تاریخ تکرار می‌شود/ ترور؛ ترفندی که تاریخ انقضا ندارد

دشمن متوجه عدم توانایی خود در برخورد و مقابله نظامی با ایران شده است، و بر همین اساس تصمیم دارد ضربات غیرمستقیم اما عمیقی را بر بدنه نظام وارد سازد. ترور و ناامن جلوه دادن جامعه هم شاید بهترین گزینه باشد.

خبرگزاری شبستان: یکی از نظریه‌هایی که به دلیل تکرار بیش از حد، امروز برای همه شناخته شده، نظریه‌ای است که در باب تکرار تاریخ مطرح است. "تاریخ تکرار می‌شود" و این مهم را نمی‌توان مسئله‌ای اتفاقی در نظر گرفت؛ چرا که مصادیق بسیار زیاد آن بر هیچ کس پوشیده نیست. مرور تاریخ انقلاب اسلامی ایران نیز می‌تواند گواه دیگری باشد بر این مدعا. در روزهای آغازین انقلاب، همان زمان که نهال تازه کشت شده نظام اسلامی در حال رشد و مستحکم کردن ریشه‌های خود بود، دشمنان ملت ایران از هیچ تلاشی برای قطع کردن ریشه‌های این نهال دریغ نمی‌کردند و زمانی که از ریشه‌کن کردن آن ناامید شدند، تلاش‌های بی‌وقفه خود را برای آفت زده نشان بودن آن شروع کردند. جذب نیروهای انقلابی افراطی، ترورهای کور، خرابکار‌ی‌های برنامه‌ریزی شده، تشکیل خانه‌های تیمی برای آشوب، اخلال در نظام اقتصادی و بازار، احتکار اقلام اساسی مردم و هزاران طرح دیگر که شمارش آنها در این مجال نمی‌گنجد از آن جمله بود.

 

اما شاید مهم‌ترین برنامه‌ای که دشمنان انقلاب اسلامی، همواره آن را اجرا کرده و ساعت‌ها وقت و حتی میلیاردها تومان صرف آن کرده‌اند، ترور اشخاص برجسته و ایجاد حس ناامنی در فضای کشور بوده است؛ طرحی که در هر بازه زمانی بنا به اقتضائات همان دوره، طیفی از نخبگان جامعه را شامل می‌شد. روزهای ابتدایی انقلاب با حذف نخبگان سیاسی کشور همراه بود. از جمله ترور شهیدان مطهری، باهنر، رجایی، بهشتی و ترورهای ناکام آیت‌الله خامنه‌ای و نیز آیت‌الله هاشمی رفسنجانی. وجه اشتراک تمامی این اعمال تروریستی را می‌توان در نخبه و برجسته بودن قربانیان جستجو کرد. دشمن در آن دوره از تاریخ انقلاب، از ظرفیت و توانایی‌های این نیروهای انقلابی به خوبی آگاه بوده و دریافته بود که حضور این افراد در رأس هرم مدیریتی ایران اسلامی، نقطه قوت آن خواهد بود. آنها به خوبی متوجه توانایی‌های افرادی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی شده بودند و حذف فیزیکی را بهترین گزینه برای مقابله با آنها می‌دانستند؛ اما خوشبختانه با استحکام روز افزون نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران این‌گونه اعمال تروریستی نیز نتوانست ضربه‌ای بر پیکر انقلاب مردمی ایران وارد کند. اما سایه شوم آن همواره مردم و جامعه را تهدید کرده و می‌کند.

 

آنچه مسلم است این است که، دشمن متوجه عدم توانایی خود در برخورد و مقابله نظامی با ایران شده است و بر همین اساس تصمیم دارد ضربات غیرمستقیم اما عمیقی را بر بدنه نظام وارد سازد. ترور و ناامن جلوه دادن جامعه هم شاید بهترین گزینه باشد.

 

توسعه علمی، مهم‌ترین ملاک پیشرفت و رشد جامعه است و هر کشور در صورتی که بتواند مسیر علمی خود را هموار کرده و در مسیر علم و دانش گام‌های تأثیرگذاری بردارد، موتور توسعه را روشن کرده و با شتاب پیش‌ می‌رود. ایران اسلامی امروز به برکت تلاش‌های دانشمندان و نخبگان علمی خود، به این مهم دست یافته و با سرعت به سمت فتح قله‌های دانش در حرکت است. این موفقیت، که تاکنون مصادیق فراوانی از آن را هم شاهد بوده‌ایم، هراس را در دل نظام سلطه انداخته و بار دیگر آنها را به تکاپوی مقابله با ایران وادار کرده است.

 

نکته حایز اهمیت استفاده از همان شیوه قدیمی برای مقابله با این بعد از نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران است. ترور شهید علی‌محمدی، شهید شهریاری و نیز ترور ناکام فریدون عباسی از جمله برجسته‌ترین این اقدامات است. ترورهایی که با شهادت داریوش رضایی‌نژاد، دانشجوی کارشناسی ارشد برق (گرایش قدرت) دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، عدد آن به چهار رسید و "تاریخ تکرار می‌شود". این اتفاق ناگوار توجه به چند نکته را ضروری می‌نماید:

 

1. همان‌طور که ذکر شد، ترور و حذف فیزیکی، پدیده‌ای نوظهور در ایران نیست و سابقه‌ای دیرینه دارد؛ دشمن امروز هم از همان شیوه برای رسیدن به اهداف شوم و سلطه‌طلبانه خود استفاده می‌کند، با این تفاوت که در اقدامات تروریستی امروز خود، پا را یک قدم فراتر نهاده و این عمال شنیع را در مقابل دیدگان خانواده قربانیان انجام می‌دهد. بدیهی است، هدف ایجاد رعب و وحشت و القای ناامنی در جامعه است.

 

2. به علت اهمیت نیروهای علمی و نخبه، این طیف از جامعه، امروز شاهد بیشترین تهدیدها و قربانی‌ها است. اتفاقات ناگوار این روزها در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه و به صورت فشرده صورت گرفته که نتیجه آن ایجاد یک فضای روانی و برداشت عمومی در جامعه شده است. ترور شهید رضایی‌نژاد نمونه‌ای از این امر بود و شاید رسانه‌ها مقصران اصلی این بار روانی منفی بودند. پس از انتشار خبر ترور یکی از شهروندان در شرق تهران، بلافاصله رسانه‌ها وی را دانشمند هسته‌ای خطاب کرده و حتی عکس وی را نیز به چاپ رساندند. غافل از اینکه یک تشابه اسمی و سهل‌انگاری خبرگزاری‌ها، به راحتی هویت یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای ایران را فاش کرد. در امر اطلاع‌رسانی همواره زمان مهم‌ترین عنصر است، اما هنگامی می‌تواند جایگاه اصلی خود را داشته باشد که با عناصر دیگری از جمله دقت و صحت همراه شود.

 

3. پس از ترور هم‌زمان شهید شهریاری و دکتر عباسی بحث مهم حمایت و مراقبت از نخبگان علمی بار دیگر مطرح شد. مسئولان امنیتی دخیل در این موضوع قول‌های مساعدی هم دادند، اما هنوز بازخوردی از فعالیت‌ آنها مشاهده نشده است.

 

4. وزارت اطلاعات در برخورد با عوامل ترور شهیدان شهریاری و علی‌محمدی اقدامات بسیار ارزنده و قابل توجهی انجام داد؛ به نحوی که فضا را کاملا برای عوامل ترور ناامن کرده و سرانجام طی اقدامات اطلاعاتی بسیار پیچیده موفق به دستگیری آنها شد. همچنین اقدامات صورت گرفته در رابطه با خنثی‌سازی و جلوگیری از این‌گونه اعمال تروریستی از جانب وزارت اطلاعات بسیار حایز اهمیت است. اما هنوز هم انتظار بیشتری از این دستگاه امنیتی برای جلوگیری از این اعمال غیرانسانی وجود دارد؛ چرا که گرچه دشمن نمی‌تواند با حذف فیزیکی نیروهای علمی ایران، خللی در مسیر توسعه و پیشرفت آن وارد نماید اما باید توجه داشت که امثال شهید شهریاری و شهید علی‌محمدی سرداران جبهه علمی ایران بودند و از دست دادن آنها زخم عمیقی بر پیکره جمهوری اسلامی ایران است.

 

پایان پیام/



 

کد خبر 54143

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha