به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان، هنر نمایش با تکیه بر ظرفیت وصف ناپذیر و امکان ظرافت های اجرایی بسیار، یک پیشنهاد جذاب در دسترس، برای نزدیک شدن به مفاهیم عمیق انسانی است. مفاهیم قابل تاملی که شاید تئاتر، بیشتر و بهتر از هر سخنرانی، یادداشت و مقاله ای بتواند فهم و درک عمیق آن را برای همگان فراهم کند. خواه مفهوم مدنظر در یک داستان ساده اجتماعی نمود پیدا کند و خواه در بستری از تاریخ روایت شود. چه نمایشی که به زندگی مدرن امروز بشر شبیه است، چه اثری که رنگ و بوی تاریخ و گذشته را داشته باشد.
اگرچه نگارنده با عبارت تئاتر دینی موافق نیست -چرا که مگر تئاتر غیر دینی هم وجود دارد!؟- اما انتخاب این عبارت در تیتر یادداشت، یک نشانه گذاری است. نشانه ای برای بحث درباره ی آثار نمایشی که در تئاتر ایران با این نام شناخته می شوند. عنوانی که متاسفانه به دلیل انبوه اجراهای ساده انگارانه، خام و دم دستی پل ارتباط با تماشاگران حرفه ای تئاتر را از دست داده است.
در حالی که خواستگاه تئاتر اجرای آیین ها و مناسک مذهبی بوده باید جستجو کنیم چرا نمایش هایی که عنوان تئاتر دینی را یدک می کشند، کمتر با اقبال تماشاگران حرفه ای تئاتر مواجه می شوند. جالب است در سرزمینی که باورهای عمیق دینی و مذهبی در سینه ی مردم ریشه دارد، نمایش هایی درباره ی تاریخ و یا زندگی شخصیت های برجسته ی مذهبی با بی مهری مواجه شوند.
لازم به تکرار نیست که نمایشی ساده، دو نفره و در پوسته ای مدرن و امروزی می تواند بستر عمیق ترین مفاهیم دینی و مذهبی باشد، در حالیکه آثاری زیر سایه ی عنوان تئاتر دینی، کلیشه ای، خسته کننده و پس زننده باشند. برای اثبات ادعای بی مخاطبی نمایش هایی از این دست کافیست به اجراهای آثار مختلف در سالیان اخیر توجه کرد. نمایش هایی که عمدتا با بودجه ی سازمانی تهیه و تولید می شوند و ناچارند سالن اجرا را با تماشاگر مهمان و اصطلاحا اتوبوسی پر کنند.
اگرچه عمده ی آثاری که در مناسبت های مذهبی نظیر ماه مبارک رمضان و یا ایام شهادت ائمه ی معصومین روی صحنه می آیند، کمتر پیش آمده که حتی بخش اندکی از ظرفیت تماشاگران خود را با فروش بلیت به سالن بیاورند، تجربه نشان می دهد هر جا اثری درخور به ماجرایی تاریخی و مذهبی پرداخته، تماشاگران حرفه ای تئاتر هم با پرداخت هزینه ی بلیت از آن استقبال کرده اند.
تجربه ی اجرای آثاری نظیر «پل» محمد رحمانیان، «اپرای عاشورا» بهروز غریب پور، «کوکوی کبوتران حرم» علی رضا نادری و «ترور» حمیدرضا نعیمی شاهدی بر این مدعاست که هر گاه نمایشی از دریچه ی تازه ای به تاریخ نگاه کرده و اجرایی عمیق و پخته را به صحنه برده، مخاطب نه تنها برای رفتن به سالن به سرویس های اتوبوسی و بلیت رایگان احتیاج ندارد که حاضر است در صف بایستد، بلیت بخرد و ایستاده هنرمند را تشویق کند.
آخرین تجربه از این دست، نمایش «مجلس ضربت زدن» است که به کارگردانی محمد رحمانیان این شب ها بر صحنه ی تالار اصلی تئاتر شهر با استقبال مخاطبان مواجه است. نمایشنامه ای از بهرام بیضایی که نگاهی عمیق و انسانی را به ماجرای شهادت امام علی (ع) ارائه می کند. نمایشی که نه تنها وامدار کسی نیست بلکه مخاطب برای تهیه ی بلیت رزرو آن باید دست کم ده شب زودتر دست به کار شود.
تجربه ای که بار دیگر نشانگر این است، عدم استقبال از برخی نمایش های دینی نه گناه تماشاگر است و نه به موضوع اثر بر می گردد. در واقع هر جا اثری با هر مضمون و مفهومی در جلب تماشاگر موفق عمل نمی کند، دلیل آن را باید در جای دیگری جستجو کرد. جایی که یا به برنامه ریزی و نگاه تحمیلی مدیران بر می گردد و یا به کم هنری،کلیشه گویی و دست و پا زدن خالق اثر در مرداب تکرار مربوط می شود.
در این میان جای تاسف است نمایش درخشانی نظیر «نیم مُرده» نوشته و کار علی عابدی که برای دوره ی گذشته ی جشنواره ی تئاتر رضوی تولید شده بود و می توانست ضمن جذب مخاطب و تامین هزینه های اجرا، تعریف تازه ای از سفارش در تئاتر باشد، تنها به اجرای جشنواره محدود می شود و مجال اجرا نمی یابد تا زمانی که باید در اختیار آن قرار می گرفت یا به آثار اتوبوسی برسد و یا خالی بماند.
نویسنده: علی یزدان دوست
نظر شما