به گزارش گروه مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: در فرض تسری حوزه های کارکردی مسجد به ساحت های مختلف جامعه با به کارگیری نیروهای داوطلب، چند چالش عمده پیش روی سازمان مسجد خواهد بود:
در بادی امر روشن است که؛ سازمان های معنوی مساجد ناچارند بسیاری از نیازمندی هایشان را در خلا وجودی نیروهای داوطلب با استفاده از نیروهای مزدبگیر تامیین نمایند در این حالت، بدیهی است که همجواری نیروهای مزدبگیر با داوطلبان تازه وارد، چند نتیجه خواهد داشت:
1.در ابتدا بدیهی است که برخی از کارکنان مزدبگیر مسجد، با احاله وظایف محوله به کارکنان داوطلب و افتخاری از وجود این همکاران سوء استفاده نمایند. البته بدیهی است که در صورت رخداد این واقعه کارکنان افتخاری هم با گذشت زمان متوجه این امر گگردیده و احتمالا در انگیزه آنان تاثیر سوء خواهد گذاشت.
2.در درازمدت وجود نیروی انسانی افتخاری، امنیت شغلی کارکنان مزدبگیر سازمان را به مخاطره انداخته و آنها با هراس از توفیق و موفقیت نیروهای افتخاری، تثبیت موقعیت کارکنان افتخاری را، تضعیف جایگاه خود می دانند.
3.به همین سبب قابل پیش بینی است که علی رغم ضرورت همراهی و همدلی کارکنان مزدبگیر با نیروهای داوطلب (به سبب آشنایی و اشرافیت بهتر و بیشترشان نسبت به وظایف محوله)، کارکنان مزدبگیر برای همکاری با نیروهای افتخاری بی رغبت خواهند بود.
در کنار موضوع فوق؛ ورود نیروهای داوطلب به عرصه خدمت رسانی به مسجد، مدیران و متولیان مسجد را با نیروهای داوطلب، انگیزه مند و متکثری رو به رو می سازد که رتق و فتق امور با پتانسیل آنها از جنبه های مختلف از پیچیدگی های خاصی برخودار است؛
مهمترین این چالش ها افزایش کثرت نیروهای تحت اختیار است که توان مدیریتی و هماهنگی بیشتری را از متولیان امر مطالبه می کند.
با توجه به ضرورت محدودسازی زمان مورد نیاز جهت همکاری هر کدام از داوطلبین (به دلایل پیش گفته)، مدیران سازمان معنوی مسجد باید بتوانند تا سر حد امکان نسبت به خلاصه سازی، مجزا کردن و منفصل کردن کلیه وظایف فردی و شغلی در حال انجام در ساختار سازمان مسجد(به تعریف وسیع) اقدام و قابل عملیاتی سازی بنمایند.
ماهیت ارایه خدمات در حالت افتخاری و عدم وجود الزام حقوقی فی مابین فرد و سازمان، همواره این احتمال را باقی خواهد گذاشت که فرد به عللی از جمله تغییر اعتقاد و علاقه، مشکلات شغلی و خانوداگی و ... نخواهد یا نتواند که به همکاری اش با سازمان مسجد ادامه دهد، بدیهی است که این عدم چسبندگی فرد به سازمان عملا درک سازمان را از منابع در اختیار خود با ابهام مواجه می سازد.
ناگفته پیداست که وجود چالش های فوق ضرورت طراحی نظام نگهداشت ویژه متناسب با نیروهای افتخاری را حتمی می سازد.
ضرورت طراحی نظام نگهداشت نیروی انسانی متناسب با نیروهای افتخاری
علی رغم ماهیت اختیاری و رابطه غیرمالی نیروهای داوطلب با سازمان های معنوی، نباید از نظر دور داشت که نیروهای داوطلب مانند هر منبع انسانی دیگری برای مساجد به عنوان یک سازمان معنوی، مستلزم نگهداشت شایسته بوده و واجد اقتضائات ویژه نیروی انسانی برای سازمان هدف است.
یکی از این اقتضائات نیاز کارکنان به پاداش و تقدیر است به دیگر سخن، کارکنان هر سازمان برای تداوم انگیزه خدمت شان باید تشویق شوند البته ماهیت خدمت داوطلبانه اینکه ایشان انگیزه مالی از صرف زمان در سازمان ندارند خود مبین ضرورت تعریف و طراحی ساز و کارهای ویژه سنجش عملکرد، تقدیر از برگزیدگان و اصلاح رفتار خاطیان است.
به دیگر سخن نباید از نظر دور داشت که: حفظ و حراست از انگیزه های معنوی نیروهای داوطلب موضوع مهمی است که باید با اتخاذ رویکردهای جامعی مانند پاداش های مناسب مورد توجه قرار گیرد و البته نفس وجود پاداش و ارزیابی به عنوان یک معیار صحت عملکرد برای منتخبان مهم بوده و مدیریت سازمان بایستی با اعلام نتایج ارزیابی های دوره ای هریک از افراد، آنان را از نتایج ارزیابی اقدامات و تلاش های خودشان مطلع گرداند تا آنان نیز در نتیجه بتوانند بهتر و بیشتر در خدمت سازمان مسجد باشد.
در همین راستا باید پاداش های غیرمادی مختلفی به مثابه انگیزاننده های معنوی برای حفظ و ارتقا کیفیت خدمتی داوطلبین تعریف و در یک اطلس جامع با هدف افزایش بهره وری مجموعه خدام به آنها رونمایی شود.
برگرفته از کتاب نماز و نهضت مسجدسازی
نظر شما