به گزارش خبرگزاری شبستان، یکی از پرسش های مهم در بحث دین این است که آیا تعهدات و الزامات دینی عقلانی هستند یا نه. رابرت آئودی معتقد است که تعهدات و الزامات دینی از جنبه عقلانی قابل دفاع هستند و دین راهی عقلانی برای زندگی است.
وی معتقد است که ایمان و اعتقاد به مثابه نگرش و نگاه منحصر به فردی نگریسته میشود. به گمان او ایمان و اعتقاد قابل تقلیل به باور نیست اما ارتباط نزدیکی با باور و رفتار دارد.
آئودی معتقد است که ایمان و اعتقاد ارتباط نزدیکی با زندگی اخلاقی دارد. همچنین ایمان ارتباط نزدیک و فشردهای با زندگی سیاسی و ابعاد زیبایی شناسانه زندگی دارد.
در گفتگو پروفسور «رابرت آئودی» فیلسوف برجسته معاصر به بررسی نسبت عقلانیت و تعهدات دینی پرداخته ایم که در ادامه می آید.
رابرت آئودی (Robert Audi) از فیلسوفان برجسته معاصر و استاد دانشگاه نتردام آمریکاست. وی رئیس سابق انجمن فیلسوفان مسیحی بوده است. تخصص اصلی آئودی معرفتشناسی و اخلاق و به ویژه شهودگرایی اخلاقی است و همچنین در فلسفه ذهن و کنش و معرفتشناسی دینی صاحبنظر است. وی در کتاب خود تحت عنوان «فضیلت در حق» شهودگرایی اخلاقی و معرفتشناسی اخلاق را مورد بررسی قرار داده و صاحب آثار مهمی در حوزه فلسفه سیاسی و به ویژه تبیین نسبت کلیسا و دولت است. آئودی در کتاب «عقلانیت و تعهدات دینی» که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده به بررسی نسبت عقلانیت و تعهدات دینی پرداخته است.
*شما از جمله فیلسوفانی هستید که به نسبت عقلانیت و تعهدات دینی پرداخته اید. دلایل این امر چیست؟
در واقع پرداختن به نسبت عقلانیت و تعهدات دینی به تحقیقات بنده در ابتدا به مقوله عقلانیت (rationality) و برهان (reason) برمی گردد. ابتدا در سال ۲۰۰۱ کتابی با عنوان «معماری برهان» نوشتم که توسط دانشگاه آکسفورد منتشر شد.
در این اثر عقلانیت نظری و عملی به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته است و گزارش کاملی در این خصوص ارائه داده ام.
در کتاب «تعهدات دینی و برهان سکولار» که در سال ۲۰۰۰ توسط انتشارات دانشگاه کمبریج منتشر شد نظریه ای درباره این موضوع که چگونه تعهدات دینی با رفتار سیاسی و اخلاق شهروندی مرتبط است ارائه دادم.
سالها کار کردن در خصوص این موضوعات من را متقاعد ساخت که بسیاری از مردم از جمله بسیاری از فیلسوفان، الهی دانها، و دانشجویان مطالعات دینی به درک و فهم بهتری از عقلانیت، تعهدات دینی و مهمتر از آن نسبت بین عقلانیت و تعهدات دینی نیاز دارند.
می توان گفت نسبت تعهدات دینی وعقلانیت در علوم انسانی غربی به خوبی بررسی نشده است و سوء تفاهمها وعدم آگاهی در خصوص آن میان اندیشمندان غربی وجود دارد.
*بسیار خوب. پیش از پرداختن به نسبت عقلانیت و تعهدات دینی تعریف خود را از عقلانیت(rationality) بفرمائید؟
باید توجه داشت که عقلانیت تنها پذیرش هنجاری باورها نیست. حتی در خصوص باورها و عقاید نیز عقلانیت به معنای داشتن شواهد کافی برای از بین بردن شک و تردید نیست. عقلانیت مفهومی ساده گیرانه تر از آن چیزی است که اکثریت فکر می کنند.
در واقع عقلانیت معنای جامعی دارد و نه تنها دربردارنده خرد (intellect) است بلکه دربردارنده نگرشها، ارزشها، انگیزه ها، احساسات و موارد دیگر است.
*تعهدات دینی را شما در این نسبت چگونه تعریف کرده اید؟
در خصوص تعهدات دینی توجه داشته باشید که این تعهدات تنها به اعتقادات یا اعمال ناشی از این اعتقادات باز نمی گردد. تعهدات دینی ارتباط با بسیاری از چیزهایی دارد که در زندگی با آن مواجه هستیم. در واقع تعهدات دینی با موضوعاتی چون ایمان، خرد، اراده، روابط ما با دیگران، حتی احساسات، زیبایی شناسی و جنبه های سیاسی-اجتماعی زندگی ما ارتباط دارد.
*با توجه به تعریف عقلانیت و تعهدات دینی، در خصوص نسبت این دو توضیح بفرمائید؟
ذکر این نکته لازم و ضروری است که در خصوص نسبت عقلانیت و تعهدات دینی درک درستی در میان مردم، روشنفکران و فیلسوفان در غرب وجود ندارد. این فهم تا جایی است که تعهدات دینی را امری عقلانی نمی دانند.
این عده برای ادعای خود دلایل عقلانی هم ارائه می دهند. آنها استدلال می کنند که وجود «شر» در تاریخ نشان دهنده این است که احتمال وجود خدایی که قادر بلامنازع باشد و تماماً خیر باشد و برهمه چیز اشراف و علم داشته باشد بعید است.
اما باید توجه داشت که مبنای استدلالهای آنها اساساً مستدل نیست. در واقع استدلال این عده مبتنی بر این است که باورهای دینی در برخی موارد در تقابل با عادات علمی ذهن است که بایستی در شکل دهی و آزمون جهان بینی ها شایع شود و گسترش یابد.
در واقع استدلالی که من مورد توجه قرار می دهم به دو منبع شک و تردید باز می گردد. یکی موضوع «شر» است.
در اینجا باید بین مفهوم شر به معنای آن نوع از تلقی دردناک و نامعقولی که هر انسانی اغلب از مفهوم مرگ دارد و مفهوم عقلانی آن که ذهن فلاسفه و الهی دان ها را به خود مشغول کرده تفاوت قائل شد.
مفهوم «شر» برای آن دسته از معتقدین واقعی به مفهوم دین تقلیل نا پذیر است. اما به نظر من این مفهوم در قالب نگاه عقلانی به باورهای مذهبی قابل اغماض تر است. موضوع دسته عقلانی بحثی دائمی و لا ینحل است که من تلاش کرده ام تا منابعی در جهت دست کم کاهش قدرت آن در زیر سوال بردن ایمان عقلانی برای آن بیابم. این منابع برگرفته از تجارب ناشی از اطلاعات و خلاقیت من در علوم الهی در قامت نمایندگی و آزادی در مورد مفهوم روابط انسانی و ماهیت ارزش ذاتی است.
اعتقادات مذهبی برای ارزیابی تعهدات دینی امری بسیار مهم است. اما من بر اقسام اصلی آن شامل پایبندی های رفتاری، گرایشی و عاطفی که الزاما نیازی هم به تکیه بر عقلانیت ندارند تاکید می کنم.
تعهدات دینی در کل، نوعی از پایبندی است که حاصل نوعی مشخص از جهان بینی است که نیازمند سلوکی معین، ترویج و یا حفظ تمایلات و احساساتی مشخص و حفظ گشاده رویی در برابر دیگر انسان هاست.
من معتقدم نمی توان ایمان را به اعتقاد تقلیل داد. حتی در جایی که مقصود از ایمان موضوعی مانند عشق خداوند به ما باشد.
ایمان گزاره ای مستلزم اعتقاد به موضوعی است که به سمت آن هدایت شده است. اما این تنها وجه از ایمان گزاره ای نیست. دیگر گرایش ها در کنار ایمان می توانند حامل محتوای عقلانی اعتقاد به دست کم یک اعتقاد عمده مذهبی باشد.
اعتقاد به خداوند یا اعتقاد به یک شخص گزاره ای نیست. پذیرش و امید دیگر گرایش هایی هستند که من به آنها دست یافته ام. اینها به عنوان نوعی از ایمان با اعتقاد از حیث نیاز به شرایط عقلانی متفاوت هستند.
بنابراین در کتابم در خصوص نسبت تعهدات دینی و عقلانیت کاری گسترده در دو حوزه فلسفه دین با اشاره کمتر به مباحث مربوط به وجود خداوند انجام شده است. در این کتاب، در کنار فلسفه ذهن، ماهیت و گستره گرایشات را به عنوان موضوع اصلی در آرایش روانی پایبندی مذهبی افراد به تصویر می کشد. حوزه معرفت شناسی دینی، به کشف معیارهای اثبات و توجیه مختص به این دو گرایش می پردازد: انواع مختلف ایمان، پذیرش عقاید مذهبی و امید مربوط به گزاره های مشخص مذهبی یا به طور کلی زندگی مذهبی.
طلیعه
نظر شما