محمد شکوری، مشاور و مددکار فرماندهی انتظامی بخش خمام گیلان به خبرنگار شبستان گفت: در بیشتر جوامع بشری چه از جنبه های تاریخی و چه در زمان معاصر، پنج نهاد اساسی از جمله، اجتماع، خانواده، مدرسه، مذهب و همگنان، در شکل گیری شخصیت افراد مؤثر هستند.
وی تصریح کرد: ممکن است عواملی مانند وسایل ارتباط جمعی، تبلیغات و ایدئولوژی های خاص تاثیر این نهاد را تا حدودی تحت شعاع قرار داده باشد، اما به هر تقدیر تاثیرات بنیادی این نهاد را در افراد و اجتماعات نمی توان نادیده گرفت.
شکوری، شناخت این عوامل، به ویژه در رابطه با بهداشت روانی را امری ضروری است و افزود: در طرح ریزی و تکامل و تکوین شخصیت اهمیت بسیار دارند.
وی با بیان اینکه منش یا شخصیت اخلاقی انسان قسمتی از کل شخصیت اوست و راهنمای خوب و بد او به شمار می رود، اظهار کرد: منش تنها به رفتارهای اخلاقی اطلاق نمی شود، بلکه در اصل شامل یک سلسله خصوصیات در اصول فکری یا احساسی در فرد است که نسبتاً استمرار و تداوم دارند و به او رفتارهایی می دهند.
شکوری، خاطرنشان کرد: منش را بر اساس پنج رفتار اخلاقی، مقاومت در برابر وسوسه، احساس گناه، نوعدوستی، بینش و ایمان طبقه بندی کرده اند.
منش یا کارکتر بی اخلاق:
مشاور فرماندهی انتظامی خمام، گفت: کارکتر بی اخلاق کسی است که در تربیت و اصول او مفاهیم اخلاق محکمی به کار نرفته است.
وی افزود: این افراد در تنهایی یا جمع برای خاطر دیگران یا احترام به قوانین غالباً در برابر وسوسه مقاومتی نشان نمی دهند و تنها هنگامی در برابر وسوسه مقاومت می کنند که به نفع آنها باشد مثلا بترسند از اینکه مورد خطر واقع شوند.
شکوری ادامه داد: تنها گاهی رفتارهای نوع دوستانه از آنها سر می زند، آن هم نه به خاطر منافعی که از قبل به آنها رسیده است و یا دلسوزی به حال انسان دیگر، بلکه به لحاظ منافعی که ممکن است درآینده نصیب آنها شود که این نوع افراد نیز به چند دسته تقسیم می شوند.
منش کودکانه:
وی گفت: کودکان هنگام به دنیا آمدن منش اخلاقی مشخصی ندارند، زیرا هنوز زمان و فرصت کافی برای کسب اخلاقیات را کسب نکرده اند.
منش پسیکوپات:
شکوری، اظهار داشت: بعضی ها عقیده دارند که این نوع منش از لحاظ سرشتی ناتوان تر از دیگران در سود جستن از محرک های اجتماعی است، گو اینکه غالباً در تاریخچه زندگی این افراد تربیت صحیح اخلاقی نیز وجود نداشته است.
منش بزه کار:
وی، خاطرنشان کرد: این منش، منشی پرخاشگر و غیر اجتماعی است که تجارب تلخ و تعارف های دایمی او با اولیاء، او را به مراد تمام رفتار های انسان و تاثیرات مطلوب دیگران مصمم کرده است.
منش جمع گرا:
مشاور نیروی انتظامی، ادامه داد: هنگامی که کودک از توجه، محبت و سرپرستی اولیا به اندازه کافی برخوردار نباشند، لاجرم به افراد دیگر رو می کند.
وی خاطرنشان کرد: منش جمع گرا و سلطه جو، هر دو تابع روابط اجتماعی حاکم بر جامعه در زمان حاضر هستند.
منش مقرراتی:
شکوری، اظهار کرد: فردی که دارای منش مقرراتی است، معیار های اخلاقی را کاملا درون فکنی می کند و تنها از وجدان خود تبعیت می کند، صرف نظر از اینکه اجتماع یا دیگران از او چه انتظاراتی دارند، لذا در این نوع کارکتر تا حدی تمسک وسواسی به معیارهای درونی اخلاقی وجود دارد.
وی ادامه داد: او فردی است با وجدان قوی که همیشه از قوانین و مقررات تبعیت می کند ولی هنگامی که در برابر فشارهای اجتماعی قرار می گیرد و حتی در خلوت نیز در مقابل وسوسه ها مقاومت می کند.
منش اخلاقی خودکفا، نوعدوست:
وی خاطرنشان کرد: این نوع منش مجموعه مطلوب و سالمی از جمع گرایی، سلطه جویی، اشتراکی یا مقرراتی است و از تمام منش های دیگر رشد یافته تر و سالم تر است، زیرا رشد او به طور طبیعی و متعادلی به این جهات سه گانه یعنی خودکفایی، نوعدوستی و اخلاق سوق داده شده است.
شکوری، مزیت اصلی این نوع منش برسه نوع دیگر رابه علت دو عامل اصلی در تربیت دانست و ادامه داد: یکی اینکه تعادل مطلوبی بین تاثیر اولیا و همسالان و نهادهای اجتماعی وجود دارد و دیگر اینکه تجربه ای غنی از روابط بین فردی و بین انسانی، توام با اخلاق و خودکفایی و اعتماد به نفس و بصیرت به رفتار خود و دیگران، در این نوع پرورش موجود است.
پایان پیام/
نظر شما