به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت، امروز آسایش و قدم نهادن در مسیرهای توسعه را مدیون شهدا هستیم نباید از یادها فراموش شود یاد و خاطرات جوانانی که از آرزوهای خود گذشتند و برای دفاع از میهن خون خود را نثار حفاظت از وطن کردند.
آنها رفتند تا اکنون ما در آرامش باشیم شهدا رفتند تا ما بمانیم و اکنون وظیفه خطیری برعهده ماست.
در این برهه از زمان کشور در برابر جنگ نرم و تهاجمات فرهنگی قرار دارد که بنیان خانواده را هدف قرار داده اند وظیفه همگان است که در برابر توطئه های شوم دشمنان بایستند و مهمترن عامل این ایستادگی ترویج فرهنگ دفاع مقدس است.
شهرستان رودبار یکی از شهرستان های شهید پرور گیلان است و اهداء 415 شهید گویای حضور جهادی مردم این شهرستان ها در روزهای جنگ بود.
شهید سیدیونس حسینی روباری یکی از شهدای شاخص شهرستان رودبار است که در این به گزارش زندگی نامه و خاطرات این شهید بزرگوار پرداخته شده است:
زندگی نامه شهیدسید یونس رودباری
شهید سید یونس حسینی آغوزبنی در سال ۱۳۱۱ در روستای آغوزبن از توابع شهرستان رودبار در خانواده ای کشاورز و متدین متولد شد. پدرش میر محمد علی کشاورز و مادرش خانه دار بود.
سید یونس درسن ۱۲ سالگی در مکتب خانه روستای آغوزبن زیر نظر میرزا بلال طالقانی قرآن کریم را فرا گرفت. او دارای هوش و استعداد بالایی بود در فراگرفتن این کتاب الهی به سرعت پیشرفت کرد، در ماه مبارک رمضان و ایام محرم روحانی به نام سید رحمان حسینی قزوینی که در این روستا منبر می رفت متوجه استعداد سرشارش شده و از پدرش خواست که وی را همراه خود جهت ادامه تحصیل به قزوین ببرد.
شهید یونس رودباری با کمک مردم روستا و سید رحمان قزوینی، عازم قزوین شد و در یکی از حوزه های قزوین به مدت دو سال، تحصیل علوم دینی کرد که در این مدت پیشرفت بسیار چشمگیری داشت.
وی در زمان تحصیل در قزوین با یکی از طلبه های اهل روستای کلیشم رودبار به نام مرحوم جناب ضیاء باقری که هم حجره بودند، به مشهد مقدس عزیمت کرده و در حوزه های علمیه مشهد حدود دو سال از محضر اساتید آن حوزه ها استفاده کردند. در دوران تحصیل در مشهد مقدس فعالیت سیاسی علیه نظام شاه را شروع کرد و به علت فعالیت زیاد توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
شدت شکنجه شهیدسید یونس رودباری به اندازه ای بود که وی حتی از نوشتن نیز برای مدتی محروم شد. وقتیکه جهت مداوا به پزشک معالج مراجعه کرد، پزشک معالج به وی گفت: شما به حکومت چه کار دارید؟ شهید در پاسخ گفت: قرآن به ما دستور می دهد با ظلم و ستم مبارزه کنیم.
شهید سید یونس رودباری بعد از اینکه از نظر سلامتی بهبود نسبی یافت دوباره به وسیله ساواک مدت سه ماه به منطقه چابهار تبعید شد. او بعد از اینکه از تبعیدگاه به محل تولد سکونت خود مراجعت کرد، بعد از مدت کوتاهی تصمیم عزیمت به قم جهت ادامه تحصیل در مدرسه فیضیه را گرفت.
در این زمان خانواده شهید با رفتن وی به قم مخالت کردند، مادر سید به هنگام عزیمتش به قم به او گفت: شما را می کشند و مردم ما را سرزنش می کنند. سید در پاسخ مادرش گفت: هر کس بعد از شهادت من شما را سرزنش کرد شما مقاومت کنید و خدا را شکر کنید که چنین فرزندی داشتید تا تقدیم جامعه و مملکت اسلامی خود کنید.
وی بعد از عزیمت به قم حدود هفت سال در مدرسه فیضیه زیر نظر اساتید بزرگی همچون امام خمینی(رحمة الله علیه)به کسب تحصیل علوم دینی پرداخت. سید با توجه به روشنگری ها و افشاگری های حضرت امام (رحمة الله علیه ) فعالانه به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی برخاست و در همین رابطه چندین بار توسط ساواک دستگیر، زندانی و شکنجه شد.
شهید سید یونس در زمان تحصیل در حوزه علمیه قم با حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا قدس امام جمعه کلاچای آشنا و هم حجره شد که در این دوران او نزدیک ترین فرد به سید یونس بود.
سید یونس از شاگردان برجسته حضرت امام (رحمة الله علیه ) بود وی در کنار درس خوان در زمینه شعر و دعا و روایات و حفظ آیات قرآن کریم نیز تبحر داشت.
خاطرات شهید یونس رودباری
سید امجد حسینی، برادر شهید سید یونس حسینی اینگونه خاطرات برادر شهیدش را بازگو می کند: خانواده ما دارای سه فرزند پسر و یک فرزند دختر بود.
وی گفت: شهید سید یونس از نظر شجاعت و عبادت در بین هم سن و سال های خود بسیار پیش بود شهید از کودکی به قرائت قرآن علاقه زیادی داشت و توانست در زمینه قرائت قرآن و نوحه سرایی پیشرفت کند.
برادر شهید سید یونس حسینی اذعان کرد: سید یونس ابتدا به حوزه علمیه قزوین سپس به حوزه علمیه قم و بعد از آن به حوزه علمیه مشهد رفت و سپس به حوزه علمیه قم بازگشت.
سید امجد حسینی در ادامه افزود: سال 42 سید یونس به قم بازگشت که مصادف شد با فعالیت وی در سیاست و همین امر موجب گردید سید یونس توسط نیروهای رژیم پهلوی به دلیل فعالیت انقلابی دچار جراحات بسیار شدیدی شود و پس از یک روز به درجه رفیع شهادت رسید.
شهید یونس حسینی رودباری نخستین شهید انقلاب اسلامی است که حدود ۷ سال در مدرسه فیضیه قم زیر نظر استادان بزرگی چون حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه ) به کسب فراگیری مراتب معنوی و تحصیل علوم دینی پرداخت.
وی چندین بار توسط ساواک دستگیر، زندانی و شکنجه شد. پس از جریان مجروح شدن سید یونس فردی بنام حاج آقا قدس که از دوستان سید یونس بود با کمک چند نفر دیگر سید را از قم به رودبار آوردند ولی جراحات سید آنقدر زیاد بود که تلاش پزشک برای درمانش به نتیجه نرسید وسید یونس حدود یک روز بعد در روستای آغوزبن به درجه رفیع شهادت نائل شد.
در دیدار خانواده شهید یونس رودباری با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام چون پدر شهید را دید که در حال گریه است گفت: این گریه مال شما نیست! این گریه برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من، سید یونس رودباری را از فرزندانم بیشتر دوست داشتم.
سید امجد حسینی، برادر شهید سید یونس حسینی اذعان کرد: از سید خاطرات زیای بجای مانده است اما از مهمترین خاطرات سید این است که وقتی مدتی من مریض بودم و شب ها در خواب حرف می زدم، یادم می آید سید یونس دعایی نوشت و آن دعا باعث شد تا خیلی زود بهبود یابم.
یکی دیگر از خاطراتی که از سید دارم این است که وی در ماه مبارک رمضان در روستای آغوزبن به منبر می رفت و به صحیح خواندن نماز تاکید ویژه ای داشت.
یک روز وقت نماز به بنده گفت که نماز ظهر را کمی بلند تر بخوان تا به نمازت گوش دهم با توجه به اینکه خود شهید به ما گفته بود که نماز ظهر را نباید بلند خواند اما وی بسیار تاکید کرد که بنده نماز را بلند بخوانم و آنجا بود که مقصود سید را درک کردم که چیزی نبود جز صحیح تلفظ کردن کلمات در نماز که خود باعث شد تا بسیاری از اشتباهاتم در نماز برطرف شود.
گفتنی است: شهید سید یونس حسینی رودباری دوم فروردین سال ۴۲ بر اثر جراحت سخت شکنجه های ساواک به درجه شهادت نائل شد.
نظر شما