حجت الاسلام احمد مبلغی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به خبرنگار شبستان گفت: وحدت کلمه ای است که کارکردهای بسیاری دارد و در موارد مختلفی از آن استفاده می شود، درهرمورد هم نیازمند یک تعریف خاص است.
وی افزود: وحدت گاهی به معنای ادغام شدن درهم است. در وحدت حوزه و دانشگاه مانند وحدت شیعه وسنی، این معنا از وحدت مد نظرنیست یعنی منحل کردن یا ادغام هر یک از حوزه و دانشگاه یا تبدیل به یک نهاد جدید براساس هردو، چون موضوعات علمی هر یک از این دو نهاد غیرازدیگری است. در واقع به دلیل تفاوت درسنخ مطالعات علمی حوزه و دانشگاه منظوراز وحدت، یکی کردن آنها نیست.
حجت الاسلام مبلغی افزود: امروز جهان به سمت تعدد و تخصص پیش می رود، در حوزه های علمیه نیز تخصصی کردن علوم یک مطلوبیت است. گاهی وحدت به معنای اتحاد است یعنی حوزه و دانشگاه درعین دو تا بودن با هم متحد هستند. در این معنا اتحاد می تواند اتحاد دراهداف باشد یعنی وحدت صفت هدف قرارمی گیرد نه صفت خود حوزه و دانشگاه. وحدت حوزه ودانشگاه یعنی اتحاد دراهداف و جهتگیری ها که در این زمینه هم دو سنخ از هدف را می توان تعریف کرد.
وی در رابطه با اتحاد حوزه و دانشگاه درهدفگذاری گفت: گاهی هدف به معنای امورکلی مربوط به سرنوشت اسلام و ملت است، به این معنا که چون حوزه و دانشگاه یک هدف کلی را دنبال می کنند و طالب سربلندی آنها هستند، از این جهت اهداف خود را به گونه ای تعریف کنند و درارتباط و تعامل با هم به شکلی عمل کنند که فعالیت های هردو نهاد همسو، همگرا و مکمل یکدیگرباشد بنابراین وقتی سخن از وحدت حوزه و دانشگاه است یک نوع همگرایی وهم جهتی در تامین اهداف مشترک مدنظر است.
حجت الاسلام مبلغی ادامه داد: سنخ دیگری از اهداف، تعریف استراتژی ها و راهبردهای واحد است. به این معنا که حوزه و دانشگاه در کمیته های مشترک و براساس نگاه های دقیق راهبردی، به تبیین و ترسیم راهبردها پرداخته و بر آن اساس فعالیت خود را شکل دهند. ازمنظر دیگرممکن است وحدت، وصف منظومه ای باشد که این دو نهاد(به رغم استقلال و تعدد هر یک) در درون آن جای می گیرند. جهان امروز جهان تلاش موسسه ای، نهادی و منظومه ای است حوزه و دانشگاه باید یک منظومه واحد ترسیم کرده و جایگاه خود را در درون این منظومه تعریف کنند مانند نقشه علمی کشور که در آن جایگاه هر علم و هر نهادی مشخص شده است و در یک نگاه منظومه ای و در چارچوب این منظومه به برنامه ها و فعالیت های خود شکل دهند. نتیجه این که منظوراز وحدت حوزه و دانشگاه وحدت به معنای وحدت موسسه و سازمان نیست یا منظور وحدت در موضوع علمی حوزه و دانشگاه نیست. چون حوزه و دانشگاه دوسنخ متفاوت ازعلوم را در دستور کار دارند. بلکه وحدت به معنای اتحاد است.
حجت الاسلام مبلغی درباره تحقق وحدت حوزه و دانشگاه افزود: وحدت حوزه و دانشگاه نیازمند پیش شرط هایی است که اگر خللی در یکی از این پیش شرط ها رخ دهد نمی توان انتظار تحقق وحدت داشت و آن پیش شرط ها عبارتند از: 1- استقلال علمی هر یک از این دونهاد 2- عدم تضعیف فعالیت علمی هر یک در قبال فعالیت علمی دیگری، به این معنا که نباید یکی از این دو به لحاظ اهمیتی که به فعالیت علمی خود می دهد فعالیت علمی دیگری را کم و اندک تلقی کند بلکه باید با نگاهی اعتباری و رسمیت بخش، به فعاللیت علمی طرف مقابل بنگرد و این به عنوان یک اصل تلقی شود.حوزه و دانشگاه باید رسماً و عملاً نیاز خود را به دیگری ابراز کند و از موضع نیاز به دیگری بنگرد چون تنها در این صورت است که حوزه و دانشگاه می توانند حالت همپوشانی داشته باشند.
وی در توضیح هم پوشانی علوم حوزوی و دانشگاهی گفت: حوزه و دانشگاه به هم نیازمندند و این موضوع هیچ تنافی با مسئله اصالت علوم دینی ندارد علوم دینی از یک اصالت خاص برخوردار است اما این به معنای کوچک و کم اهمیت بودن علوم غیردینی نیست و طبعاً به معنای بی نیازی نسبت به این علوم هم نیست چون دین این علوم را به رسمیت شناخته و تحت عنوان علم الابدان از آن نام برده است این دوعلم باید در مقام تعامل، دریک سطح مساوی قرار بگیرند، انعکاس اصالت علوم دینی نباید در تعامل با علوم دیگر یا درجه بندی علوم از نظراهمیت آنها باشد.
حجت الاسلام مبلغی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه را در گرو تحقق این پیش شرط ها و زیر ساخت های تعاملی و فکری دانست وافزود: وحدت حوزه و دانشگاه در فضا و شرایطی که این پیش شرط ها و زیرساخت های تعاملی و فکری محقق شود اتفاق خواهد افتاد و پس ازآن باید راهبردها، اهداف و منظومه واحد تشکیل داد و در آن جهت حرکت کرد.
حجت الاسلام مبلغی درباره ظرفیت های موجود در حوزه های علمیه برای سرعت بخشی به این وحدت گفت: حوزه ظرفیت های بسیاری در این زمینه دارد یکی از این ظرفیت ها که به ویژه بعد ازانقلاب اسلامی در حوزه ها ایجاد شد بحث " موضوع شناسی" به عنوان بخشی از فعالیت های علمی در حوزه است. " موضوع شناسی" کانون ابراز و ادراک نیازبه علوم دانشگاهی است زیرا حوزه "موضوع شناسی" را یک مرحله متقدم برای تلاش های علمی خود تلقی می کند و اذعان دارد که باید موضوع و پدیده معاصر را شناخت تا بتوان نسبت به آن از منظر دینی اظهار نظرکرد.
وی افزود: به تعبیر دیگر"موضوع شناسی" به مثابه درک نیاز به علوم دانشگاهی است و راه ابرازاین نیاز همچنین اقتضای آن این است که حوزه، نقش خود را در تعامل علمی با دانشگاه و دریافت دیدگاه های دانشگاهیان در این زمینه ایفا کند. این یک ظرفیت بسیارعظیم است چون امروزه گفتمان "موضوع شناسی"در حوزه های علمیه شکل گرفته و در حال گسترش جدی است و می تواند با عنوان یک بسترمناسب برای پیوند حوزه و دانشگاه مورد استفاده قرار بگیرد البته پیوند عملی، نه شعاری. پیوند دو سنخ ازعلم که در قالب تعامل، بروز و ظهور پیدا می کند.
وی از دیگر ظرفیت های موجود در حوزه ها را آشنایی حوزه با هویت علمی دانشگاه دانست و گفت: ظرفیت دیگر حوزه آن است که خود دین در تقسیم بندی علوم آن را به علوم معطوف به دین وعلوم معطوف به جسم تقسیم کرده است و حوزه ای که پایبند به دین است خودبخود این تقسیم بندی را به رسمیت می شناسد. وانگهی حوزه های دینی در گذشته خاستگاه هر دو سنخ علوم بوده است روزگاری دانشگاه نبود و حوزه بار دانشگاه را هم به دوش می کشید، این عالمان دینی بودند که درعین علم به دین و اندیشه ورزی نسبت به آن درارتباط با علوم دیگر نیز متخصص بودند و هر دو را درکنارهم جمع می کردند. لذا علوم دانشگاهی برای حوزه، علوم بیگانه ای نیست هویت و جایگاه و معنا یابی آن برای حوزه آشناست و وحدت حوزه و دانشگاه را از این منظرنیز می توان بررسی کرد .
حجت الاسلام مبلغی در رابطه با ضرورت تحول علوم انسانی در دانشگاه ها و نقش حوزه در این باره گفت: یکی از زمینه های پرنشاط و فعال، برای هم اندیشی و تعامل حوزه و دانشگاه بحث علوم انسانی است علوم انسانی طبعاً دارای قالب گیری و جهت یابی ویژه ای است یعنی بر یک منوال و بر یک حالت شکل نمی گیرد. اوضاع و احوال خاستگاه آن، بر جهت گیری این علم اثردارد. نوع فعالیت عالمان، جهان بینی و دیدگاه های اعتقادی و فلسفی نیز در پی افکندن این دانشها موثر است و می تواند در توسعه، تضییق یا کیفیت بخشی به علوم انسانی تاثیرگذار باشد.
رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: علوم انسانی در بازسازی و بازتعریف خود، باید مورد تعامل جدی حوزه و دانشگاه قرار بگیرد حوزه می تواند در تعریف جهان بینی، تنقیح جهان بینی های نهفته در ورای علوم انسانی موجود، تکمیل آن و ارایه جهان بینی اسلامی در ارتباط با علوم انسانی نقش اول را ایفا کند البته به صورت تعاملی با دانشگاه. دانشگاه نیز می تواند در ساختارهای این علوم، درشکل دهی عینی و نمود دادن به وسایل این علم براساس جهان بینی ها، در یک تعامل جدی با حوزه قرار بگیرد.
پایان پیام/
نظر شما