امام رضا به دردهاي بي فرياد رسم  برس

خبرگزاری شبستان: مادر دخترك يتيم اهل ساري در دلنوشته اي عاشقانه به امام رضا(عليه السلام) مي نويسد: دلم گرفته، فداي اون گنبد طلايت كه خورشيد در مقابلش كم مي آره هربار صدات كردم صدا مو شنيدي، دست منو بگير.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري شبستان از ساري، سيده سميه محمدي، مادر دخترك يتيم اهل ساري دلنوشته خود براي حضور در يازدهمين جشنواره بين المللي نامه اي به امام رضا(عليه السلام) به قوت قلب و پشتيبان بودن امام الرئوف(عليه السلام) در سال هاي تنهايي و بي پدري فرزندش اختصاص داده است.

 

ساعت 12شب است دلم گرفته، داغونم، كم آوردم. امشب در ماه رمضان افطاري كميته امداد خيّر دعوتمون كرده بود من و دخترم رفتيم (دخترم 8ساله است كه در 2سالگي پدر از دست داده براثر سانحه تصادف).

 

سرود خواندن، سرود امام رضا(عليه السلام)، قبل از اذان دعاي زيارت آقا بود بلند شدم سلام دادم، وقتي بچه ها سرود رو به زبان فارسي و مازندراني خوندند اشكام سرازير شد ناخودآگاه چشمامو بستم به خودم مي باليدم كه دارم آقا مو مي بوسم صداي آقا مو تو سينه ام مي شنيدم تپش قلبم حس مي كردم كه آقام مي گفت مهمونمي، من گفتم با ناله و گريه قربونتم جون مني، آقا جون دلم گرفته، وقتي رو به شما مي نشينم چشمامو مي بندم ، دست تو دستم گره مي زنم ميگم قربونت آقا جون مي خوام بيام پابوست قسمت چرا اين نميشه، فداي اون گنبد طلايت كه خورشيد در مقابلش كم مي آره هربار صدات كردم صدا مو شنيدي، خودمو كنارحرمت حس مي كنم به در ورودي تكيه مي دم زار زار گريه مي كنم نمي يام داخل چون از بارگناهم خجالت مي كشم فقط چهار دست و پا رو به ضريح قشنگت برسنگ فرشت بوسه مي زنم.

 

آقا جون دستاي مادر يتيم رو بگير در گرداب مشكلات غرق شدم اي ناجي قلبم دست منو بگير كه رو ندارم، لياقت ندارم كه بيام دست به ضريح طلاي تو بزنم.

 

نمي دانم چرا مي گه امام رضا رضا رضا دلم مي ريزه اشكام سرازير مي شه. من فقط توانايي اينو دارم كه روز شهادتت هميشه نذري مي دم و يك ديگ بزرگ در غروب شام غريبانت با هيئت عزاداري بسيج مي شويم كه بگم اي آدما امام رضا شفاميده، مريض ها رو دوا ميده، دست ببرين سوي خدا بگين خدا رضارضا، كسي دست خالي از اين در بيرون نميره يا ضامن آهو تو رو به جوارت قسم زمين خورده ام بلندم كن.

 

مادر يتيم و سرگردان 

 

به گزارش شبستان، اين مادر بزرگوار هنگام تحويل نامه خودش به دبيرخانه يازدهمين جشنواره بين المللي نامه اي به امام رضا(عليه السلام) دخترش صبيه شاكري نيا را همراه داشت و اين دانش آموز ساروي يك دكلمه با زبان مازندراني به امام مهرباني ها تقديم كرد كه بدين شرح است:

 

چاوُش خوندِنه مِه دِل بيقراره

بَسوته سينه، چه نَبونه پاره

نا دَس دارِمبه، نا لينگ، نادِل خُش

ديم هاكِنِم آقا امام رضا رِه

بُورم اونجه كوتِر بَوِم، پَرهايرِم

جان آقا ره، شه دل ور ها يرِم

بَخوندِم، بَق بَقو،آقا بَوهِ جان

دِواره، عاشقي رِه از سَرهايرِم

خادم با وفا بَوِم، بَموندِم

زَوار كفش، جفت هاكنم، اونجه

انده، گوم و پيدا بَوِم، بَموندِم

 

کد خبر 558834

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha