خبرگزاری شبستان – گروه سیاسی: واشنگتن ماهیت دفاعی برنامه موشکی ایران را به رسمیت بشناسد، سپاه، بازیگر قدرتمند خاورمیانه، معاون مرکل ماه ژوئن به ایران میآید، ایرلند در تلاش برای بازگشایی سفارتخانه در تهران از جمله سرتیترهای اخبار ایران در جهان در خبرگزاری ها بود. مشروح این اخبار را در گزارش زیر بخوانید:
فارس:
کلینتون تحت تأثیر اسرائیل خواستار افزایش تحریمهای ایران بود
اوایل سال 2011، «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا بعد از یک سفر پرهیجان به «یمن»، وارد «عمان» شد تا با «قابوس بن سعید» سلطان عمان درباره پیشنهادی که اولین بار یکی از فرستادههای مسقط در بهار 2009 مطرح کرد، گفتوگو کند: اینکه عمان به عنوان کانالی برای مذاکرات محرمانه هستهای بین آمریکا و ایران عمل کند.
روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» گزارش کرد، 18 ماه طول کشید که کلینتون از پیشنهاد سلطان قابوس حمایت کرد و تیمی از دیپلماتها را به عمان فرستاد تا با مقامات ایرانی دیدار کنند.
این گزارش ادامه داد، کلینتون تنها مقام برجسته آمریکایی نبود که در آن روزها سفرهای مخفیانهای را به عمان صورت داد. سناتور «جان کری» وزیر خارجه کنونی آمریکا و رئیس وقت کمیته روابط خارجی سنا، نیز نشستهایی را با سلطان قابوس و فرستاده مورد اعتماد وی که تاجری به نام «سالم بن ناصر اسماعیلی» بود، برگزار کرد.
طبق این گزارش، کری متقاعد شد که عمان میتواند حمایت ایران را جلب کند و باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا و کلینتون را ترغیب کرد که یک کانال محرمانه باز کنند.
کری در این باره به نیویورک تایمز گفته است: «هیلاری و اطرافیان وی مردد بودند.»
به گفته او، از طرف دیگر اوباما به شدت مشتاق چشمانداز کانال عمان بود و دو بار با سلطان قابوس تماس تلفنی برقرار کرده و با او در این رابطه صحبت کرده بود. به گفته کری «او واقعا مشتاق بود که راهکاری پیدا شود که وضعیت را به کلی تغییر دهد.»
نیویورکتایمز نوشت که برجام احتمالاً به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دیپلماتیک «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا محسوب میشود. تیمی که کلینتون در نهایت به عمان اعزام کرد، در واقع میز را برای ضیافت دیپلماتیک کری آماده کرد.
این روزنامه آمریکایی درباره نقش کلینتون در تحقق برجام نوشت که مصاحبه با چندین مقام کنونی و سابق دولت امریکا در واقع تصویری از یک دیپلمات بسیار محتاط و دمدمی را منعکس میکند که در مقایسه با اوباما تمایل کمتری برای خطرکردن و آغاز گفتوگو با ایران داشت. کلینتون همچنین درباره دیپلماسی آزادانه کری محتاط بوده است.
طبق این گزارش، به اعتقاد برخی مقامات، تصمیم کلینتون برای اعزام تیم خود به عمان، بیشتر از میل وی برای احاطه بر کری بوده تا اینکه بخواهد به دنبال تعامل با ایران باشد.
کلینتون که حاضر نشده درباره این مقاله ابراز نظر کند، نگران بوده است که کری بیش از اندازه برای آوردن مقامات ایرانی به میز مذاکره وعده داده باشد.
مدافعان کلینتون میگویند که بیاعتمادی وی به ایران موجه بوده است و موفقیت وی در مهیا کردن تحریمها علیه ایران، موجب شد تا او به بهترین کاندید برای مدیریت مرحله بعدی رابطه یعنی اجرای توافق هستهای، تبدیل شود.
«جیک سالیوان» مشاور ارشد کلینتون در وزارت خارجه آمریکا درباره هیلاری میگوید: «او ائتلافی را به وجود آورد که تا حد زیادی در تحمیل تحریمها کارآمد بود. اگر لازم باشد، او میتواند جهان را برای مهار و تنبیه ایران متحد کند».
نیویورکتایمز در خصوص اختلافات اوباما و کلینتون در زمینه رویکردشان مقابل ایران نوشت، کلینتون در حین مبارزات انتخاباتی سال 2008، درخواست اوباما برای برگزاری مذاکره بدون پیششرط با رهبران ایران را به تمسخر گرفت و هشدار داد که اگر ایران علیه اسرائیل حمله هستهای کند، آمریکا ایران را به طور کامل نابود میکند.
با اینحال، نیویورکتایمز مدعی شد، اصل کانال محرمانه در واقع به مشاور ویژه کلینتون در امور ایران یعنی همان «دنیس راس» باز میگردد که در سال 2009 با اسماعیلی دیدار کرد. اسماعیلی برگهای داشت که در آن پیشنهاد ایران برای مذاکره با دولت اوباما در خصوص طیفی از موضوعات از جمله برنامه هستهای ایران و همچنین حمایت از حزبالله آمده بود.
چند هفته بعد، مقامات آمریکایی پس از رخدادهای پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1388، تصمیم گرفتند راهبرد تعامل با تهران را به راهبرد فشار به این کشور تغییر دهند و کلینتون با لابی در چین و کشورهای دیگر شورای امنیت سازمان ملل خواستار تحریمهای سخت علیه ایران شد.
طبق این گزارش، اسماعیلی درباره آزادی سه تبعه آمریکایی که در حال عبور از مرز ایران و کردستان عراق دستگیر شده بودند، وارد مذاکره شد و حدود 500 هزار دلار برای هرکدام از آنها وثیقه داد.
در دسامبر 2010، چند هفته بعد از آزادی اولین تبعه آمریکایی، راس و یک مقام ارشد شورای امنیت ملل به نام «پونیت تالوار» به صورت محرمانه به عمان سفر کردند تا نظر سلطان قابوس درباره چگونگی کارسازی کانال محرمانه را بشنوند. آنها وقتی در این سفر فهمیدند که سلطان قابوس با رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران دیدار کرده و از جدیت ایران در مذاکرات اطمینان دارد، جا خوردند.
ژانویه بعد از آن، کلینتون در مسقط توقف کرد و با وجود ابراز تردید نسبت به حسن نیت ایران، موافقت کرد که این مسئله به محک گذاشته شود. اوباما شوق بیشتری داشت و دو مرتبه با سلطان قابوس تماس گرفت تا از او بپرسد که آیا میتواند مقامات ایرانی را که به نمایندگی از رهبر ایران صحبت کنند، پای میز بیاورد یا نه.
طبق این گزارش، کری مدتها ایده آغاز خط ارتباطی با ایران را پرورش داد و در اواخر 2011 و نیمه اول 2012 به عمان سفر کرد و چند ساعتی را به گفتوگو با سلطان قابوس درباره احتمال مذاکرات محرمانه با ایران گذراند. او همچنین برخی اوقات در لندن و رم و برخی اوقات دیگر در واشنگتن دیدارهایی هم با اسماعیلی داشت.
نیویورکتایمز ادامه داد، بعدها، کری در دیدار دوجانبه با اوباما به او گفت که تنها راه به محک گذاشتن پتانسیل این قضیه، دیدار با مقامات ایرانی است.
با این حال، وزارت خارجه و شورای امنیت ملی آمریکا برای چندین ماه از روی عمد تصمیمی در اینباره نگرفتند.
کری در ابتدا، چندین پیام از طریق اسماعیلی به ایران فرستاد. عضو وقت سنای آمریکا نکات گفتوگوی خود را با «توماس دانیلون» مشاور امنیت ملی اوباما هماهنگ میکرد. بسیاری از منتقدان نگران بودند که کری امتیازاتی را درباره غنیسازی اورانیوم به ایران وعده داده باشد.
برخی مقامات سابق آمریکا میگویند که کری به مقامات ایرانی در همان آغاز مذاکرات تأکید کرده است که ایران حق غنیسازی اورانیوم برای برنامه انرژی غیرنظامی هستهای را دارا است. با اینحال کری میگوید که هیچ اشارهای درباره اعطای حق غنیسازی به ایران نکرده است.
در بهار 2012، اوباما تصمیم گرفت که هماکنون زمان آن رسیده است که شاخه اجرایی، مسئولیت مذاکرات را برعهده بگیرد و کری نیز هیچ اعتراضی به این قضیه نکرد و سه سال بعد در وین، کری به عنوان وزیر خارجه آمریکا، هدایت مذاکرات هستهای را که در نهایت به توافق هستهای ختم شد، برعهده گرفت.
به نوشته نیویورک تایمز، کلینتون بعد از خروج از وزارت خارجه، در مورد اینکه آیا باید بعد از انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری ایران هم تحریمهای تازهای علیه ایران اعمال کرد یا نه، با اوباما اختلاف نظر پیدا کرد. بنا بر این گزارش «خانم کلینتون تحت تأثیر بسیاری از اعضای کنگره و همچنین بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بود که میگفتند ایران آنقدر به دنبال رسیدن به توافق هستهای بود که فشردن بیش از پیش اهرم فشار، به حصول توافق بهتری منجر میشد.»
یکی از افرادی که برای چند سال با کلینتون کار کرده، میگوید: «اگر او بود، باز هم فشار را به آنها (ایرانیها) بیشتر میکرد. تنها سوالی که هست، این است که خوب در آن صورت آنها چه واکنشی نشان میدادند.»
طبق این گزارش، اوباما بعدها نگران بود که تشدید فشار علیه ایران موجب شود که ائتلاف تحریمها علیه ایران از بین برود و تلاشهای دیپلماتیک وی با شکست مواجه شود و به همین دلیل سنا را ترغیب کرد تا تحریمهای جدید علیه ایران را متوقف کند و کلینتون هرگز اختلافاتش با اوباما در این زمینه را آشکار نکرد و به صورت عمومی توافق هستهای با ایران را تأیید کرد.
نیویورکتایمز در پایان به اظهارات کلینتون درباره توافق هستهای ایران و 1+5 اشاره کرد و از قول او نوشت: «تنها گفتن بله به این توافق کافی نیست. ما باید بگوییم بله و بله و آن را با قدرت و هوشیاری اجرا کنیم. باید بگوییم بله و آن را با یک راهبرد گستردهتر تقابل با رفتار بد ایران در منطقه ادغام کنیم. باید بگوییم بله و از همان روز اول شرایطی را تعیین کنیم تا ایران بداند که هرگز نمیتواند به سلاح هستهای دست پیدا کند».
سپاه، بازیگر قدرتمند خاورمیانه است
وبگاه آمریکایی «سایبر بریف» در گزارشی با اشاره به «قدرت نمایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف» نوشت: با وجود موانع بینالمللی علیه «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروهای قدس سپاه ایران از سفر به خارج کشور، ژنرال ایرانی موفق شد دو یا سه بار سال گذشته به مسکو سفر نماید و با مقامهای سیاسی و نظامی این کشور پیرامون امور سوریه و پارهای از خریدهای نظامی (از جمله سامانه موشکی اس-300) به رایزنی بپردازد. نیروی قدس از شاخههای حیاتی سپاه پاسداران ایران، سازمان شبه نظامی قدرتمندی که برای حفظ انقلاب اسلامی بنا شده و نقش کلیدی را در امور داخلی و خارجی ایران دارد، است و قاسم سلیمانی نیز فرمانده نیروهای قدس سپاه یا یگان عملیاتی برون مرزی سپاه را بر عهده دارد.
«علیرضا نادر» تحلیلگر ارشد اندیشکده رند در اینباره میگوید:«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قدرتمندترین سازمان نظامی و امنیتی ایران است که مسئولیت حفظ نظام را بر عهده دارد.»
بر اساس این گزارش، وظیفه سپاه پاسداران ایران جلوگیری از نفوذ بیگانگان در امور ایران و حفظ دولت این کشور است. به عنوان بخشی از راهبرد در مقابله با مداخله بیگانگان و پیشبرد برنامه های این کشور، سپاه ایران و به ویژه نیروی قدس سپاه از متحدان ایران در خاورمیانه حمایت میکنند.
«عماد کیایی» مدیر شورای آمریکا- ایران گفت: «نیروی قدس سپاه کار آموزش، تجهیز و حمایت لجستیکی برای شبکهای از گروههای شبه نظامی هوادار ایران را در سرتاسر خاورمیانه بر عهده دارد. نیروی قدس سپاه چنین ارتباطی را سال هاست که بر عهده دارد.»
در ادامه این گزارش آمده است: این راهبرد به هدف مواجهه با آنچه است که ایران آن را تهدیدهای در شرف وقوع ، ناشی از حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه ، اتحاد آمریکا و اسرائیل و رویکرد تهاجمی عربستان سعودی علیه امنیت منطقه بر می شمرد و به طور همزمان نیز به نفوذش ادامه میدهد.
«استیون وارن» تحلیلگر ارشد سیا در این زمینه گفت: «امروزه سپاه حفاظت و طراحی نفوذ ایران در منطقه چون حضور در عراق، سوریه و یمن که به بخشی از نبرد نیابتی گسترده بین ایران و عربستان سعودی مبدل شده است را به عنوان اهداف حیاتی خود میداند.»
بر این اساس، سپاه ایران امروزه جایگاهی مهم در برخی کشورهای منطقه چون سوریه برای کمک به «بشار اسد» رییس جمهور این کشور دارد و البته از آن منطقه با جنوب لبنان و نیروهای مقاومت حزبالله نیز مبادلات تسلیحاتی برقرار کرده است. در این میان حفظ بشار اسد در قدرت و حفظ مسیر تردد باز از اولویتهای اصلی دولت ایران است. همچنین برخی از گروههای شیعه قدرتمند در عراق که در خدمت پیشبرد منافع ایران عمل مینمایند نیز از سوی سپاه حمایت میشوند. در یمن نیز سپاه ایران از حوثیها حمایت میکند و از دیدگاه برخی کارشناسان تنش در یمن را نماد کوچکی از جنگ بزرگتر ایران و عربستان سعودی بر میشمارند که در آن ایران با اختصاص منابع خود سعی در حصول اطمینان از گیر افتادن عربستان در یمن دارد.
در انتهای این مطلب آمده است: در حالی که آمریکا در پی تنش زدایی در خاورمیانه است(!)، سپاه پاسداران ایران در پی پیشبرد ارتقا مواضع ایران در منطقه است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسان موتوری است که سیاست خارجی ایران را به پیش میبرد و تاکتیکها و حرکات مواج آن در سطح خاورمیانه ادامه خواهد داشت.
واشنگتن ماهیت دفاعی برنامه موشکی ایران را به رسمیت بشناسد
وبگاه «لوبلاگ» در یادداشتی به قلم «تیلر کولیس» به دو گزینهای اشاره کرد که میتواند خطری بالقوه برای «برجام» محسوب شود: واکنش کنگره به آزمایشهای موشکی بالستیک ایران و عدم لغو تحریمها از سوی آمریکا.
در این گزارش آمده است: نگرانیها درباره احتمال شکست توافق هستهای ایران در هفتههای اخیر افزایش یافته است. پس از حمله تمام عیاری که تابستان گذشته جنگطلبان کنگره به برجام داشتند، دولت اوباما با چالشی برای دوام برجام در دوره پس از پایان ریاستجمهوریاش مواجه شده است.
جدیدترین خبرها در این زمینه نیز چندان امیدوارکننده نیست. طی هفتههای اخیر دو تهدید اساسی علیه برجام خودنمایی بیشتری داشته: نخست برنامه موشک بالستیک ایران که موجب درخواست هر دوحزب کنگره برای اعمال تحریمهای جدید ضد تهران شده و تحریم جدید نیز میتواند برجام را از بین ببرد.
دوم، برخی از تحریمهای خاص و باقیمانده آمریکا و همچنین ممانعتی است که از پیوستن مجدد ایران به اقتصاد جهانی میشود. اگر این مسائل پیش از پایان ریاستجمهوری اوباما حل و فصل نشود، نمیتوان توافقی را که دولت وی با ایران به امضا رسانده، یک توافق موفقیتآمیز دانست.
برنامه موشکی ایران دفاعی است
کولیس با شاره به آزمایشهای موشکی ایران بعد از اجرای توافق هستهای، نوشته است: با این حال برنامه موشک بالستیک ایران یک تهدید جدی به شمار نمیآید. این برنامه بدون قابلیت تهاجمی واقعی تنها ارزش بازدارندگی دارد. بیشک برنامه موشکی ایران در مقایسه با مشکلات کنونی منطقه و در رتبهبندی عوامل جنجالساز، در مقام پائینی قرار دارد.
واقعیت این است که تهدید واقعی برای توافق هستهای نه برنامه موشکی ایران بلکه واکنش کنگره به این برنامه است. همانطور که جنگطلبان کنگره نیز بخوبی میدانند که ایران بدون توجه به هزینههایی که از سوی ایالاتمتحده علیه آن تحمیل میشود، بعید است برنامه موشک بالستیک خود را تعلیق نماید. مهمتر اینکه، باتوجه به تجربه ایران در جنگ با عراق، برنامه موشکی بالستیک معنایی مهم و تاریخی برای ایرانیها دارد. برنامه موشکی ایران تنها عاملی بازدارنده در مقابل تجاوز خارجی احتمالی علیه کشوری است که طی چند دهه اخیر عمیقا مورد تهدید بوده است.
با این حال جنگطلبان کنگره به این برنامه موشکی بعنوان ابزاری برای تضعیف توافق هستهای مینگرند. در حقیقت، ما وارد چرخه خطرناکی شدهایم که در آن ایران موشکهای بالستیک خود را آزمایش میکند، دولت اوباما با اعمال دور جدیدی از تحریمها به آن پاسخ میدهد و کنگره نیز به اجرای اقدامات قانونی شدیدتر تهدید میکند؛ چرخهای که به اندازه کافی «برجام» را در خطر نابودی قرار داده است. این چرخه با تصمیم ایران برای تداوم آزمایشهای موشکیاش تشدید شده و رویکرد کنگره و دولت آمریکا برای ارائه پاسخ مناسب به این چالش نیز آن را بیشتر و بیشتر مینماید.
اعمال تحریمهای جدید ضدایران احتمالا بانکهای این کشور را که ارائهدهنده پشتیبانیهای مالی به نهادهای درگیر در توسعه برنامه موشکی بالستیک هستند، هدف قرار میدهد. کنگره تحلیل خواهد کرد که این تحریمها از منظر فنی ناقض برجام نیست. این تحلیل قابلبحث است اما بیشک اعمال مجدد تحریمهای بانکی تاثیر منفی زیادی بر انگیزه ایران برای تداوم پایبندی به «برجام» خواهد داشت.
خلفوعده در لغو تحریمها
این سوال همچنان باقی میماند که آیا تحریمهای لغو شده پس از برجام منفعتی عملی نیز برای ایران دارد یا خیر. در حال حاضر بسیاری از بانکهای خارجی همچنان از تعامل جدید با همتایان ایرانی خود امتناع کرده و یا از فعالیتهای تجاری در شرکتهای داخلی حمایت میکنند. نکته قابلتوجهتر اینکه برای ایران محرز شده که نمیتواند به مبلغ کلی درآمدهای نفتی خارج از کشور خود دست یابد چرا که برخی از این درآمدها بعنوان گرو در اختیار آمریکا باقی میماند.
به گفته جان کری، پس از اجرای برجام ایران به تنها 3 میلیارد دلار از مبلغ حدودا 50 میلیارد دلار درآمدهای نفتی خود در خارج از کشور دست یافته است. در مجموع اینکه، ایران نه تنها شاهد تجارت و سرمایهگذاری قابلتوجه از سوی خارجیها نبوده بلکه نتوانسته به مبلغ کلی درآمدهای نفتی خود نیز دست یابد.
این انتظارات محقق نشده در نهایت میتواند موجب تضعیف دولت روحانی شود. منتقدان برجام در تهران به اظهارات «ولیالله سیف» رییس بانک مرکزی در واشنگتن اشاره میکنند که گفت: «ایران در واقع هیچ سود اقتصادیای از برجام ندیده است.»
عدم حل مشکلات بانکی ایران به زودی این اتهام را علیه آمریکا وارد خواهد کرد که به تعهداتش طبق برجام با حسننیت عمل نمیکند و این اعتراض نه فقط از سوی ایرانیها بلکه از زبان سایرین نیز شنیده خواهد شد. شرکتهای اروپایی در دیدار با دیپلماتهای آمریکایی طی هفتههای اخیر مکررا ابراز نارضایتی کرده و لازم است که دولت اوباما این مشکل را مدنظر قرار دهد. توافق هستهای معاوضهای میان برنامه هستهای ایران با لغو تحریمهای ضد این کشور بود؛ چنانچه لغو تحریمها به رفاه اقتصادی برای مردم ایران ترجمه نشود آنها انگیزه برای تداوم پایبندی به «برجام» نخواهند داشت.
چه باید کرد؟
برنامه موشک بالستیک ایران و نحوه واکنش کنگره به آن در حال تحریک یک بحران جدید است. مخالفان برجام در آمریکا به نحوی موفق به جایگزینی نگرانی از برنامه هستهای ایران با نگرانی از برنامه موشک بالستیک این کشور شدهاند. نقشه راه برای این جنگطلبان ضدایران نیز واضح است: فشار برای اعمال دوباره تحریم علیه ایران و متقاعدسازی ایرانیها برای دور شدن از برجام. گرچه برخی در دولت اوباما این تله را شناسایی کردهاند اما کاخسفید اهمیت اندکی برای مقابله با آن از خود نشان داده است.
بنابراین اکنون زمان آن فرارسیده که دولت اوباما رویکرد جدیدی در قبال برنامه موشکی ایران اتخاذ کند، چالشها در این زمینه را روشن ساخته و حیطه انتظاراتی را که آمریکا برای محدودسازی این برنامه دارد، را تعیین نماید. واشنگتن باید اعلام کند که برنامه موشکی بالستیک ایران یک عامل بازدارنده متعارف به شمار میآید. چند ماه بیشتر به حضور اوباما در کاخسفید باقی نمانده است. گرچه وضعیت اجرای برجام چندان وخیم نیست اما گامهای موثر برای حفظ این توافق پیش از تحویل دولت به رییسجمهور بعدی مورد نیاز است.
آسوشیتدپرس: سخنان رهبر ایران، اشاره آشکار به حمله ناکام ۱۹۶۱ آمریکا به کوبا بود
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره لزوم خارج شدن آمریکا از خلیج فارس و بازگشتش به خلیج خوکها، از سوی خبرگزاری آسوشیتدپرس به عنوان اشارهای به شکست آمریکا در حمله نظامی به کوبا تعبیر شده است.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، امروز دوشنبه در دیدار جمعی از فرهنگیان سخنانی پیرامون حضور نظامی ایران در خلیج فارس مطرح کردند.
ایشان فرمودند: وقتی مقابل دشمن از نشان دادن قدرت بترسیم، دشمن پررو میشود، میگویند ایران در خلیجفارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها!
فرمانده معظم کل قوا تاکید کردند: از آن طرف دنیا میآید رزمایش برگزار میکند؛ خب بروید همان خلیج خوکها، اینجا چه میکنید!؟ خلیج فارس خانهی ما است. جای حضور ملت ایران است، اینطور باید باقدرتهای زیادهخواه مواجه شد.
بلافاصله پس از انتشار متن سخنان رهبر معظم انقلاب، این بخش از محورهای اظهارات آیتالله خامنهای در رسانه معتبر آمریکایی بازتاب گستردهای داشت.
آسوشیتدپرس در گزارشی درباره سخنان آیتالله سیدعلی خامنهای نوشت: «رهبر عالی ایران از حضور آمریکا در منطقه خلیج فارس انتقاد کرد و میگوید که نیروهای آمریکایی باید به خلیج خوکها برگردند».
در ادامه گزارش این رسانه آمریکایی آمده است: «اظهارات رهبر ایران، اشاره آشکاری به حمله ناکام سال 1961 کوباییهای تبعیدی و آموزش دیده سیا به کوبا بود. مسلمانان همچنین خوکها را حیواناتی کثیف میدانند و قرآن (کریم) پیروان اسلام را از خوردن خوک منع میکند».
در 17 آوریل 1961کوبا شاهد عملیات موسوم به خلیج خوکها بهمنظور براندازی دولت فیدل کاسترو بود. در آن زمان حدود 1500 تبعیدی کوبایی که توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سازمانیافته و مسلح شده بودند، در این منطقه فرود آمدند.
دولت کوبا از نقشه عملیات مطلع شد و نیروهای طرفدار فیدل کاسترو، با غافلگیر کردن نیروهای متجاوز، ظرف 48 ساعت نیروهای شرکتکننده در عملیات خلیج خوکها را دستگیر، زندانی و اعدام کردند.
مهر:
معاون مرکل ماه ژوئن به ایران میآید
«زيگمار گابريل» با ابراز کسالت سفر روز گذشته خود به ایران را به زمان دیگری موکول کرد.
وزیر اقتصاد آلمان در تماس با «علی طیب نیا » همتای ایرانی خود با اعلام این مطلب خاطر نشان کرده در کوتاه ترین زمان ممکن به ایران سفر می کند.
خبرگزاری آلمان در عین حال گزارش داد که این احتمال وجود دارد که معاون صدراعظم آلمان در ماه ژوئن راهی ایران شود.
خبرگزاري آلمان همچنین افزود: اشتياق مديران عامل شركتهای آلمانی برای حضور در اين هيات به قدری زياد بوده است كه وزير اقتصاد ميتوانست صبح روز دوشنبه با سه فروند هواپيمای پر از مسافر به تهران سفر كند.
بهدليل كمبود جا در هواپيمای حامل هيات وزير اقتصاد آلمان، تاكنون ۱۳۰ نفر از مديران شركتها به هزينه خود به تهران سفر كردهاند.
ایرلند در تلاش برای بازگشایی سفارتخانه در تهران
«چارلی فلنگان» وزیر امورخارجه ایرلند با اعلام این خبر همچنین افزود: قرار است بزودی هیاتی از این کشور به منظور دیدار و گفتگو با مقامات ایران راهی تهران شود.
وی با اشاره به اجرایی شدن توافق هسته ای ایران اظهار داشت: ایرلند بدنبال بسط و گسترش مناسبات خود با تهران است به همین دلیل در نظر دارد از فرصت های همکاری دوجانبه نهایت استفاده را ببرد.
وزیر امورخارجه ایرلند در ادامه سخنان خود گفت: با آگاهی از عوامل سیاسی- اقتصادی، ایرلند به دنبال بازگشایی سفارت خود در تهران است تا از این طریق به شرکتهای ایرلندی در زمینه استفاده از فرصتهای زیادی که اکنون در ایران وجود دارد، کمک کند.
ایرنا:
اتحادیه مالكان كشتی ایران و كره جنوبی تفاهم نامه امضا كردند
تفاهم نامه همكاری های دریایی بین اتحادیه مالكان كشتی ایران و كره جنوبی باهدف توسعه همكاری های دریایی و كشتیرانی به امضا رسید.
این تفاهم نامه عصر امروز(دوشنبه) بین «حسن تیمورتاش» دبیركل اتحادیه مالكان كشتی ایران و «كیم یونگ مو» معاون رئیس هیات مدیره اتحادیه مالكان كشتی كره جنوبی به امضا رسید.
تقویت همكاری های دریایی، تبادل اطلاعات بین دو اتحادیه باهدف ارتقاء همكاری های حمل ونقل دریایی بین ایران و كره جنوبی از اهداف امضای این تفاهم نامه است.
دو طرف در این تفاهم نامه توافق كردند كه در زمینه های علمی، آموزشی، فنی و قانونگذاری در بخش حمل و نقل دریایی با یكدیگر همكاری كنند.
همكاری در زمینه ارتقاء ایمنی دریانوردی و حفظ محیط زیست دریایی، جلوگیری از آلودگی های دریایی و تبادل اطلاعات و تجربیات مقابله با تروریسم و دزدان دریایی از دیگر مفاد این تفاهم نامه است.
اجرای احكام و مقررات مربوط به بنادر، گمركات، توسعه زیرساخت های دریایی برای تقویت جریان آزاد حمل و نقل دریایی بین ایران و كره جنوبی، از دیگر موارد همكاری های دو كشور در بخش دریانوردی است.
همچنین دو كشور توافق كردند در تبادل اطلاعات آموزش های دریایی و تبادل اطلاعات قوانین داخلی، منطقه ای و بین المللی و همچنین كشتی سازی با یكدیگر همكاری كنند.
به گزارش ایرنا، «پارك گئون هی» رئیس جمهوری كره جنوبی عصر دیروز(یكشنبه) وارد تهران شد. وی نخستین رئیس جمهوری كره جنوبی است كه از ایران دیدار می كند و هیاتی متشكل از 236 نفر از مسئولان و رئیسان بزرگترین شركت های كره ای و صاحبان صنایع بزرگ این كشور، وی را در این سفر سه روزه همراهی می كنند.
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهوری در مراسم استقبال رسمی همتای كره ای خود گفت: حجم روابط تجاری ایران و كره جنوبی اكنون 6 میلیارد دلار است و دو طرف تصمیم گرفته اند این میزان را به سطح سه برابری یعنی 18 میلیارد دلار افزایش بخشند.
امروز (دوشنبه ) در حضور رئیسان جمهوری دو كشور در مجموعه تاریخی-فرهنگی سعدآباد تهران، مسئولان ذیربط دو طرف، 19 سند همكاری امضا كردند؛ همچنین قرار است اسناد متعدد دیگری بین بخش خصوصی دو كشور امضا شود.
ارزش مبادلات غیرنفتی ایران و كره جنوبی در سال 2013 چهار میلیارد و 100 میلیون دلار بوده كه از این رقم بیش از 300 میلیون دلار صادرات ایران به كره جنوبی و سه میلیارد و 800 میلیو ن دلار واردات از كره بوده است.
همچنین بر پایه آمار گمرك جمهوری اسلامی ایران، در سال 2015 حجم كل مبادلات تجاری دو كشور پس از كاهش به سبب تحریم ها، به چهار میلیارد و 285 میلیون دلار رسید كه حجم واردات ایران از كره جنوبی چهار میلیارد و 35 میلیون دلار و صادرات به آن كشور 250 میلیون دلار بود.
نظر شما