به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، كتاب «جاناتان، مرغ ِدريايي» برای دوستداران کتاب نا آشنا نیست، اما ترجمه این اثر این بار به سبک شعر پارسی نیمایی به بازار کتاب آمده است. ترجمه آن توسط «عزيزالله حاجي مشهدي» انجام شده است که وی بیشتر در حوزه نقد آثار سینمایی شناخته می شود.
به همین بهانه با وی به گفتوگو نشستیم که متن آن را در زیر می خوانید.
ترجمه «جاناتان مرغ دریایی» این بار در قالب شعر نیمایی
چه شد كه به فكر ترجمه ي اين كتاب مشهور افتاديد، آن هم كتابي كه قبلا چند ترجمه از آن به بازار نشر روانه شده بود؟
من در ميانه دهه ۶۰ با دو سه ترجمه از اين كتاب رو به رو شده بودم كه به هر روي به لحاظ مضمون و درونمايه اثر، روح كلي محتوا وپيام نويسنده كتاب يعني «ريچارد باخ» در همه آنها به خوبي حفظ شده بود، اما به دليل وجود نوعي فضاي شاعرانه در متن اصلي داستان، فكر كردم كه ترجمه به شعر پارسي آن هم در قالب شعر نيمايي مي تواند حال و هواي مناسب تري براي خواننده كتاب به وجود بياورد.
اين شد كه ترجمه منظوم اين كتاب را در سال ۷۰ به انجام رساندم و در اين ترجمه به دليل دلبستگي بيشتر به برگردان خانم سودابه پرتوي در ترجمه اي كه از اين كتاب داشتند و در آن از نام هاي باستاني ايراني استفاده كرده بودند، نام شخصيت ها را امانتدارانه از كتاب ايشان وام گرفتم، اما نمي دانم چه شد كه متن دستنويس اين ترجمه در جريان جابجايي ها و اسباب كشي ها، از دسترس من خارج شد و درست ۲۰ سال بعد كه آن را در انبار كوچك خانه در ميان انبوه كتاب ها و مجله هاي بايگاني شده، پيدا كردم، تصميم گرفتم كه با نگاهي دوباره و ويرايش مختصري آن را آماده چاپ كنم.
آيا تا پيش از اين كتاب، كاري در حوزه ترجمه انجام داده بوديد؟
در كنار برخي ترجمه هاي پراكنده از كار شاعران اروپايي و آفريقايي كه نمونه هايي از آنها در چند مجله فرهنگي ادبي در سال هاي گذشته به چاپ رسيده بود، در دهه ۶۰ يك كار شاخص كه آن هم ترجمه به شعر پارسي ( در قالب شعر نيمايي ) بود، با عنوان «قصيده تاييه دعبل خزاعي» از زبان عربي به فارسي برگردان كرده بودم كه به خوبي مورد استقبال قرار گرفت و اكنون ناياب است.
منتقد سینمایی که شاعر هم هست
آيا تا كنون كتاب شعري از خودتان هم منتشر كرده ايد؟
بله، با وجودي كه چند دفتر برگزيده شعرهايم آماده چاپ بود، متاسفانه به دليل نبودن ناشران فعال و علاقه مند به چاپ شعر در دو سه دهه اخير، اين كار به سادگي انجام پذير نبود. به هر حال در دهه ۷۰ موفق شدم دو مجموعه برگزيده شعرهايم را كه به دو دوره زماني مشخص ِ پيش و پس از انقلاب مربوط مي شد، با انتخاب نمونه هاي انگشت شماري از هر سال، در قالب دو مجموعه با نام هاي «آواز هاي باراني» و «در آستانه پگاه» منتشر كنم. سومين مجموعه شعرهايم نيز كه برگزيده مفصل تري به نظر مي رسد، با عنوان «ترانه اندوه» هم اكنون حروف چيني شده و آماده در يافت مجوز چاپ است.
با توجه به اين كه شما منتقد فيلم و مدرس سينما هستيد، آيا با ورود به اين حوزه جديد يعني ترجمه، نگران نقد كارتان نبوديد؟
راستش را بخواهيد، نه! بر خلاف تصور شما، اگر كسي يا كساني خطاها و لغزش هاي كارم را صادقانه به من ياد آوري كنند، از همه آنها بسيار هم سپاسگزار خواهم شد. نقد آثار ادبي و هنري، مي تواند به صاحب اثر و پديد آورنده آن براي بهبود كارش كمك زيادي بكند.
از انتشارات سوره مهر خاطره ذهنی ناخوشایند داشتم
با توجه به ارتباطي كه با حوزه هنري داشته ايد چرا اين كتاب را در انتشارات «سوره مهر» چاپ نشده است؟
واقعيت اين است كه من با وجود چند سال همكاري نزديك با حوزه هنري و مسئوليتي كه به عنوان «مدير مدرسه فيلمنامه نويسي» و نيز سردبيري ماهنامه تخصصي «نقد فيلم» - در يكي از پايدارترين و به نسبت طولاني ترين دوره هاي انتشار منظم اين نشريه در حوزه هنري داشته ام - درست به دليل همين آشنايي و ارتباط، از پيشنهاد اين كتاب براي چاپ در حوزه هنري خودداري كردم.
در ضمن بگذاريد اعتراف كنم كه البته از پيشنهاد چاپ دوم همان ترجمه منظوم كتاب «قصيده تاييه دعبل خزاعي» با صفحه آرايي و چاپ تازه كه با اقبال چنداني از سوي حوزه هنري روبه رو نشده بود، يك خاطره ذهني ناخوشايند در ذهن داشتم!
همچنین، احساس من اين است كه در انتشارات سوره مهر ، شايد ناخود آگاه، به نوعي گزينشي عمل مي كنند و به آدم هاي مستقل و متكي به خود، به چشم آدم هاي «غير خودي» نگاه مي كنند. با وجودي كه سوره مهر به دليل تنوع و گستردگي كارهايش و پخش مناسبي كه دارد، براي بسياري از هنرمندان وپديدآورندگان آثار مكتوب مي تواند، جاي مناسبي براي چاپ كتاب باشد.
گفتوگو: محمدصالح حجت الاسلامی
نظر شما