روابط تهران و سارایوو در زمان دکتر روحانی دوستانه تر شده است/قرآن در مساجد بوسنی جایگاهی ویژه دارد

خبرگزاری شبستان: وقتی صحبت روابط بین الملل می شود و ارتباط ایران با سایر کشورها، دولت ها و ملت های مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. بوسنی و هرزگوین یکی از کشورهایی است که نام آن برای ایرانیان، آشنا و دارای خاطراتی تاریخی است.

خبرگزاری شبستان- مهدی دل روشن: وقتی صحبت روابط بین الملل می شود و ارتباط جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها، دولت ها و ملت های مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. بوسنی و هرزگوین یکی از کشورهایی است که نام آن برای ایرانیان، آشنا و دارای خاطراتی تاریخیست. این کشور که در اروپای شرقی قرار دارد، مسلمانان قابل توجهی را در خود جای داد و آثار اسلامی – تاریخی مهمی را می توان در این سرزمین زیبا مشاهده کرد.

اما بگذارید کمی به عقب بازگردیم؛ پس از فروپاشی شوروی و به تبع آن متحدینش از جمله یوگسلاوی جنگ داخلی خونینی میان کرووات‌ها، صرب‌ها و بوسنیایی‌ها درگرفت.آنچه موجب توجه بیشتر کشورهای اسلامی و از جمله ایران به این منازعه شد، مسلمان بودن بوسنیایی‌ها و عدم برخورداری آنان از نیروی نظامی قابل توجه بود. دولت ایران به نحو گسترده‌ای به حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی از بوسنیایی پرداخت. توجه مقامات کشورمان به حدی بود که مقام معظم رهبری، آیت‌الله احمد جنتی را بعنوان نماینده ویژه خود در امور بوسنی منصوب کرد. نهادهای خیریه ایرانی همچون کمیته امداد نیز وارد ماجرا شدند و حجم عظیمی از کمک‌های مردمی را جمع‌آوری و منتقل می‌کردند. ایران در بازسازی بوسنی نیز مشارکت پررنگی داشت.

جنگ نهایتاً با پیمان صلح دیتون پایان یافت که بر اساس آن همه نیروهای نظامی ملزم به ترک منطقه شدند. ایران از اولین روزهای جنگِ بوسنی اقدام به راه اندازی شبکه‌ای رادیویی به زبان بوسنیایی کرد که همچنان فعالیت می‌کند. در سال‌های بعد تلویزیون ماهواره‌ای سحر (وابسته به صداوسیما) به پخش برنامه به زبان بوسنیایی پرداخت. به هر حال روابط تهران و ساریوو در طول سال های اخیر برادرانه و دوستانه بود و دو ملت از هم خاطرات خوبی دارند.

خبرنگار شبستان برای بررسی آخرین تحولات و روابط دو جانبه در دوران پسابرجام با کمال موفتیچ، سفیر بوسنی و هرزگوین در ایران به گفتگو پرداخته که ماحصل این پرسش و پاسخ با دیپلمات کهنه کار که تا همین چند وقت پیش، مشاور رئیس جمهور بوسنی بود را می توانید در ادامه بخوانید:

 

 

ابتدا از ماه رمضان شروع کنیم و حال و هوای این ماه در بوسنی؛ برای مخاطبان شبستان از جلوه های ماه میهمانی خدا در کشورتان به ویژه شهر مسجدها، «سارایوو» بگویید؟

شما میدانیدکه  اکثرمردم بوسنی مسلمان هستند‌ و هرجایی که مسلمانان زندگی می کنند حال وهوای ماه رمضان را میتوانید به عینه مشاهده کنید. همه آن جاهایی که مسلمانان هستند در اصل کل بوسنی حساب میشود. اما ساریوو، حال و هواشش فرق میکند،چون بزرگترین شهربوسنی محسوب می شود.یک مقدارچهره ساریوو  است. ساریوو دورتادورش را کوه احاطه کرده،تقریبا شبیه به تهران هست اما ازتهران خیلی کوچکتر. مسجدهای زیادی را میتوانید ببینید. هرجاکه مسلمان ها زیاد باشند، مسجدها هم بی شمارند. دقیقا شما در روزهیا ماه رمضان تفاوت را با سایر ماه های سال حس می کنید. شهری هست که هم مسلمان  دارد هم غیرمسلمان.چون آنها سالیان سال باهم زندگی و احترام متقابل به آیین و مذهب همدیگر را حفظ کرده اند. مسلما در اثر جنگ یک سری شرایط متفاوتی بوجود آمد. بالاخره تحت خشونت و حمله بودیم. البته آن زمان هم با شرایط سخت جنگی، مردمی که درکنار هم بامذاهب مختلف زندگی می کردند به همدیگر احترام می گذاشتند و به خواسته های هم پایبند بودند.

درایران درایام ماه رمضان مساجد شلوغ می شود و مردم دوست دارند درمساجد بیشتر حضور داشته باشند. فضای معنوی بیشتر به چشم می آید. این اتفاق دربوسنی چگونه است؟درباره فضای مساجد در بوسنی توضیح بدهید؟

روزها متفاوت و مساجد در بعدازظهرها جلسات قرآنی میگذارند وکلا مسجد هم مثل شهر حال و هوایش در ماه رمضان فرق می کند.بالاخره این ماه یک ماه ویژه ای هست وعلاوه براین مردم یک سری فعالیت هایی که مربوط به ماه رمضان است را در مسجد انجام می دهند.

روابط ایران و بوسنی را در دولت رئیس جمهور روحانی، چگونه ارزیابی می کنید؟

دولت آقای روحانی بهترین حسنی که داشت مذاکرات 1+5 را دنبال کرد و به نتیجه رساند؛ قراردهای جدیدی امضا شد. همچنین باکشورهای اروپایی حتی سازمان ملل توافقاتی صورت گرفت.کلا در زمان رییس جمهور قبل هم روابط ایران و بوسنی بد نبود ولی زمان آقای روحانی به دلیل اینکه تحریم ها برداشته شد و درهای ایران به روی کشورهای اروپایی بویژه خبرنگاران و هیئت های سیاسی و اقتصادی بازشد. مسلما برای ایران خیلی بهتر شد و در روابط اینده بابوسنی تاثیر بیشتری خواهد داشت.

 

 

نظر شما درباره توسعه روابط در زمینه های گردشگری و فرهنگی بین تهران و سارایوو چیست؟

ازنظر من فرهنگ و توریسم که جزا آن است از اهمیتی بالایی برخودار است. در گردشگری ما با روابط فیس توفیس مردم دو کشور باهم، مواجه هستیم. چه چیزی بهتر از این است؟ ارتباط نزدیک و دوستانه دو ملت. همچنین هیئت های تجاری راه خودشان را برای مذاکره با پیمان و قراردادها پیدا می کنند.سفارتخانه ها وسیاسی هایی که اینجا هستند، دیپلمات ها کمک میکنند که این هیئت های تجاری بتوانند طرف خودشان رو اینجا پیدا کنند و همکاری و روابطشان را آغاز. چون در گذشته و خیلی گذشته تر از این ها ویزا برای ایران وجود نداشت الان مقدار شرایطی ویزا سخت شده برای ایران. البته ایده هایی وجود دارد که شرایط را مثل سابق آسان تر کنند. در همین زمینه، با مسئولان ساریوو صحبت شده راجع به موضوع ویزا که حداقل اگر حذف نشد، شرایط اخذ آن برای ایرانی ها، تسهیل شود.

علت سخت شدن اخذ ویزا برای ایرانیان چیست؟

البته این سختی فقط برای ایرانیان نیست برای همه سخت شده؛ بخاطر شرایطی که بوسنی دارد. گاهی اوقات گرفتن ویزای شینگن از گرفتن ویزای بوسنی راحت تر هست. ما تحت فشارزیادی هستیم ازطرف جامعه جهانی برای کنترل مرزهایمان؛ یک مقدار بعد ازجنگ هنوز یک سری مسائلی که وجود دارد همچنان به قوت خود باقی هست. تلاش و کنترلمان بیشترشده و بیشترمیتونیم مسائل مرزها را حل کنیم.درخواست ها برای آمدن به اینجا(بوسنی) زیاد است. بنابراین لازم است یک مقدرار بررسی کنیم  ببینیم همه کسانی که درخواست ویزا می کنند به دنبال چه هستند؟ واقعا هدف مهمی هست که موانعی که سرراه توریست هایی که علاقه دارند به بوسنی بروند را حل کنیم. بخش فرهنگی سفارت ایران در بوسنی خیلی فعال هست. هیئت های زیادی برای برنامه های مختلفی به آنجا می روند ولی آنها می توانند کار اخذ ویزایشان را راحت تر پیش ببرند. دید خوبی به ایران وجود دارد. هنرمندان زیادی از ایران به بوسنی می روند و همه این ها به لطف بخش فرهنگ سفارت ایران است. کلا ازقدیم خیلی در مورد فرهنگ ایران در بوسنی صحبت شده و مردم بوسنی علاقه زیادی به این فرهنگ دارند.مردم بوسنی از دیرباز به فرهنگ و زبان مردم ایران علاقمند بودند و مطالعه می کردند.پس روابط فرهنگی که حال حاضر  قوی است و این فقط مربوط به این اواخر نمیشود. ما کاری که می کنیم و وظیفه مان این است که سعی کنیم موانعی که وجود دارد را از سر راه برداریم.

چه تعداد ایرانی در بوسنی زندگی می کنند؟

 سفارت درمورد ایرانی هایی که در بوسنی کار و زندگی می کنند اطلاعات دقیقی ندارد. بعضی ازمدارس ایرانی هم هست اما تعدادش را اطلاعی ندارم. سالانه بیش از ۲۰نفر ازکسانی که آنجا هستند؛ حتی دیپلمات های مختلف به بوسنی می آیند حتی دانشجوها.

چند درصد شهروندان بوسنیایی، مسلمان هستند؟

بیش از ۵۰ درصد.

 

 

برسیم به صنعت غذای حلال که در کشور شما بخه نحو مطلوب و سودآوری سرمایه گذاری شده است. در این باره توضیح دهید؟

ما حتی در بخش تغذیه هم  گواهی غذای حلال هم میدهیم. این موضوع فقط بخش مذهبی را دربرنمیگیرد ، بسیاری از تجار و بیزینس من های در بوسنی روی این قضیه تاکید دارند چون کار سودمندی است. بازار غذای حلال سودآور است. فقط کشورهای مسلمان نیستند بلکه بسیاری از کشورهای غیرمسلمان هم هم مشتری غذاهای حلال بوسنی اند. اگرتعداد مسلمانان کل جهان را هم درنظربگیرید میب ینید که بازار خیلی بزرگی را شامل می شود. خیلی منطقی است که بوسنی به این قضیه اهمیت بدهد.

در ساریوو نزدیک به ۱۰۰مسجد وجود دارد؛ راجع به این مساجد چه اطلاعاتی دارید ودلایل اینکه انقدرمساجد زیاد است، چیست؟ آن هم مساجدی با زیبایی و قدمت تاریخی ؟

اولا که مساجد در بوسنی خیلی کو چک هستند و جمع و جور؛ ازقدیم مردم در هر مرحله نقشه های معماری کامل داشته اند. از مغازه و مسجد گرفته تا مدرسه و بازار. برای همین هرمحله یک مسجد دارد. این مربوط به سبک زندگی شان بود. در هرمحله همه چیز می ساختند که دسترسی آسانتر شود. قبل از جنگ با صرب ها، فقط یک مسجد بزرگ بود که بزرگترین مسجد ساریوو محسوب می شود. بعد ازجنگ هر شهر به سبک خودش یک مسجد بزرگ ساخت. در ساریوو مثلا مسجد فهد یکی از بزرگترین مساجد است. هرکشوری در بوسنی با ساختن مسجد خواست هنر خودش را نشان بدهد. کشورهایی که آنجا هستند، گفتند ما بیش از ۵۰۰ساله که در بوسنی هستیم چرا باید ازکشورهای دیگه استاد و پروفسور بیاریم؟ما خودمون اینجا مدرسه هم می سازیم. ایده اول این بود که در کنار مساجد مدرسه هم باشد. استدلال آنها این بود که می گفتند ما خودمان بیش از ۵۰۰سال قدمت آموزش و مذهب داریم، احتیاجی نداریم که کشورهای دیگر مدرسه تأسیس کنند پس در کنار مساجد بجای مدرسه، مراکز فرهنگی برپا شد.

مردم امکان فراگیری زبان عربی را هم دارند. درسال  1993 یک مسجد بنام فرهادیه که مسجد تاریخی شهر «بانیالوکا» محسوب می شود، تأسیس شد. در تقویم، هفتم ماه می بعنوان روز مسجد نامگذاری شده است. هدف این است که این بود که کار بازسازی مساجدی که تخریب شده اند، سرعت بگیرد و با جدید دنبال شود. بانیالوکا ۱۶تامسجد دارد و مهمترین شان مسجد فرهادیه است  که تازگی ها مجددا باز شده و بنای قشنگی هم دارد. تمام آن مساجد اسنادش هم هست و دارند سعی می کنند تک تک شان بازسازی شود. تلاش می شود باتوجه به طرحی که از قبل داشته داشته همان جور بازسازیش کنند. با کمک گرفتن از دوستان خارجی به خصوص ترکیه . ما خیلی با ترکیه از قدیم رابطه خوبی داریم.

بیش از ۱۰۰مسجد  در زمان جنگ با صرب ها خراب شد. علت نگرانی صرب ها از وجود مسجد چه بود؟ چرا آنها برای تخریب مساجد نقشه داشتند؟

آنها می خواستند زمین ها را اشغال کنند.  وقتی نظامیان وارد کشور شدند فقط مسجدها نبودند همه چیز را نابودکردند. می خواستند این قسمت را به صربستان اضافه کنند. در بانیالوکا هم همینطور کاملا جنگ داشتیم. حمله کردند که هرچیزی را که هویتی غیراز صرب داشت نابود کنند.هرچه بنا بود تخریب کردند. اواخر قرن ۱۹ این اتفاق توسط عثمانیان برای صربستان افتاده بود. اگردقت کنید در صربستان هم مسلمانان قابل توجهی دیده می شود که بازمانده حمله عثمانیان به صربستان هستند. کلا روحیه صربها وحشی هست . دقیقا ما باید خودمان را نجات می دادیم بخاطر همین مبارزه می کنیم. اگر مردم عادی حرف بزنید، شاید همچین حسی را نداشته باشند اما ملی گراها خیلی حس بدی به صربها دارند.حس انتقام دارند. صرب ها ویژگی های داعش را دارند. چیزی که در ذهن صربها هست این است که می خواهند بلایی که سرخودشون آمده رو میخواهند به سر دیگر کشورهای هم جوار خود بیاورند. آنها می خواهند همه تحت حکومت آنها باشند و منطقه مال خودشان شود. مثلا در بلگراد (پایتخت صربستان) که توسط عثمانیان ساخته شد فقط شما یک سری اسم را میتوانید ببینید که برگفته از فرهنگ عثمانی باشد. هیچ چیز دیگه ای از آن موقع باقی نمانده. فقط یک مسجد از آن دوران وجود دارد. بعضی شهرهای دیگر هم همینطور. حمله ای که صرب ها انجام دادند، خیلی ها را به سمت بوسنی فراری داد بخاطر همین چندتا از فامیل ها و تبارهایی که وجود دارد ریشه صرب دارند. حتی مسلمانانی هستند که از صربستان به ترکیه رفته اند.

آیا امکانش هست که بوسنی به اتحادیه اروپا ملحق شود؟

بله

 

 

ازچه زمانی مذاکرات الحاق شروع شده است؟

این یک سوال میلیون دلاری است؛ دوست داریم تا در حداقل ۱۰زمان ممکن این اتفاق بیفتد ولی فکرنمیکنم تا قبل از سال ۲۰۲۰ سندی برای پیوستن به اتحادیه اروپا امضا شود. ساختار کشور طوری هست که باید کارهای بزرگی صورت بگیرد. روش از نظر تکنیکی مشکلی ندارد اما از نظرسیاسی خیلی کار دارد که بوسنی بخواهد به اتحادیه اروپا ملحق شود. این یک مقدار کار را مشکل کرده است؛یه سری گروه های سیاسی هستند که این پروسه را متوقف میکنند و نمیگذارند و جلویش را میگیرند. این مشکل بزرگی هست که آنها دارند.

آیا بوسنی و دیگر کشورهای حوزه بالکان از فعالیت های داعش در اروپای شرقی، نگرانی ندارند؟

هیچ آینده ای را برای داعش متصور نیستم؛ چون حتی حادثه ای که در فرانسه هم افتاد ، شحصی بود و برنامه قبلی نداشتند و خطر بزرگی تهدیدشان نمی کند.

همان جور که متوجه شدید پشت همه این دروغ ها ، جوانهایی هستند که  ازطریق اینترنت و تحت تاثیر یک سری تبلیغات دست به جنایت می زنند که بنظرشان خوب است اما بعداً متوجه میشوند که وارد مسائل سیاسی شدند؛مثل سوریه. نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که کشورهای عربی بویژه عربستان می آیند اعلام میکنند که ایران از تروریست ها حمایت میکند. ازطرفی بالاخره خوشدان می دانند که ایران چقدر مبارزه میکند با تروریسم. آنها خودشان به کشورهایی که تروریست در آنجا حضور دارند مثلاً درکشورها مثل عراق و سوریه دارند ظلم میکنند.

نظر شما درباره عربستان چیست؟

اول از همه خیلی بد است که بین کشورهای عربی و ایران این تنش ها وتضادها وجود داشته باشد. موضوع تروریستم تنها موضوع مودر اختلاف بین ایران و کشورهای عربی نیست. شرایطی که این منطقه را آنالیز میکند این است که باید متوجه شوی کدام کشوراین وسط از شرایط سود اسمی برد؟ همه این داستان ها هم برمیگردد به تجارتی که در مورد نفت وجود دارد .

بگذارید مثالی تاریخی برایتان بزنم؛ در جنگ جهانی اول، فرانسه و انگلیس سر تقسیم اراضی ایران صحبت می کردند یکی می گفت شمال برای من یکی می گفت جنوب برای من. انگار یک قرارداد بین شان بود. درخاورمیانه هنوز میتوانید عواقب و نتایج جنگ جهانی اول را ببینید. هنوز قدرتی که کلونی های سابق را شامل می شد و هر کدام میگفتند این مال ماست آن مال شما، هنوز هم اون تاثیراتش را کم و بیش داریم میبینیم . حتی تأثیرات کودتایی که زمان آقای دکتر مصدق رخ داد را شما دارید می بینید. آن کودتا اصلا بخاطرنفت بود و عاملش هم کی بود؟ انگلیس.

برگردیم به بوسنی؛ از وضعیت روستاهای کشورتان تعریف کنید که چقدر با روستاهای ایران تفاوت دارند؟

من زیاد روستاهای ایران را هنوز ندیدم و نمیشناسم. فقط شهرهای بزرگ را دیدم و روستای ابیانه را در سفر به کاشان دیدم. راجع به روستاهای بوسنی اما باید بگویم که خیلی چیزها عوض شده، با گذر زمان بسیاری از روستاها تبدیل به مزارع شدند ؛ چیزی که اخیرا اتفاق افتاد روستاهایی که باقی مانده اند بخاطر فناوری و سبک زندگی دقیقا خیلی به شهرها نزدیک شده اند و زیاد تفاوتی بین روستا و شهر نمیبینید. قبلا اهالی روستاها فقط برای خودشان کارمی کردند، برای خودشان تولید و خودشان استفاده می کردند حالا اما به مرور زمان آنها به تولید کننده و صادر کننده محصولات به جاهای مختلف تبدیل شده اند.خیلی هم سریع این تغییرات رخ داد. در اطراف ساریوو یکسری کوه ها که وجود دارد که می توانیم روستاها را در اطراف این کوه ها ببینیم ولی تقریبا خالی هستند کسی در آنجا زندگی نمی کند چون روستاهای کوهی و سبک سنتی خیلی وقت است که جایش را به سبک های جدید برای زندگی داده است.

ازنظر بافت هم متفاوت است. مثلا مسلمانان یک قسمت هستند و دیگر ادیان در گوشه دیگری از روستا، سکونت دارند. بعضی وقت ها شاید باهم زندگی بکنند ولی معمولا جدا هستند.

دولت هم از روستاها برای تولیدات حمایت میکند ؟

دولت در کل ازکشاورزی حمایت می کند. دولت دیگر به چشم روستا به آنجا نگاه نمی کند، اگر حمایت می کنند به عنوان یک تولید کننده حمایت میکنند نه بعنوان اینکه مردم روستایی هستند .اگرکشور هلند را ببینید بعضی ازمردم در روستا زندگی می کنند. انقدر که شرایط  آنجا بهتر ازشرایط شهره شده ولی در بوسنی خیلی این طور نیست. اما با این حال، یک حسنی که دارد به آینده روستاها توجه می کنند.

برنامه ای وجود دارد که تهران و سارایوو خواهرخواهنده شوند و اینکه از تهران گردی خود در روزهای استراحت خود بگویید!؟

تهران مثل همه شهرهای بزرگ چهره ای متفاوت دارد. ترافیکش که واقعا وحشتناک است. حس استقلالی که دارند یک خورده متمایزشان میکنهد. یک  خارجی که وارد میشود آن حس غرور رو میبیند. من به عنوان یک خارجی این موضوع را دیده ام. این به این دلیل است که ایرانی ها از آبو خاک شان دفاع می کنند. چون میخواستند مستقل باشند. اخیرا گروهی از سارایوو آمده بودند اینجا. یک ملاقاتی انجام گرفت درباره همکاری های بین شهرداری تهران و سارایوو. اما من معتقدم که همکاری های دو شهر می تواند مردمی باشد. یعنی مردم دو شهر با هم دوستی و مراوده داشته باشند. همیشه نباید روابط توسط دولت ها دنبال شود، این مردم عادی هستند که می توانند پیوندهای فرهنگی را تعمیق دهند.

کد خبر 554641

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha