صاف کردن میخ‌های زمخت برای ماهی ۵۰ هزار تومان / باز هم مهاجران افغانستانی و باز هم باز ماندن از تحصیل

خبرگزاری شبستان _ گروه اجتماعی، دم گوش پایتخت هستند، پیاده که بروی پنج دقیقه ای با حرمِ شاه عبدالعظیم فاصله دارند. به آنجا باغ حاج محمود گفته می شود. به راحتی می توان از داخل دیوار های خشتی و آجری که خانه نام گرفته است شاه عبدالعظیم را دید.

صفا و صمیمت را می توان در اهالی  این خانه ها دید، خانه هایی که از چند اتاق 6 و 12 متری ساخته شده اند و چندین نفر با هم در آن اتاق ها زندگی را می گذرانند.

اهل کشور دوست و همسایه یعنی افغانستان هستند. کشوری که جنگ آنان را آواره کرده و سال‌های بسیاری است که اینجا و در کنارمان هستند و شاید آنگونه که باید آنان را ندیدیم. این مهاجران به صورت قانونی در ایران زندگی می کنند و حتی فرزندان آنان نیز در ایران به دنیا آمده اند اما در پیکره بندی طبقاتی جامعه در لایه های زیرین قرار گرفته اند.

البته در کنار همین مهاجران افغانستانی همسایه های ایرانی هم زندگی می‌کنند که اوضاع آنان نیز تعریفی ندارد.عالمه دختر 17ساله ای که در ایران به دنیا آمده است و فارسی را بدون لهجه افغانستانی صحبت می کند با مادر و خواهر 11 ساله‌اش در یک اتاق12 متری  زندگی می کند.

او به دلیل نداشتن شهریه از تحصیل بازمانده است و در این باره می گوید: شهریه دوره راهنمایی و اول دبیرستان  را به صورت قسطی پرداخت کردم اما سال گذشته پرداخت شهریه به صورت اقساط را قبول نکردند و مجبور شدم ترک تحصیل کنم.این در حالی است که رهبر معظم انقلاب چند سالی است که بر تحصیلِ رایگانِ مهاجران افغانستانی تاکید دارد.

عالمه از پدرش می گوید که معتاد بوده و آنان را کتک می زده. روزی که می خواستند به دست مامورها بدهندش پدر فرار می کند و  12 سالی است که از او خبر ندارند و نمی دانند که ایران است یا افغانستان.

عالمه با خواهر 11 ساله اش و مادرش در خانه کار می کنند، کاری سخت که هر کسی نمی تواند در ذهن تداعی کند. کاری سخت با درآمدی اندک، درآمد روزانه ای که شاید تنها پول پفک و چیپس یکی از دختربچه‌ها و یا پسربچه‌های شیک پوشِ تهران باشد، اما این رقم‌ها برای خانواده عالمه کلِ منبع درآمد آنان محسوب می‌شود.

راه درآمد خانواده سه نفره هاشمی از صاف کردن میخ های کهنه و زنگی است. یعنی محل درآمدزایی آنان میخ های کجی است که باید آنان با زدن چکش بر روی آن صافشان کنند. هر یک کیلو میخی را که صاف می کنند هزارتومان پول بابتش می گیرند.

عالمه می گوید: باید چهارساعت پشت سر هم کار کنی تا بتوانی ماهی 50 هزار تومان در بیاوریم و دست هایمان به دلیل اینکه میخ را با چکش صاف می کنیم سخت درد می کند و گاهی نیز خونی می شود.

بابت اجاره اتاق باید ماهانه 200 هزارتومان پرداخت کنند. مادرِ عالمه در ماه چند بار کار نظافت منزل دیگران را انجام می‌دهد تا بتواند این اجاره خانه را در بیاورد.

عالمه به صاف کردن میخ، کاری که شاید دور از ذهن خیلی ها باشد عادت کرده است و می گوید این کار از این جهت که در منزل می توانیم انجام دهیم خوب است. کارهای ساده تر در بیرون از خانه هستند، به دلیل دوری مسافت و هزینه تاکسی و اتوبوس و نبود امنیت نمی توانیم قبول کنیم.

خیلی های دیگر نیز با خانواده هاشمی مشغول صاف کردن میخ هستند و از این راه در آمدزایی می کنند.اهالی باغ محمود آباد در جامعه دیده نمی شوند، آنان  تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند و اطلاعی نیز از این نهاد ها ندارند.

آنان هنگامی که یک غریبه با ماشین به باغ محمود آباد می آید آباآب به سرعت دنبالش می روند چراکه فکر می کنند برای آنان غذا آورده اند یا آمده اند به آنان کمک کنند.

صاف کردن میخ های زمخت و زنگی نیز نتوانسته اهالی باغ حاج محمود را از فریضه واجب روزه بازدارد و آنان همچنان به خدای خود ایمان و به مهر و مهربانی او باور دارند تا شاید روزی افقی روشن‌تر در زندگیشان هویدا شود.