به گزارش خبرگزاری شبستان، کتاب «سلفیه از گذشته تا حال» به قلم مهدی فرمانیان و جمعی از نویسندگان از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب به چاپ رسید.
بنا بر این گزارش، در بخشی از این اثر آمده است: مهمترین گروهی که امروزه بحث تکفیر را دوباره زنده کرده و رفتارشان، مسلمانان را به یاد خوارج میاندازد، سلفیان تکفیری هستند؛ گویا در جهان اسلام هیچ بحثی از ایمان و کفر نشده و این یک مسئله تازه در جهان است؛ و حال آنکه صدها کتاب و رساله در باب ایمان به رشته تحریر درآمده است.
گرایش به سلف یکی از روشهایی است که در برخی از اصحاب حدیث اهل سنت، بهعنوان رویکرد اصلی شناخت عقاید مطرح بوده و ریشه در مکتب اثرگرای مدینه دارد. مدینه در دو قرن اول به شدت به آثار، فتاوا و اقوال پیشینیان خود اهمیت میداد و این روش مورد توجه مالک بنانس، شافعی و بیشتر از همه احمد بنحنبل بود و میتوان فقه این سه فقیه اهل سنت را (با همه تفاوتها)، فقههای همنوا نامید. عقاید این سه فقیه نیز بسیار به هم نزدیک است. زیرا مالک بنانس به مدت نُه سال استاد شافعی بوده و احمد بنحنبل سالیانی شاگرد شافعی بوده است.
پس از ائمه اهل سنت، تعدادی از بزرگان و پیروان ایشان، این روش را بهترین روش برای درک و فهم عقاید دینی دانسته و این راه را پیمودند. گرایش به سلف را میتوان در آثار و اقوال ابنخزیمه شافعی (م311ق)، بربهاری حنبلی (م329ق)، ابنابیزید قیروانی مالکی (م386ق) ابنبطه عُکبری حنبلی (م378ق)، لالکائی شافعی (م418ق) و ابنقدامه مقدسی حنبلی (م620ق) یافت. با مراجعه به تاریخ اصحاب حدیث میتوان دریافت که اکثر سلفیان از حنابلهاند که تحت تأثیر احمد بنحنبل به سلف گرایش دارند. در هیچیک از اعتقادنامههای افراد فوق الذکر مطلبی در باب شرک بودن توسل، شفاعت و زیارت قبور نمیتوان یافت و این حکایت از آن دارد که عقاید امروزین سلفیان (از جمله وهابیت)، در افکار سلف، هیچ جایگاهی نداشته و ندارد. اما این افکار از کجا پدیدار شد؟
جواب آن است که اولین بار ابنتیمیه حنبلی (م728ق) در قرن هشتم با نگارش کتاب «قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله» و کتاب «زیاره القبور» این عقاید را وارد کتابهای کلامی اصحاب حدیث سلفیگرا کرد. وی عقاید خود را به سلف نسبت داد و مدعی گردید که این عقاید، عقیده سلف است و مذهب خود را سلفیه نام نهاد و اینچنین گرایش به سلف با عقایدی تازه، نام جدیدی یافت و مکتب سلفیه در جهان اسلام ظهور نمود. مکتب سلفیه ابنتیمیه، التقاطی از آراء اصحاب حدیث و آراء جدید ابنتیمیه بود.
ابنتیمیه این حرفها را زد، ولی هیچیک از بزرگان اهل سنت بعد از ابنتیمیه همچون اخنائی، سبکی شافعی، سمهودی، ابنحجر عسقلانی، جلالالدین سیوطی، ابنمفلح حنبلی و دیگران، تفکرات، اجتهادات و مکتب او را نپذیرفته، بلکه به مخالفت با وی پرداختند و این عقاید را رد کردند.
چهار قرن گذشت و حرفی از سلفیه و سلفیگری نبود تا اینکه در قرن 12 هجری تعدادی از عالمان اهل سنت به آراء ابنتیمیه توجه ویژهای نموده و جریان سلفیه، جان تازهای گرفت. یکی از مدافعان تندرو و افراطی این عقاید محمدبنعبدالوهاب بود که با کمک آلسعود توانست این مکتب را در جهان اهل سنت گسترش دهد و آنرا در جهان، پرآوازه سازد.
آلسعود بعد از سقوط امپراتوری عثمانی، عرصه را از رقیب خالی دید و مدعی رهبری جهان اسلام گردید و تبلیغ و گسترش وهابیت با عنوان زیبا و جعلی سلفیه از سوی عربستان، دو چندان گردید و مراکز فراوانی در جهان اسلام و حتی در جهان غرب تأسیس شد. آمریکا گمان میکرد حکومت سلفیگری وهابیت، جایگزین خوبی برای کمونیسم و انقلاب اسلامی ایران است؛ لذا به تقویت آن پرداخت و دست آلسعود را در گسترش وهابیگری باز گذاشت اما نمیدانست که از دل سلفیه حکومتی و گوش به فرمان وهابیت، سلفیه جهادی بیرون خواهد آمد که برای او درد سر آفرین خواهد بود.
گفتنی است، «سلفیه از گذشته تا حال» در 616 صفحه با بهای 31000 تومان به روی پیشخوان کتاب فروشی ها قرار گرفت.
نظر شما