به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، سخن گفتن در خصوص علوم انسانیاسلامی و پژوهشهای انجام شده در این باب در ایران و دیگر کشورهای اسلامی تنها از سوی کارشناسان و فعالان این حوزه قابل قبول است. در میان کارشناسان و فعالان این حوزه میتوان از دکتر عطاءالله رفیعی آتانی نام برد که پژوهشهایش راجع به چند و چون علوم انسانیاسلامی در محافل ویژه این موضوع از جایگاه خاصی برخوردار است. دکتر عطاءالله رفیعی آتانی در کارنامه خود سابقه ریاست پژوهشکده بینالمللی مطالعات اسلامی وابسته به سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج از کشور، از سال ۱۳۸۴تا ۱۳۸۷، دبیری اولین و دومین همایش ملی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، مدیریت بنیاد پژوهشی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت از سال ۱۳۸۸، دبیری علمی اولین و دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران در سالهای ۱۳۹۱و ۱۳۹۲، ریاست هیئت داوران بخش اقتصاد و مدیریت کتاب سال حوزه با حکم مدیر حوزه علمیه قم و عضویت شورای علمی گروه فلسفه علوم انسانی و گروه الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را دارد. وی همچنین معاون مرکز پژوهشهای علوم اسلامی انسانی صدرا و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران است، همین امر باعث شد تا طلیعه به سراغ این پژوهشگر در قلمرو فلسفه علوم انسانی و اقتصاد اسلامی رفته و نظرات وی را در پاسخ به سوالات خود جویا شویم که در گفتوگوی زیر پاسخهای وی را میخوانید.
به عنوان اولین سوال، آقای دکتر تحقیقات انجام شده برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی در کشور ما در چه جایگاهی قرار دارد؟
میزان انجام این تحقیقات را نمیتوان به صورت مشخص بیان کرد زیرا نمیتوان برای علوم و میزان پیشرفت آن مقیاسی مانند کیلو قائل شد. اما میتوان گفت بعد از انقلاب اسلامی نسبت به آنچه که بودهایم دستاوردها در راه رسیدن به علومانسانیاسلامی واقعا زیاد است، حتی آنچه که در قلمرو علوم انسانی اسلامی در کشور ما به وجود آمده بسیار بیشتر از عرصههای نوپدید علمی که محل افتخارمان محسوب میشود مانند بیوتکنولوژی و علوم این چنینی است.
در قم برای همه رشتههای علوم انسانی انجمن علمیهایی وجود دارد که در آنها ۳۰۰-۴۰۰ عضو با تحصیلات تکمیلی مشغول به فعالیت هستند. ولی نسبت به آنچه که باید میبودیم و شایسته و درخور کشوری اسلامی مانند جمهوری اسلامی است فاصله زیادی داریم. ما باید به جایی برسیم که فضای حاکم بر انجمنهای علمی علومانسانی در حوزههای علمیه در دانشگاههایمان نیزحاکم شود که نشده است زیرا بخش جدی دانشگاههای ما معتقدند که این علوم همگی از غرب آمده است پس نمیتوان جایگزینی برای آنها قائل شد.
واقعیت هم این است که علوم غربی جلوتر از علوم اکتشاف شده اسلامی ما است زیرا یک تجربه ۴۰۰-۵۰۰ ساله از این علوم پشتیبانی میکند. اما علومانسانیاسلامی ما یک تجربه ۳۰-۴۰ ساله آن هم فقط در عرصه پژوهش دارد نه اجرا پس در واقعیت مقایسه جایگاه این دو در کشور نشان میدهد که با علوم غربی فاصله زیادی داریم.
همین مقایسه علوم اسلامی و علوم غربی نکته مثبتی برای ما به همراه دارد که آن ایجاد انگیزه و انرژی برای رسیدن به آرمان شهر علوم انسانیاسلامی در میان پژوهشگران ایجاد میکند.
چرا آن تحولی که انتظار می رفت در علوم انسانی رخ دهد، صورت نگرفته است؟
برای این امر میتوان دلایل متعددی قائل شد؛ زیرا بر سر راه این هدف موانع مختلفی وجود داشته و دارد. از جمله این موانع میتوانیم خاستگاه علمی در اجتماع ایرانی را بیان کنیم. واقعیت این است که ما به لحاظ اساس و پایه زندگی اجتماعی مردمی هستیم که به دنبال علم برای حل مسائل زندگی نیستیم. به این معنی که علم آموزی در ایران مانند یک کالای لوکس است و به معنای حیثیت اجتماعی تعبیر میشود از این روست که در برخی از موارد به دنبال علم آموزی میرویم.
فرهنگ زندگی ما به گونهای نیست که به علم احساس نیاز جدی داشته باشیم و در همه عرصهها نگاه کاربردی به علم داریم. مثلا اینگونه نیست کسی که کار اقتصادی میکند به اقتصاد دان احساس نیاز کند یا کسی که کار سیاسی انجام میدهد نیازی به علم سیاست داشته باشد. بنابراین علم در چنین شرایط اجتماعی رشد نمیکند چه این علم اسلامی باشد چه غیر اسلامی.
ما به عطش اجتماعی نیازمندیم که متقاضی بهرهمندی از علم باشد و به دلیل نبود این عطش اجتماعی علم جایی برای رشد نمییابد. یک عامل دوم نرسیدن به مقصد اصلی یعنی گستردگی علوم انسانی اسلامی مرتبط با نهادهای اثرگذاری سیاسی کشور است. متاسفانه نهادهای مسئول اهتمام کافی برای رشد علوم انسانی را انجام نمیدهند.
دلیل سوم را نیز میتوان اینگونه تعریف کرد که به طور خاص علوم انسانی با یک مشکل دیگری هم روبروست. در کشور ما به علوماجتماعی و انسانی کمتر از علوم فنی توجه میشود.
به طور خاص چرا علوم انسانیاسلامی نتوانسته به جایگاه در خور خود برسد؟
در علوم انسانی اسلامی موانع خاص تری بر سر راه پیشرفت وجود دارد اولین مانع این است که برخیها در کشور ما معتقدند علم جهانی است بنابراین طرح علم انسانیاسلامی و غیرانسانی را کار بیهوده میدانند.
از سوی دیگر هم یک عدهای هم که قائل به علومانسانیاسلامی هستند نیز فکر میکنند که ما این توان و این سرمایه را نداریم که به علوم انسانی اسلامی فراگیر دست یابیم.
علاوه براین، یک مانع جدی هم مساله زمان است به این معنی که یک عجله در این کارها وجود دارد و همه دوست دارند خیلی زود تحقیقات نتیجه دهد در حالی که ماهیت علم یک ماهیت تدریجی و تاریخی است و برای رسیدن به نتیجه فعلی که در علوم انسانی غربی وجود دارد زمان زیادی لازم است. این هم خودش یک مشکل اساسی است زیرا این شدنی نیست که با شتابزدگی به نتیجه برسیم.
یک بحثی هم است که به ماهیت دستاوردهای علمی در این زمینه باز می گردد. این دستاوردهای علمی محدودیت جدی که دارند این است که جامعه انتظار دارد نتایج کاربردی زودتری داشته باشد در حالی که این علوم به دستاوردهای علوم انسانی اسلامی به این سادگی نمیرسد.
جامعه باید برای رسیدن به علوم انسانیاسلامی فراگیر چه مدت زمانی را در انتظار باشند؟
اصلا برای این فعل نمیشود زمان صرف کرد. زیرا برای رسیدن به علوم نمیتوان زمان تعریف کرد. آنچه که مهم است اهتمامی است که از سوی مردم و دولت و نهادهای بین دولت و مردم باید صورت بگیرد. همچنین انگیزهای که برای انجام پژوهش لازم است در جامعه به وجود آید.
*نکتهای که برخی از کارشناسان در خصوص تفاوت علوم انسانیاسلامی با دیگر علوم مطرح میکنند این است که منابع این علوم وجود دارد پس رسیدن به علومانسانیاسلامی زمان زیادی لازم ندارد. آیا موافقید با این نظر؟
این گونه نیست. اگر منابع اسلامی موجود به تنهایی میتوانست به تولید علم برسد تا الان کارش را کرده بود. هیچ گاه منابع به تنهایی موجب تولید علم نمیشود و این خلاقیت عالم است که منابع را به علم تبدیل میکند. پس وجود منابع صرف برای رسیدن به علوم انسانیاسلامی کافی نیست.
چرا علوم انسانیاسلامی در رشتههایی چون اقتصاد اسلامی و سیاست اسلامی توانسته از دیگر رشتهها پیش بگیرد؟
یک علتش این بوده که این حوزهها در زندگی ملموستر بودهاند پس اهتمام بیشتری به آنها شده است. در حوزه اقتصاد اسلامی به دلیل احساس نیازی که در زندگی روزانه به قواعد اسلامی اقتصادی میشود پس گرایش به رشد این رشته علومانسانی بیش از سایر رشتهها بوده است.
البته هنوز با جایگاه اصلی اقتصاد اسلامی که باید بر زندگی جامعه ما حاکم شود فاصله بسیاری داریم. ما نمیتوانیم بگوییم اقتصاد اسلامی به اندازه اقتصاد پایه قوام گرفته است.
همچنین در حوزه سیاست به دلیل تجربه جمهوری اسلامی کارهای خوبی انجام شده و تجربه مردم سالاری ما و نوع نظام سیاسی که طراحی کردهایم و نوع تفکیک قوا که تجربههای مخصوص به خود ماست در کل دنیا بینظیر است. در این زمینه نه تنها کار نظری انجام شده است بلکه کارهای عملی زیادی صورت گرفته است اما با همه این تجربیاتی که داشتیم و نظر و عملها نباید فراموش کنیم نسبت به آن چیزی که باید میبودیم دستاوردهایمان بسیار کم است.
در حدی که معتقدم در زمینه بسیاری از آموزههای سیاسی ما نیازمند پیشرفت هستیم تا بتوانیم موانع موجود بر سر راه رسیدن به سیاست صرف اسلامی را برداریم. اما با این وجود ما تنها کشور امن منطقه هستیم که اعمال قدرت میکنیم. امروز مرز جمهوری اسلامی بسیار دورتر از مرزهای رسمی است. این مبنا و این منطق که دفاع از مظلوم را در سیستم سیاسی ما آورد باعث شد تا نقش آفرینی در منطقه به وجود آوریم و دموکراسی و مردم سالاری به این قدر پیشرفت داشته باشد.
همچنین رشته دیگری که از زیر مجموعه علوم انسانی تلقی میشود و ما در آن توانستهایم پیشرفت شایانی داشته باشیم در زمینههای مربوط به علوم تربیتی اسلامی است. امروزه مشاورههای تربیتی اسلامی توانسته رقیب خوبی برای مشاورههای روانشناسی برگرفته از آموزههای غربی باشد.
به عنوان آخرین سوال، دستاوردهای ما در زمینه علوم انسانی اسلامی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی در چه جایگاهی است؟
هیچ کشور اسلامی به اندازه ما در این عرصه ورود نکرده است. نگاه هیچ کشور اسلامی به علوم انسانی اسلامی مانند جمهوری اسلامی ایران نیست به این دلیل که ما تنها کشور اسلامی هستیم که حکومتی کاملا اسلامی داریم.
اسلامی بودن حکومت ما دستمان را بسیار بیشتر از سایر کشورهای مسلمان برای رسیدن به علوم انسانی اسلامی بازتر کرده است.
شرایط دیگر کشورهای مسلمان به گونه ای است که آنها این امکانات و تشکیلات را ندارند. کشورهای دیگر اسلامی مانند ترکیه و اندونزی کشورهایی هستند که سیستمشان این گونه نیست.
بنابراین چون تشکیلات و امکانات ما برای پژوهش در امر علوم انسانی اسلامی قابل مقایسه با دیگر کشورهای اسلامی نیست پس انتظاری هم نباید از آن ها داشته باشیم و من معتقدم این قیاس از اساس درست نباشد.
نظر شما