به گزارش خبرگزاری شبستان، فتح الله گولان، متفکر اسلامی ترکیه در مصاحبه اختصاصی با روزنامه دوچ ترکیش ناچریچتن اذعان کرد: در اسلام هرگز نمی توان برتری طبقاتی یا مذهبی را پیدا کرد.
به نظر شما دولت برای ارتباط با دین چه تمهیداتی را باید پیش بگیرد؟
تفکر مدرن تاریخ انسانیت را همچون یک روند عمومی بالغ شده در می یابد. گرچه تفکرات گذشته دارای ایده آل ها یی باشد که هرگز با روحیه بلوغ گرایی تاریخ منطبق نیست و ایده آل های گذشته امروز وجود ندارد از سوی دیگر باید پذیرفت که ایده آل های امروز نیز هرگز در گذشته وجود نداشته است و باید آنها را مغتنم شمرد.
باید در نظر داشت که دموکراسی ای که امروز در اروپا وجود داشته و آنچه که در قرون وسطی تعریف شده است با هم نامتجانس است. دموکراسی امروز هرگز با ارتباط دین و دولت ها مخالف نیست بلکه آنچه که دموکراسی به زیر سئوال می برد برتری کلیساها از تمام سطح های اجتماعی است در مقابل در اسلام به خوبی می توان دریافت که تمام طبقات در سطح دولت و راهبری جامعه با هم در یک طبقه قرار دارند.
همچنان که تاریخ اسلام ثابت کرده است با وجود حضور رهبران اسلامی در جوامع هیچ کس بر دیگری برتری نداشته است اما در مقابل اسلام همه انسان ها را جایز الخطا و تنها پیامبران و معصومین را مبری از هر اشتباهی معرفی می کند.
اسلام در قلب قوانین خود بهترین اجراییات را هم راستای حقوق انسانی داردکه در طول دوران های مختلف می توان آن را اجرا کرد.
از منظر دیگر امر به معروف نشان می دهد که اسلام همواره به دنبال تعالی انسان ها است و انسان ها را دعوت می کند تا با تاسی از یکدیگر خلق انسانی را در خود پرورش دهند امر به معروف نشان از جدایی ناپذیری اسلام با انسانیت دارد.
ارتباط میان دولت و دین باید الزاما گرداگرد چنین مفهومی شکل بگیرد و ایده آل های جدید را در خود جای دهد.
در خصوص ارتباط میان دولت و دین می توان به مفاهیمی چون عدالت،برابری حقوق شهروندی در برابر قانون،احترام به حقوق آزادی انسانی یا انتخابات آزاد در اسلام اشاره کرد که عینیت آن در راهبری جوامع دیده می شود.
باید خاطر نشان کرد دولت ها برای دوری گزیدن از خوی تحکم و سرکوبگری باید به اسلام پناه آورند تا در خدمت مردم باشند همانگونه که پیامبر فرمود: رهبر مردم باید در خدمت مردم باشد.
دولتی که نباید بنای خود را بر کسب درآمد بگذارد.
در گذشته ادیان افراطی و انحرافی جنبه ای از خشم را در خود تلفیق کرده بودند و جنگ هایی را در این راستا در تاریخ ثبت کرده اند نظر شما در این باره چیست؟
در گذشته برخی ادیان با این استدلال که ما از دیگری برتر هستیم به جدال با هم می پرداختند و نزاع هایی را در تاریخ ثبت کرده اند.
هیچ دینی این ادعا را ندارد که از دیگری بهتر و برتر است جز اسلام که خداوند آن را دین اکمل معرفی کرده است اما برخی افراط گرایان با یدک کشیدن نام دین خود به اشاعه خشونت پرداختند و نام دین را با خشونت ر افکار برخی حک کرده اند.
خداوند با نزول قرآن خاطر نشان کرد که هر مسلمانی باید همه ادیان پیامبران و کتاب هایشان را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد.اما برخلاف این دستور اکید اسلام برخی افراد به غلط به جان یکدیگر افتاده و دین خود را اکمل می دانند.
این نزاع می تواند همه ادیان را در دید جهان با خشونت جلوه گر کند و همه آنها را به نابودی بکشاند.
فرصت هایی که گفتگوی میان ادیان ایجاد و خلق می کند چیستو به نظر شما آیا این گفتگو محدودیت هایی می تواند داشته باشد؟
من شخصا با گفتگوی ادیان موافق هستم و زمانی این طرح با موفقیت روبرو می شود که همه ادیان نه با تعصب به دین خود بلکه با هدف تکمیل یکدیگر و یافتن راهکارهایی برای حل مشکلات جاری جوامع متحد شوند و در کنار هم آیند. گفتگو به معنی خواست قلبی هر کس برای نزدیک شدن به دیگری است ادیان باید سیاست درک متقابل و توافق را به جای نفی یکدیگر در جامعه معاصر پیش بگیرند.
دنیای امروز با دنیای دیروز قابل مقایسه نیست در گذشته به خاطر محدودیت ارتباطات و انتقال گفته ها ارتباطات بسیار محدود بود اما امروز ارتباط به گونه ای غیر قابل کنترل شده است در این زمان انتقال تفکرات و باورها از میان افراد به یکدیگر هروزه روی می دهد و همین به تعبیری گفتگوی ادیان است.
برخی سیاست ها و افراد ساده لوح ادیان را به منافع شخصی خود ربط داده و با این رفتار سوء نیت نسبت به ادیان را تغذیه می کنند.
در حالی که ما در دنیایی زندگی می کنیم که سفرها آسان و ارتباطات به تبع آن آسان می شود پس باید جلوی اشاعه افکار غلط و یا بازی های غلط عیلیه دین را بگیریم. محدود کردن جاهلیت ها طرحی است که برای شناساندن ادیان باید به کار گرفته شود، هرکس باید بالاترین آگاهی را از دین خود داشته باشد تا به دیگری آن را معرفی کند تا افکار او را در حقیقت دین خود و نه در گمراهی غرق کند.
نظر شما