میباشند.
کسانی که در شب بیدار هستند اما بهرهای نمیبرند،
«عبادتم را، عبادت قائمین قرار بده» یعنی عبادت شبانه من مانند کسانی نباشد که در شب تنها، بیدار هستند اما بهرهای نمیبرند، بلکه شب زندهداری من، فوائد عظیم تربیتی و معنوی داشته باشد. چه قیامی در شب پیامد معنوی دارد؟ قیامی که دو خصلت داشته باشد بصیرت و اخلاص. عبادت اگر بدون بصیرت باشد، مانند عبادت دشمنان امیرالمومنین (ع) میشود، حضرت علی (ع) با یکی از اصحاب، از کوچهای عبور میکردند، از داخل خانهای صدای تلاوت قرآن شنیده میشد، صحابه امیرالمومنین (ع) سخت شگفت زده شد، امیرالمومنین (ع) به این مضمون فرمودند: توجه نکن برویم. از این قضیه مدتها گذشت و حضرت در جنگ نهروان، به همان صحابه جنازهای را نشان دادند و فرمودند: این همان کسی است که آن شب، تلاوت قرآن میکرد، این افراد نیایشگرانی هستند که نیایش آنها بصیرت ندارد، عبادت میکنند، لکن در صف امیرالمومنین (ع) نیستند.
خدا به دلیل بیاخلاصی، توفیق نماز شب را از او گرفت
کسی نماز شب میخواند و اخلاص هم داشت، شخصی از کنار او گذشت و شخص، یک «واو» را بلند گفت تا او بشنود بدین ترتیب اخلاص خود را از دست داد؛ و خدا به دلیل این بیاخلاصی، توفیق نماز شب را از او گرفت، اخلاص به این معناست که عبادت تنها برای خدا باشد.
حضرت امام (ره) هنگامی که برای نماز شب بیدار میشدند، چراغ را روشن نمیکردند و در ظرفشویی از چیزی استفاده میکردند که موقع وضو گرفتن، وقتی آب میریخت، صدا ایجاد نکند تا دیگران متوجه نشوند.
جاهل و عالم ، هر دو می توانند غافل باشند
«و نبهنی فیه عن لومةالغافلین» خدایا در این ماه رمضان، مرا از خواب غافلان هشدار ده، این جمله استعاره است یعنی غفلت به معنای خواب است، کسی که خواب است به اطراف آگاهی ندارد، غافل نیز همین گونه است. مشکل معنوی بشر جهل و غفلت اوست، جهل به معنای نادانی است، اما غفلت یعنی بیتوجهی، مفهوم غفلت از جهل فراتر است هم فرد جاهل و هم فرد عالم، هر دو میتوانند غافل باشند. برای زدودن جهل نیاز به علم است، اما برای زدودن غفلت، میبایست «ذکر و تذکر» سرلوحه اعمال انسان قرار گیرد.
زیادهخواهیها شما را از یاد خدا،باز میدارد تا قبرها را زیارت کنید
اولین عامل، امور روزمره زندگی است که انسان را از یادخدا، قیامت، مرگ و بدهکاری معنوی غافل میکند.
قرآن کریم میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (سوره منافقون، آیه9)؛ اموال و اولاد شما، شما را از یاد خدا باز ندارند. دومین عاملی که ما را از یاد خدا غافل میکند «تکاثر» است، یعنی کثرت طلبی، «الهیکم التکاثر»؛ زیادهخواهیها و تکاثر، شما را به لهو، واداشته، شما را غافل کرده «حتی زرتم المقابر» حضرت علامه طباطبایی (ره) در ذیل این آیات میفرماید: زیادهخواهیها شما را از یاد خدا، تا موقعی باز میدارد که قبرها را زیارت کنید، یعنی تا زمانی که شما را داخل قبر قرار دهند، این تکاثرطلبی شما را از یاد خدا بازخواهد داشت.
*انواع زیادهخواهیها ؛ نخست کثرت مال، یعنی زیادهخواهی در مال داشته باشیم و بگوییم اموال ما از اموال فلانی بیشتر است. دوم، تکاثر در اولاد، چنان که برخی میگویند، مثلاً نوههای من بیشتر از نوههای شماست. تکاثر دیگر، در پستها و مسئولیتهاست، کسی ادعا کند من اینقدر، مسئولیت دارم و فلانی از من کمتر مسئولیت دارد، یا می گوید درجه من فلان درجه است و درجه فلانی کمتر از درجه من است. مورد دیگر، تکاثر در امور فرهنگی است، به این بیان کسی ادعا کند من چند مدرک دارم و دیگران کمتر از من مدرک دارند، یا مدرک من بالاتر از مدرک دیگران است، یا من چندین کتاب نوشتهام و دیگران .... این مسایل همه مصادیق تکاثر و جلوههای بازماندن از یاد خدا است.
تماشاگرایی؛ غفلت امروز بشر
مورد دیگر از موارد غفلت، تماشاگرایی است، قرن اخیر، قرن تماشاست، شبکههای مختلف تلویزیونی و ماهوارهای ما را به تماشا میکشاند و مینشاند و از یاد خدا غافل میکند. در بیرون از خانه نیز، جلوههای پر رنگ بیرونی، ما را به تماشا وا میدارد.
بسیاری از بزرگان اهل تماشا نبودند بلکه اهل تمرکز بودند، شیخ عباس تربتی (ره) سالیان درازی در نجف اشرف زندگی میکرد. روزی صحبت از فواره فلکه آب شد و ایشان پرسید مگر فلکه آب، فواره دارد؟ معلوم شد ایشان سالیان متمادی نگاه به وسط فلکه آب نکرده بود، هر روز سر به زیر راه میرفت و اهل تماشا نبود. چه عواملی ما را از غفلت جدا میکند؟ اولین مورد قرآن کریم « وَ هذا ذِکْرٌ مُبارَکٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ » (انبیاء، آیه50)؛
و بعد موعظه، موعظه دوگونه است، برخی تحتتاثیر مباحث درونی قرار میگیرند، یعنی واعظ درونی آنها را موعظه میکند. نقل کردهاند، عارفی از جایی میگذشت، دید بچهای گریه میکند از طفل سوال کرد، برای چه گریه میکنی؟ جواب داد: گم شدهام ! عارف هم نشست و زار زار گریست گفتند: آقا شما برای چه گریه میکنید؟ گفت: طفل میگرید که راه خانه را گم کرده است، من چون نگریم که صاحب خانه را گم کردهام؟!
تو را با علی چه شباهتی است؟
عدهای دیگر، واعظ بیرونی دارند، با واعظ بیرونی متنبه میشوند، نقل کردهاند، شیخ علی زاهد، جوانی بود شیفته اندام و لباس خود، اما یک موعظه دگرگونش کرد. در کوچههای نجف مانند طاووس راه میرفت، روزی ملا فتحعلی سلطانآبادی از وی نامش را پرسید؟ گفت: علی. ملا فتحعلی به گنبد امیرالمومنین علی (ع) نگاهی کرد و گفت: نام صاحب این گنبد و بارگاه چیست؟ گفت علی. رو به علی زاهد کرد وگفت: تو علی هستی و ایشان هم علی، تو را با علی چه شباهتی است؟ همین جمله، انقلابی در شیخ علی ایجاد و او را به یکی از بهترین زاهدان، سالکان و عارفان تبدیل کرد.
بعضی از انسانها نیز موعظهپذیر نیستند و به مرحلهای میرسند که خداوند درباره آنها میفرماید: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (سوره بقره، آیه 6) موعظه کردن و نکردن، برای آنها مساوی است.
تفکر و محاسبه ؛ دو عامل غفلت زدا
مورد دیگر، از موارد غفلتزدا، تفکر است یعنی اندیشیدن. امیرالمومنین (ع) فرمود: الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ؛ فکر آینه صافی است. انسان هر زمان که بیندیشد متوجه غفلتهای خود میشود. محاسبه، نیز از دیگر موارد غفلتزدا است، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ أَلَا فَحَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا ؛ خودتان، از خودتان حساب بکشید، این حساب کشیدن، باعث زدودن غفلتها میشود. محاسبه چند نوع است: اولین مورد، «محاسبه احمقان» یعنی کسانی که حساب دیگران را رسیدگی میکنند، فلانی پارسال این اموال را داشت امسال چندین برابر دارد، عمر خود را هزینه میکنند و به حساب دیگران میرسند. حساب دیگر، «حساب سوداگران» و ثروتمندان است، کسانی که به مال میاندیشند و مال میاندوزند، این افراد حساب سود و زیان میکنند، اماتنها به مال دنیال توجه دارند. حساب دیگری نیز وجود دارد که «حساب عارفان» است، عارفان و سالکان نه حساب دیگران را میکنند و نه حساب مال خود را انجام میدهند، آنها حساب خویش را میکنند و میگویند پیر شدیم چه کردیم؟! عمر را در کجا به سر بردیم!؟ این همه هزینه کردیم و چه اندوختیم؟!
پی نوشت ها:
1- مجموعة ورام (تنبیه الخواطر)، ج2، ص: 184
2- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: 176
3- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج1، ص: 183
4- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج67، ص: 65
برگفته شده از مرکز خبر حوزه
پایان پیام/
نظر شما