ائمه اطهار(ع) الگوهای عملی بشریت هستند

خبرگزاری شبستان: نماینده ولی فقیه در لرستان، گفت: زندگی ائمه اطهار ( علیهم السلام) برای بشر سر مشق و الگو است.

آیت الله سید احمد میرعمادی، نماینده ولی فقیه در لرستان و امام جمعه خرم آباد، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خرم آباد، با اشاره به سیره و منش حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) است، گفت: ائمه اطهار (علیهم السلام) اسوه های بشری و الگوهای عملی برای انسان ها هستند.

 

وی افزود: همه ابعاد زندگی هر کدام از ائمه اطهار ( علیهم السلام) برای ما سر مشق و الگو است.

 

آیت الله میرعمادی، اظهار داشت:در میان ائمه اطهار ( علیهم السلام) امام صادق(علیه السلام) به دلیل اینکه بخش بزرگی از علوم و معارف اهل بیت توسط آن حضرت نشر پیدا کرده است، از سوی دیگر به دلیل اینکه عمر مبارکشان بیش از سایر ائمه  اطهار (علیهم السلام) بوده و به عنوان شیخ الائمه مطرح و بیش از سایر ائمه به هدایت و ارشاد مردم پرداخته است.

 

وی با تاکید بر اینکه بررسی شخصیت علمی و اخلاقی امام صادق (علیه السلام) از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، اظهار داشت: برای اینکه بخواهیم شخصیت علمی و اخلاقی امام صادق (علیه السلام)  را مورد بررسی قرار بدهیم چند نمونه از شواهد علمی و اخلاقی که بزرگان مخصوصاً بزرگان اهل سنت راجع به امام صادق (علیه السلام) فرمودند نقل می‌کنم.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان، ادامه داد: یکی از کسانی که در خصوص امام صادق (علیه السلام) سخن گفته است حسین بن علی بشا است، وی عنوان کرده است: من در مسجد کوفه ۹۰۰ نفر را دیدم که آنها می گفتند؛ حدثنی جعفر بن محمد (ص)؛ یعنی امام صادق آنقدر شاگرد تربیت کرد که فقط در کوفه۹۰۰ نفر می آمدند و حدیث را از امام صادق (علیه السلام) نقل می کردند و کسانی که از آن حضرت بهره بردند و تلمذ کردند بیش از چهار هزار نفر بوده است حتی برخی از بزرگان گفته اند که نه، در یک جلسه بحث چهارهزار نفر بهره برده اند، و الا شاگردان امام جعفر صادق (علیه السلام) بیش از اینهاست.

 

آیت الله میرعمادی، با بیان اینکه جائز از علمای قرن سوم است، بیان کرد: من می خواهم این عبارت ها را برای شما نقل کنم و شما توجه کنید ببینید بزرگانی از شیعه و بزرگانی از اهل سنت راجع به امام صادق چه گفته اند؛ جائز از علمای قرن سوم هجری است، می گوید: امام صادق از شیوخ مسلم ابو حنیفه امام حنفی ها و از استاد پایه علم حنث امام مالکی ها و صوفیان سوری است که صوفیان سوری در علم و ذوق مشهور بوده است.

 

وی ادامه داد: جائز می گوید اینها شاگردان امام صادق بوده اند و نزد آن حضرت زانوی ادب و زانوی تلمذ زدند.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان گفت: امام حنفی ها که گروه بزرگی از اهل سنت هستند و امام مالکی ها که شاگرد امام صادق بوده اند.

 

وی بیان کرد: جائز در ادامه می گوید امام صادق کسی است که علم و فقه اش عالم را فرا گرفته است و بسیاری از علمای اهل سنت امام صادق را از بزرگان محدثین خودشان می دانستند؛ می گویند امام صادق از محدثین ماست، از بزرگان احادیث ماست. این را جائز نقل می کند.

 

آیت الله میرعمادی، با اشاره به اینکه عمر بن ادام، یکی دیگر از علمای اهل سنت است، ابراز کرد: می گوید علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشرب هایی که دارند بر روی یک فرد اختلاف نظر دارند و آن امام صادق (علیه السلام) است، و می گوید که من هر وقت او را می دیدم می فهمیدم که امام صادق از نسل پیامبران الهی است، این را عمر بن ادام می گوید.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان، افزود: علامه شهرستانی در کتاب "ملل و نحل" می نویسد امام صادق (علیه السلام) در مسائل دینی از دانش بی پایان برخوردار است و در حکمت بی نظیر و نسبت به زرق و برق دنیا بی اعتنا بوده است. این تعابیر را علامه شهرستانی در کتاب "ملل و نحل" به کار می گیرد و می گوید امام صادق (ع) اعلم الامة بوده است و امام صادق از علم خاص لدنی برخوردار بوده است.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان، افزود: یا یکی دیگر از بزرگان راجع به امام صادق (ع) می گوید: عظمت علمی امام صادق (ع) به حدی است که فقه شیعه متکی به احادیث امام صادق (ع) است. یعنی احادیث امام صادق (ع) به واسطه ی احادیث آن حضرت فقه شعیه پایدار گشت.

 

وی ادامه داد: اگر امروز مجتهدین ما، علمای ما، استخراج می کنند و احکام را از منابع اصلی استخراج می کنند بخش عمده اش احادیث امام صادق (علیه السلام) است.

 

آیت الله میرعمادی، افزود: امام صادق ۴۰۰۰ هزار شاگرد تربیت کرده است؛ افرادی مثل زرارة بن اعین و محمد بن مسلم، ابو بصیر، هشام بن حکم، جابر بن حیان در علم کیمیایی به تعبیر امروزی علم فیزیک، جابر ابن یزید جوفی، جمیل بن دراج؛ این ها از شاگردان بر جسته ی امام صادق (علیه السلام) بوده اند.

 

وی خاطرنشان کرد: امام صادق به مهمان احترام فوق العاده ای داشت و خود مالک می گوید: من حتی به منزل امام صادق  (علیه السلام) که می رفتم، می دیدم که امام صادق (علیه السلام) بالش و پشتی برایم محیا می کرد و به من احترام می گذاشت.

 

آیت الله میرعمادی، با بیان اینکه آن حضرت در اواخر عمر منصور دوانقی زندگی می کرد، افزود: منصور تلاش می کرد تا شخصیت علمی و اخلاقی امام صادق (علیه السلام) را خدشه دار کند،  ابو حنیفه را وادار می کرد تا در برابر امام صادق (علیه السلام) بایستد رو در روی او بحث کند با او حرف بزند تا شخصیت علمی و اخلاقی امام خدشه دار شود.

 

وی ادامه داد: از جمله یک روز خود ابو حنیفه می گوید، منصور مرا صدا زد، گفتم چه کار با من داری؟ گفت مردم خیلی خانه ی امام صادق (علیه السلام) رفت و آمد می کنند، امام صادق (علیه السلام) خیلی محبوبیت پیدا کرده است، من می خواهم اوورا از بین ببرم،گفتم چگونه؟ گفت که برو هر چه مسئله مشکل و پیچیده داری آن ها را جمع کن، من رفتم ۴۰ مسئله ی پیچیده و مشکل پیدا کردم و گفتم من آماده ام،گفت امروز می رویم پیش امام صادق (علیه السلام) و اگر نتواند جواب این مسئله ها را بدهد، ما جایگاه او را در بین مردم از بین می بریم.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان، بیان کرد: من و منصور حرکت کردیم و رفتیم پیش امام صادق (علیه السلام)،  من دانه دانه مسائل مشکل و سخت را مطرح کردم، امام صادق (ع) نه تنها جواب داد بلکه نظرات علما را بیان کرد، گفت اهل مدینه اینطور می گویند، اهل مکه اینطور می گویند و اهل کوفه اینگونه می گویند.

 

وی افزود: منصور گفت الان چه کار کنیم؟ بعد ابو حنیفه می گوید: من به منصور گفتم که دیدی شخصیت علمی امام صادق (علیه السلام) جذاب است، سرش را پایین انداخت و گفت باید نقشه دیگری را بکشیم.

 

آیت الله میرعمادی، ادامه داد: آن نقشه شهادت امام صادق (علیه السلام) بود، بارها و بارها منصور امام صادق (علیه السلام) را احضار کرد تهدید کرد، حتی یکبار به ربیع دستور داد که برود شبانه امام صادق (علیه السلام) را هر جا می بیند به نزد او بیاورد.

 

وی افزود: ربیع رفت امام صادق را سر برهنه و پا برهنه به نزد منصور آورد. منصور غلاف شمشیر را کشید و بعد از دو سه بار شمشیر کشیدن بر امام و زندانی کردنش او را آزاد کرد.

 

آیت الله میرعمادی، بیان کرد: ربیع می گوید، من به منصور گفتم چند بار قصد کشتن امام صادق (علیه السلام) را پیدا کردی، چرا این کار را انجام ندادی؟ گفت هر وقت که شمشیر را از غلاف بیرون می کشیدم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) جلوی چشمانم ظاهر می شد، به من گویا این جمله را می گفت: منصور آیا می خواهی به فرزندم آسیب برسانی؟ اگر به فرزندم امام صادق (علیه السلام) آسیب برسد تو نابود می شوی، من هم مجبور می شدم شمشیر در غلاف بکشم.

 

وی افزود: اما یک دستور دیگری داد که قلب امام صادق (علیه السلام) را جریحه دار کرد؛ منصور دستور داد به فرماندار مدینه که خانه امام صادق را آتش بزنند وقتی پیام به فرماندار رسید، به عده ای دستور داد تا خانه امام صادق (ع) را آتش بزنند، رفتند خانه امام صادق (ع) را در حالی که زن و بچه اش در خانه بودند آتش زدند.

 

نماینده ولی فقیه در لرستان، افزود: وقتی شعله های آتش به آسمان رفت، امام صادق (علیه السلام) به اهل خانه دستور داد، بیرون بروند و خود آن حضرت در میان راهرو خانه قدم می زد، و این جمله را فرمود: من فرزند اسماعیل هستم، من فرزند ابراهیم هستم، که آتش بر او گلستان شد.

 

راوی میگوید، دیدم امام صادق (علیه السلام) به طرف آتش می رفت و می آمد و گریه می کرد.

 

وی ادامه داد: گفت من رفتم جلو گفتم یا بن رسول الله، ناراحت نباشید الحمدلله زن و بچه شما سالم اند خانه سوخته است، دوباره می سازیم آقا ناراحت نباشید. امام صادق (علیه السلام) فرمود من برای آتش گریه نمی کنم و به خاطر خانه ناراحت نیستم، گفتم پس برای چه ناراحتید؟ گفت به یاد می آورم روز عاشورا، عصر عاشورا را آن لحظه ای که عمر بن سعد دستور داد خیمه های ابی عبدالله الحسین را آتش بزنند، من آن لحظه را به یاد می آورم که بچه های ابی عبدالله در درون خیمه های نیم سوخته چکار می کردند، عمه ام زینب (سلام الله علیه) چگونه این بچه ها را از آتش دور می کرد، من برای جد غریبم برای جد مظلومم ابی عبدالله الحسین گریه می کنم.

 

کد خبر 562111

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha