به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، پانزدهمین جلسه تفسیر قرآن آیتالله سید محمدتقی مدرسی در ماه رمضان سال جاری، بامداد امروز، در بیت وی در تهران برگزار شد.
آیتالله مدرسی در ابتدای این جلسه با قرائت آیات 38 تا 42 سوره دخان گفت: در راستای روال بحث سوره دخان که در رابطه با ربوبیت الهی است، حجابهایی در دل ما انسانها باید دریده شود تا نور ربوبیت الهی به درون این دلها نفوذ کند و ما با یک سری از مسائل جنبی و حاشیهای درگیر نشویم.
وی در طرح سؤالی افزود: بحثی که ما انسانها همیشه درگیرش هستیم این است که اگر خدا، دارای صفات ثبوتی است، پس چرا در جهان، ظلم است؟ این حجاب بزرگی برای ما انسانهاست که نه تنها در قالب نظریهپردازی بلکه در قالب مسائل روزمره نیز مطرح میشود، مثلاً صدام یا داعش یا امثالهم پیدا میشود، میگوییم خدایا چرا اینطور شد؟
صاحب تفسیر «من هدی القرآن» در مورد ربوبیت خدا در قرآن بیان کرد: خدا در قرآن به طور گویا این مطلب را بیان کرده است که خورشید یک سانتیمتر از مسیرش منحرف نمیشود، ماه یک میلیمتر از مسیرش منحرف نمیشود، کوچکترین چیزی روی حساب است، ولی خدا به انسانها چند روزی اختیار داده است که یا انسان بهشتی شود یا دوزخی!
وی اظهار کرد: حال خودمان را قیاس کنیم؛ یک روز دعا میکنیم و یک روز هم شیطان را گول میزنیم! پس من که اوضاع خودم را میدانم از خدا بخواهم که خدایا بار سنگینی بر من بار مکن، خدایا ما نعمتی که کمرمان را بشکند نمیخواهیم، نعمتی که ما را از راه به بیراهه ببرد نمیخواهیم.
این فقیه در تبیین روایتی گفت: روزی که حضرت علی(ع) از احد برگشتند، پیامبر(ص) به دنبالشان رفتند و دیدند هفتاد جراحت بر بدن حضرت علی(ع) وارد شده است، پیامبر(ص) فرمودند ای علی صبر داشته باش، حضرت علی(ع) فرمودند ای رسولخدا اینجا برایم جای صبر نیست، جای شکر است، بعد حضرت علی(ع) با لحن خاصی گفتند من اصلاً دوست دارم در راه خدا کشته شوم، رسول خدا(ص) فرمودند به آن میرسی، قابل توجه است که پس از آن، علی(ع) در جواب پیامبر(ص) میپرسند آن وقت که کشته میشوم دینم سالم است؟ که پیامبر(ص) فرمودند بله، و حضرت علی(ع) خدا را شکر میکنند که با سلامت دین کشته میشوند.
هدف خلقت، بازی کردن نیست
وی تأکید کرد: در ابتدای سوره، خدا فرمود برخی در حالت بازی هستند اما ما خلق را برای بازی خلق نکردیم، آنها خلقت را به بازی گرفتند و خیال کردند همهاش همین است.
آیتالله مدرسی افزود: دیشب شنیدم پسری پدرش را زندان انداخته است، گفتند چطور توانستی اینکار را بکنی؟ در جواب گفته است این حرفها قدیمی شده است؟! خب، این چه فرهنگی است؟ بخاطر پاس نشدن چک، پدر را زندان انداخته است! اینطور است که خلقت را به بازی گرفتهایم، اما این بازیها یک روز تمام میشود و جدی میشود، چون خدا این نظام را برای بازی کردن خلق نکرده است.
وی در تبیین سؤال از قیامت با ذکر روایتی اظهار کرد: ابوبصیر نزد حضرت صادق(ع) آمد و گفت روز قیامت از خراشی که با ناخن زده شود نیز سؤال میشود؟ حضرت صادق(ع) اجازه خواستند سپس روی دست ابوبصیر به آرامی زدند و گفتند حتی از این هم سؤال میشود! توجه کنید، همین ملائکی که بر شانههایمان نشستهاند، همه چیز را از ریز و درشت مینویسند، یکی حسنات را و دیگری سیئات را مینویسد.
حقیقت در روز جدایی مشخص میشود
صاحب تفسیر «بینات من فقه القرآن» در تفسیر آیه 40 سوره دخان بیان کرد: ما نمیتوانیم بفهمیم که حقیقت چیست، تا وقتی که مهلت بشر تمام شود و روز جدایی برسد: «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ؛ همانا روز جدايى، وعدهگاه همه آنان است». واژه «فصل» را در فارسی نیز داریم، میگوییم فلانی کار را حل و فصل کرد، فصل یعنی قیچی کرد و تمامش کرد، پس روزی که فصل میشود و تمام میشود؛ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ، میقات نیز از وقت گرفته شده است، میقات هم اسم مکان و هم اسم زمان است، روز عرفه هم جایی است و هم وقتی است، «مِيقَاتُهُمْ» یعنی همه اینها باهم در یک روز و در یکجا جمع میشوند و آن روز است که خدا مسائل را حل و فصل میکند.
آیتالله مدرسی در مورد عظمت قیامت گفت: روز قیامت 50 هزار سال است که این مدت هر هزار سالش یک مرحله است و در کل، قیامت 50 مرحله است، هزار سال اول در باب ظلمی است که بعضی مردم به بعضی دیگر روا داشتند، در آن مدت، آنقدر اینها عرق میکنند و آنقدر آفتاب به سرشان میزند که میگویند خدایا همه از همدیگر راضی شدیم، فقط از اینجا ما را ببر، زیرا تا اینها از هم راضی نشوند به مرحله دوم نمیرسند، آنجاست که اینها میفهمند حق و باطل یعنی چه!
وی در توصیف حالات امام حسن مجتبی(ع) افزود: امام حسن(ع)، حق و باطل را میفهمیدند، ایشان وقتی وارد مسجد میشدند میگفتند خدایا من آمدم، مسکین هستم، فقیر هستم، اینطور وارد مسجد میشدند، همچنین کسانی که امام حسن(ع) را شناخت داشتند وقتی میدیدند امام حسن(ع) هنگام وضو، رنگشان عوض میشود از ایشان سؤال میکردند چرا اینطور میشوید؟ حضرت میفرمودند میدانید من با چه کسی میخواهم روبهرو بشوم؟ با خدا میخواهم روبهرو بشوم!
این مفسر فقیه اظهار کرد: در سوره دخان، بحث آل فرعون، قوم تُبَّع شد، بحث قریش شد، آدم خیال میکند این آل فرعون که در دنیا هوای همدیگر را داشتند در آخرت نیز همینطور هستند، در حالی که اینطور نیست، روایت داریم پسر نزد پدر میآید و پدر میگوید بله تو را میشناسم ولی نمیتوانم آتش را کم کنم چون خودمم گرفتار آتش هستم، هیچکس نمیتواند کاری کند.
شرایط استجابت دعا
وی در تبیین واژه «مولا» در آیه 41 سوره دخان بیان کرد: مولا از اولویت گرفته شده است و به معنای نزدیکتر است لذا نزدیکترین فرد را به فرد دیگر مولا میگویند، یعنی کسی که با کسی رفیق است نیز در آخرت هیچ چیزی به او نمیتواند بدهد، ضمن اینکه اگر خودش در مشکلات است طبعاً نمیتواند به دیگری یاری برساند و اصلاً ممکن نیست کسی در مقابل خدا کاری کند. اینجا کسی نمیتواند با خدا مقابله کند، آنجا بتواند؟!
این مفسر قرآن کریم در تفسیر آیه 42 سوره دخان گفت: خلاصه کسی نیز نمیتواند کس دیگری را کمک کند إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ؛ مگر كسى كه خداى بر او رحمت آرد. خدا در ادامه فرموده است: «إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»، درست است که خدا قاهر است اما رحیم نیز هست.
وی افزود: خدا روزی به حضرت آدم(ع) گفت: به بنیآدم رحم میکنم، در روایت داریم که خدا صد جزء رحمت دارد، یکیاش را در دنیا میدهد و 99تای آن را در آخرت میدهد.
آیتالله مدرسی یادآور شد: شخصی دعا میکرد و به نتیجه نمیرسید، به او گفتم دعا میکنی و به نتیجه نمیرسد بدت نیاید، خیلی اوقات خدا دعا را در آخرت استجابت میکند تا جایی که برخی افراد آنقدر در آخرت بهشان میرسد که میگویند ای کاش همه دعاهایمان در آخرت مستجاب میشد.
وی در تبیین فرازی از دعا کردن بیان کرد: خدا به بشر میگوید همه چیز را از من بخواه، یعنی کمترین چیز را نیز از خدا بخواه، به تعبیر روایت؛ خدا به حضرت موسی(ع) فرمود: نمک غذایت را نیز از من بخواه، همین که در خیابان منتظر میشویم بگوییم خدایا تاکسی برسان، اینکه میگوییم «یا نعم الرفیق»، رفیق یعنی همراه و ما باید با خدا رفیق باشیم و هرچه میخواهیم بگوییم.
این فقیه اظهار کرد: نماز میخوانی مثل فنر نپر، روایت داریم هر نماز فریضهای بعدش یک دعای مستجاب دارد، قبلاً دعاهایتان را نیز لیست کنید، اشخاصی که همه چیز دارند به دلیل این است که خیلی دعا کردند، بخیلترین مردم کسی است که از دعا سرپیچی کند.
ائمه(ع) در چارچوب الهی، شفاعت میکنند
وی در تفسیر «إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ» گفت: شخصی خدمت امام صادق(ع) بود، امام گفتند دعا بخوان وقتی آن شخص به «إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ» رسید، حضرت فرمودند این ما هستیم که به داد شما میآییم، ما شفاعت میکنیم، اینجا خدا مسأله شفاعت را مطرح کرده، البته شفیع اول خود خداست، تا او اجازه ندهد هیچ شفیعی اقدامی نمیکند و شفاعت ائمه(ع) نیز در چارچوبی است که خدا اجازه داده است.
آیتالله مدرسی افزود: حضرت فرمودند برزخ را شما مدیریت کنید و آخرت را ما مدیریت میکنیم، ولی ما میگوییم برزخ که هیچ، همین دنیا هم میخواهیم با شما رفیق شویم، چرا برای برزخ و آخرت بگذاریم؟ چرا احیاناً چند میلیون سال زیر خاکها بخوابیم؟! ائمه(ع) آنقدر از شفاعت میگویند که انسان امیدوار میشود، اما باید کمی خجالت بکشیم، در دیزی باز است حیای گربه کجا رفته است؟! چقدر میخواهی رابطهات با ائمه(ع) خوب شود؟ اقلاً دل آنان را نرنجان!
این فقیه مفسر در پایان بیان کرد: غالب علمای شیعه گفتهاند که این «إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ» شفاعت است پس ما، هم باید رابطهمان با خدا را روز به روز مستحکمتر کنیم که خدا اجازه شفاعت دهد، هم با پیغمبر(ص) و اهلبیت(ع) رابطهمان را بهتر کنیم که ما را شفاعت کنند و مخصوصاً رابطهمان با امام زمانمان(عج) باید طوری باشد که آقا را راضی کنیم.
نظر شما