به گزارش خبرنگار ادبیات شبستان، محمدرضا بایرامی در ابتدای این مراسم درباره چگونگی تالیف این اثر توضیح داد: به دلایلی از سال ۸۸ تمام تاریخ معاصر عراق را مطالعه کردم به ویژه دوران به قدرت رسیدن صدام را دقیق خواندم و آن را بسیار دراماتیک دیدم آنقدر دراماتیک که هر تخیل داستانی برای بیانش از آن عقب میماند. البته من در لم یزرع کار تاریخی نکردهام اما پس زمینه رمانم تاریخی است و حوادث دورهای تاریخی در عراق را جزئی و در عین حال کلی نگاه کردهام. خواندن تاریخ من را برای نوشتن این رمان وسوسه کرد و به ویژه پیش زمینه تاریخی حادثه دُجیل این وسوسه را بیشتر کرد.
۵ سال جرات نوشتن این رمان را نداشتم
وی در ادامه به این حادثه اشاره کرد و افزود: می دانید که این حادثه یکی از رویدادهای مهم تاریخ معاصر عراق است که صدام به خاطرش محاکمه و به اعدام محکوم شد. این اتفاق من را خیلی ترغیب میکرد که رمانی را بنویسم اما پنج سال جراتش را نداشتم که نوشتنش را شروع کنم و به آن نزدیک شوم. حتی یکبار هم به عراق سفر کردم تا بتوانم این فضا را شکل دهم. «لم یزرع» روایت نوعی خودزنی و خود ویرانگری است. این داستان نه یک کار هنجارشکنانه که روایت خلاف آمدهاست و حرکات شخصیت اول آن نیز چیزی جز روایت تابو شکنی نیست.
پس از این سخنان بایرامی، با حضور رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، رمان «لم یزرع» رونمایی شد.
امیرخانی: «لم یزرع» روشنفکرانهترین رمان بایرامی است
رضا امیرخانی نیز در این مراسم در سخنانی گفت: من در سنی هستم که بیشتر از کتاببازی، رفیقبازم. باید در جلسات رونمایی کتاب زیادی شرکت کنم. ۴۰ سال را رد کردهام فرصت ندارم هر کتابی را بخوانم اما درباره فردی مثل بایرامی مجبورم که قبل از حضور در چنین جلسهای کتاب را کامل و تمام بخوانم و آنچه وادارم میکند به این کار تجربه تازه این رمان است. بعید است که بتوان این رمان را بهترین و تکنیکیترین رمان رضا بایرامی دانست. لم یزرع رمانی است که «ترین» ندارد اما خارج از حوزه ادبیات میتوان آن را روشنفکرانهترین رمان بایرامی دانست. او در این رمان وارد فضایی شده است که بدون ادعا میتوان آن را فضای تقریب و روشنفکری دینی دانست که مساله اول جهان اسلام است.
وی افزود: در جهان اسلام روشنفکران زیادی هستند که به این کار مشغول هستند و سعی دارند چهرهای روشنفکرانه از جهان اسلام ارائه دهند.
امیرخانی با بیان اینکه اشتباه است که این رمان را اثری جنگی بدانیم، توضیح داد: بایرامی در رمان نویسی از تنطیماتی که خاص اوست استفاده میکند. در این رمان نیز استفاده کرده اما کارش در نهایت جنگی نیست. این رمان راجع به جنگ و در داخل جنگ نوشته شده اما در آن هرگز از خط مقدم جنگ خبری نیست. برای کاری که دارد از منظر مساله اول جهان اسلام صحبت میکند این مساله بسیار مهم است. در واقع هنر بایرامی است که میان مزرعه تا مرز در داستان حرکت میکند اما هرگز قصهاش را به شکل جنگجویانه نمیبیند. رفتن به عراق در این اثر اتفاق مهمی است. این رمان در هیچ جا جز عراق امکان تحقق نداشت چون عراق جایی که بسیاری از مشکلات امروز جهان اسلام در آن شکل گرفته است.
کرمیار: نویسنده این رمان بهت آور باعث لذت بردن ما شده است
صادق کرمیار نیز در این نشست در سخنانی کوتاه گفت: داستان لم یزرع داستان یک روایت جاهلانه است و تنها جایی که میشد این تعصب جاهلانه را نشان داد عراق بوده است. دوستان گفتند این اثر تکنیکیترین اثر بایرامی نیست. البته من نمیفهمم تکنیکیترین یعنی چه؟ هر اثری باید با تکنیک خودش نوشته شود و لم یزرع نیز باید اینکونه نوشته میشد و به نظرم ساختاری منسجم و فکر شده پشت آن است. نویسنده این رمان بهت آور دنبال امتحان پس دادن نبوده است بلکه بر اساس نیازش عمل کرده و باعث لذت بردن ما شده است.
وی همچنین با انتقاد از توقیف رمان «مردگان باغ سبز» بایرامی بیان کرد: در ایران اگر از وزیر ارشاد سوال کنیم که جرا رمان توقیف شده میگوید اطلاعی ندارم و نباید این کار میشد. از معاون فرهنگی او سوال کنیم همین را میگوید و میافزاید که مخالف است. از مسعود دهنمکی هم سوال کنیم همین را میگوید. معلوم نیست در نهایت مسئول این اتفاقات کیست. بایرامی در رمانش ما را متوجه اقداماتی غیر عادی کرده است و به ما هشدار میدهد که به برخی موضوعات عادت نباید کرد. او در واقع با این داستان از عارق برای ما نوعی آشنایی زدایی کرده است.
باشه آهنگر: در سینما توفیقی که رمان به دست آورده را کسب نمیکنیم
«محمدعلی باشه آهنگر» در سخنانی کوتاه با بیان اینکه به نویسنده این رمان غبطه میخورد، گفت: در سینما توفیقی که رمان به دست آورده را کسب نمیکنیم. البته تا قبل از توقیف رمان مردگان باغ سبز حس میکردم که مشکلات اینچنینی تنها برای سینماست اما گویا اینگونه نیست. پشت خطوط مرزی ما در عراق اتفاقات زیادی رخ داده است که ای کاش اجاره داده میشد به آن نگاهی انداختن شود و البته ادبیات برای این مساله راحتتر از سینما میتواند برخورد کند. شیوه روایت این کتاب جز به کل و بود و من حس دکوپاژ و تقطیع عجیبی را در ذهنم در این زمینه دیدم. جدای از این بسته تاریخی که در کتاب آمده نیز لاجرم من را سیراب میکند.
دهقان: «لم یزرع» به مخاطبش میگوید معنای زندگی چیست
احمد دهقان به عنوان آخرین سخنران در این نشست، گفت: جنگ جهانی اول که تمام شد نویسندگان در دنیا به نوشتن درباره آن ابراز علاقه کردند و کتابهای زیادی را نوشتند تا با آن چهره جنگ را آنطور که هست و با همان هولناکی خودش نمایش دهند. اما پس از جنگ دوم جهانی نویسندگان در دنیا تلاش کردند به بهانه جنگ از زندگی بنویسند و بیان کنند که زندگی یعنی چهو آدمها کجای مناسبات آن هستند. جنگ در کشور ما نیز همین کارکرد را داشت. رمان نویسانی را به وجود آورد که سعی داشتند جگ را آنطور که هست روایت کنند اما با اتمام جنگ نیز رمان نویسانی پدید آمدند که بیتشرین موضوع ذهنیشان این بود که بگویند زندگی واقعی یعنی چه و فراتر از آن بیان کنند که تو امروز چه هستی. محمد رضا بایرامی با نوشتن کتاب هفت روز آخر به نیاز نخست پاسخ دادو امروز با لم یزرع به سراغ مساله دوم رفته است. پیومودن این مسیر توسط یک نویسنده باعث افتخار است و باید پاس داشته شود.
نظر شما