روایت عشقی که از زندان شروع شد

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، برنامه ماه عسل در نهمین روز از ماه مبارک رمضان با اجرای احسان علیخانی بر روی آنتن رفت.

یکی از مهمانان برنامه ماه عسل محمد بود که به اتهام قتل حدود سه سال و نیم در زندان افتاده است.

محمد در این باره می گوید: وقتی به جایی همانند زندان یا بیمارستان می روی به مرور عادت می کنی البته درب زندان خیلی سنگین است و تحمل سختی ها و توکل به خدا موجب شد تا بتوانم آن روزها را دوام بیاورم. در این سال ها نیز همسرم از من جدا شد.

وی ادامه داد: هنگامی که همسرم مراحل طلاق را سپری می کرد به شدت ناراحت بودم. در آن روزها یکی از هم بندی هایم از من پرسید چرا حالم بد است، زمانی که مشکلم را می گفتم او یک خانم معلم نیکوکار را به من معرفی کرد و پس از مدتی با آن خانم معلم تماس گرفتم و با اصرار یک قرار ملاقات گذاشتیم.

محمد تصریح کرد: خانم معلم قبول نمی کرد به دیدار من بیاید اما با اصرارهایم او به دیدار من آمد و در همان ملاقات اول از او خواستم تا با همسرم حرف بزند تا او را راضی کند به زندگی با من ادامه دهد.

یکی دیگر از میهمانان برنامه ماه عسل خانم کامکار معلم خیری که محمد از او فرشته و پهلوان زندگی اش یاد می کند، بود.

خانم کامکار در ادامه حرف های محمد گفت: یک روز فرد ناشناسی از زندان با من تماس می گیرد و پذیرش اینکه به یک مرد غریبه، زندانی و متهم به قتل کمک کند برایش سخت بود اما با اصرارهای مکرر محمد او می پذیرد تا با همسر او صحبت کند تا به زندگی برگردد اما همسرش نمی پذیرد.

خانم کامکار ادامه داد: هفت سال پیش از اینکه با محمد آشنا شوم همسرم را از دست داده بودم و 2 فرزند از همسر مرحوم ام دارم.

وی ادامه داد: محمد به من پیشنهاد ازدواج داد و برای دیدن او با هویت جعلی به ملاقاتش می روم و به ماموران زندان می گفتم خواهر محمد هستم.

وی تصریح کرد: با وجود اینکه هیچ نسبتی با محمد نداشتم اما با شناسنامه خواهر او به ملاقاتش می رفتم و خواهر ایشان نیز پشت سر من با کارت ملی می آمد و نگهبان ها نیز متوجه شدند و مرا دستگیر کردند و قاضی بنده را به بازداشتگاه فرستاد. در آنجا با یک خانم اعدامی هم بند بودم و در نهایت او دلیل حضورش را در زندان و ماجرای ملاقات با محمد را تعریف می کند و رأی به بی گناهی خانم کامکار صادر می شود.

وی در پاسخ به پرسش علیخانی مبنی بر اینکه چرا در آن شرایط از این خانم خواستگاری کردی، گفت: درست است که من زندانی بودم اما با اتفاقاتی که پیش آمده بود به این نتیجه رسیدم تا از ایشان خواستگاری کنم. در نهایت خانم کامکار نیز خواستگاری بنده را جواب مثبت دادند.