رقیب  قدر رسانه را در موضوع مهدویت می داند، اما ما حتی  افق کار نداریم!

خبرگزاری شبستان: متاسفانه در چشم انداز رسانه ای مهدویت، تدوین رسالت، ماموریت یا تاکتیک ها انجام نشده است و امروز تلاشگران عرصه رسانه ای ما نمی دانند در عرصه اندیشه مهدوی چه افقی پیش روی دارند.

امیرمحسن عرفان، محقق و پژوهشگر مهدوی و استاد دانشگاه معارف در گفت و گو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان در تبیین نسبت و ارتباط میان رسانه و اندیشه مهدویت تصریح کرد: سخن از پیوندهای دوسویه اندیشه ی نجات گرایانه ی مهدویت و رسانه از دو جهت ضروری است؛ از یک سو توجه به جایگاه دین در آشوبستان روزگار کنونی و از سوی دیگر تاثیر آشکار و پنهان رسانه در ایجاد ارزش ها و هنجارها در جامعه.

 

وی افزود: اگر جایگاه دین بازنمایی شده و از سوی دیگر، کارکرد رسانه ها در هنجارها معین شود در ادامه می توانیم از رویکرد کلان رسانه ای در آموزه مهدویت سخن گوییم. انتظار کارکردی از رسانه در این رابطه به یک پیش فرض نیاز دارد که آن پیش فرض این است که «رسانه را تقویت کننده گرایش های دینی» بدانیم و تا زمانی که این باور وجود نداشته باشد، نمی توان از پیوندهای دوسویه رسانه و آموزه مهدویت سخن گفت.

 

این مدرس و محقق مباحث مهدوی با اشاره به وجود دو دیدگاه در رابطه با «رسانه و دین» بیان کرد: ما گاه می گوییم «رسانه دینی» و گاهی می گوییم «دین رسانه ای». این دو بسیار با هم متفاوت هستند. دین رسانه ای یعنی رویکرد ابزاری رسانه به دین. به عبارت دیگر همانطور که ما می توانیم شبکه ورزش، شبکه تفریح و سرگرمی و شبکه سریال و … داشته باشیم در کنار آن، رسانه می تواند ابزاری باشد برای پیام های دینی. این یک دیدگاه است؛ چیزی که امروز در رسانه ها اتفاق می افتد. اما پیش فرض ورود ما در بحث مهدویت و رسانه «باور داشتن رسانه ی دینی» است.

 

وی در تعریف «رسانه ی دینی» گفت: رسانه ی دینی به این معنا نیست که همه ی برنامه ها تعطیل شود و فقط قرآن، نهج البلاغه، سخنرانی و صحیفه سجادیه باشد. وقتی می گوییم رسانه ی دینی یعنی روح حاکم بر رسالت رسانه همگرا با دین است. به تعبیر پروفسور مولانا در کتاب «الگوی مطبوعات و رسانه های اسلامی»: «بین رسانه و دین ارتباط تنگاتنگی برقرار است و رسانه همواره در گستره تاریخ مقوم دینداری بوده است.» آنچنان که در بررسی دیوارنوشته ها، سنگ نوشته ها و اسطوره ها از هزاران سال پیش می توان جایگاه دین و مذهب را در آنها مشاهده کرد، چون اینها نیز در زمان خود رسانه بوده اند.

 

پژوهشگر مرکز تخصصی مهدویت در ادامه با اشاره به تمایز این دو دیدگاه ابراز کرد: تمایز بین «رسانه ی دینی» و «دین رسانه ای» اینگونه است که رسانه ی دینی عبارت است از رسانه ای که خود را خادم دین می داند، ولی دین رسانه ای یعنی مضامین و آموزه های انحصاری دینی، که به مثابه یک ابزار، از رسانه پخش می شود. اگر پیش فرض ما قبل از ورود به بحث، تلقی و تحقق رسانه ی دینی باشد ناگزیر این انتظار را از رسانه خواهیم داشت که در عرصه مطالعات دینی هنجارسازی کند.

 

عرفان در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: نکته مهم در پیوندهای دوسویه ی مهدویت و رسانه، توجه به این اصل بسیار مهم است که گذشته ی فعالیت های رسانه ای در عرصه ی اندیشه ی نجات گرایانه ی مهدویت این مهم را به ما می رساند که بسیاری از کارهای ما کلیشه ای و کهنه گرا است. در حقیقت ما در «رویکرد رسانه ای با آموزه منجی موعود» نتوانسته ایم یک الگو و مدل ارزشی نوین تدوین کنیم. غالب برنامه های مهدوی در رسانه های ما عمدتا در مطبوعات معطوف به مصاحبه می شود و در صدا و سیما معطوف به برنامه های ترکیبی کلیشه ای و کهنه گرا که متاسفانه چندان نیز در جذب مخاطب موفق نیستند.

 

وی افزود: طبیعی است که ارائه پیام های مهدوی در رسانه باید متکی بر عنصر «چرایی»، «چگونگی» و «تازگی» باشد. یعنی از ویژگی «صحت»، «دقت» و «جامع بودن» برخوردار باشد. به عبارت دیگر پیام های رسانه ایِ مهدوی باید عینی گرا و توصیفی باشند. مهمترین کارکرد و رویکرد رسانه ای به آموزه مهدویت، دادن پاسخ های جدید به سوالات جدید است. همان نکته ای که "تو ان دی" به عنوان یک تمدن پژوه مطرح کرد که: «یکی از عوامل ویرانی تمدن ها، دادن پاسخ های کهنه به سوالات جدید است.» ما باید در عرصه مطالعات مهدوی با زبان بین المللی رسانه ای به سوالات جدید در عرصه مهدویت، پاسخ های جدید بدهیم.

 

این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به بایسته های این عرصه تاکید کرد: باید توجه داشت وقتی از پیوند «مهدویت و رسانه» و «رویکرد رسانه ای و آموزه مهدویت» بحث می شود ابتدا باید نیاز مخاطبان سنجیده شود. یعنی در برنامه های مهدوی باید به ارزش ها و نگرش های حاکم بر مخاطبان توجه کرد. امروز در رویکرد رسانه ای نمی توان دیالوگ طرح مباحث مهدوی برای کودک، نوجوانان، جوان و بزرگسال را یکسان در نظر گرفت. برای رده های سنی متفاوت باید پیام های متفاوت تولید شود. و جالب تر این است که در عرصه مطالعات مهدوی (هر چند در عرصه سایر مطالعات دینی نیز همین طور است) حتی جنسیت نیز (زن بودن یا مرد بودن مخاطب) در ارائه پیام رسانه ای مهم است و باید تمایز برای مخاطب قایل شد و این مخاطب سنجی با کمال تاسف در این عرصه انجام نشده است.

 

عرفان تاکید کرد: اگر می خواهیم رویکرد رسانه ای و آموزه مهدویت «کلان» شود، باید به چند نکته توجه داشت. مسئله ی اول مخاطب شناسی بود که مطرح شد. نکته ی دوم «نیازشناسی» است که بعد از مخاطب شناسی نیازمند نیازشناسی مخاطب هستیم. ما باید بدانیم که امروز بزرگترین دغدغه ی مخاطب ما از جوانان، دانشجویان، حوزویان و ... در عرصه های مطالعات مهدوی چیست؟ تلقی آنها از مباحث مهدوی چیست؟ چه قسمتی از مباحث مهدویت برای آنها فهم پذیر است و چه قسمتی فهم پذیر نیست؟ و اینکه آیا توانسته ایم نیاز مخاطب را در عرصه ی مطالعات منجی موعود و اندیشه ی نجات گرایانه ی مهدویت برطرف کنیم؟ 

 

این پژوهشگر مهدوی سومین مرحله در این زمینه را موضوع «موقعیت شناسی» برشمرد و گفت: آیا مدیران رسانه ای ما اعم از صدا و سیما، مطبوعات، فضای مجازی، سایت های خبری، ماهنامه ها، فصلنامه ها و ... موقعیت شناس بوده اند؟ آیا رصد کرده اند که امروز در چه موقعیت و چه برهه ای قرار دارند؟

 

وی با اشاره به آسیب های موجود در این عرصه تصریح کرد: مرحله بعد، مسئله «زمان شناسی» است. یکی از بزرگترین آسیب ها در تدبیر رسانه ای اندیشه ی مهدویت، این است که ما زمانه شناس نیستیم. رقبای دینی ما (مسیحیان و یهودیان) در عرصه ی اندیشه ی منجی موعود، رویکرد راهبردی کلان رسانه ای دارند و ما با کمال تاسف نه تنها رویکردمان کلان نیست که راهبردی هم نیست و چشم انداز رسانه ای رویکرد به آموزه مهدویت، تدوین رسالت یا ماموریت یا تاکتیک ها در این زمینه نیز انجام نشده است و امروز تلاشگران عرصه رسانه ای ما نمی دانند در عرصه ی اندیشه ی مهدویت چه چشم اندازی پیش روی آنهاست. چه رسالتی باید حاکم بر فعالیت های آنها باشد؟ از چه تاکتیک هایی باید استفاده کنند؟ و راهبرد آنها برای رسیدن به اهداف کلان چیست؟

 

این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: ما زمان شناس نیستیم و رقبای دینی ما با تولید انبوه انیمیشن ها، فیلم ها، مستندها و تولید کتاب های گوناگون و بمباران اطلاعاتی مخاطب در فضای مجازی و مطبوعات به درستی زمانه شناسی کرده اند و می دانند در آخرالزمان باور به منجی موعود است که در عرصه فرهنگ، اجتماع و سیاست اثرگذار است و امروز شما می بینید که تحولاتی که در دنیا اتفاق می افتد بر اساس باور به منجی موعود است و در نهایت نکته پایانی در ارتباط دوسویه مهدویت و رسانه مسئله پیامدشناسی است، ما باید ببینیم که در جامعه کنونی ما رویکرد رسانه ای ما اگر برنامه عطر انتظار در تلویزیون یا برنامه نشان صبح در رادیو و یا حتی صفحه مهدویت در خبرگزاری شبستان است آیا تاکنون بازخوردگیری و ارزشیابی شده است که بدانیم نیازهای مخاطب ما برآورده شده یا نه، پیامدشناسی و ارزشیابی آخرین مرحله رویکرد رسانه ای به آموزه مهدویت است. ما برای ساحت عظیم و مقدس امام زمان (ع) و اندیشه مهدویت که آینده روشن بشریت است و فرجام ستیزش تاریخی حق و باطل که پیروزی حضرت مهدی در آخرالزمان است آیا فعالیت های رسانه ای در شان این اندیشه بزرگ و کلان داشته ایم با کمال تاسف باید گفت تلاش های رسانه ای ما در شان این آموزه نبوده است.

کد خبر 544270

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha