به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت، به حج رفته یا نرفته باشی، اهل نماز شب باشی یا نباشی، هر سال ختم قرآن کرده باشی یا نه، اصلا فرقی نمی کند. ماه رجب که می رسد خدا انگار تمام درهای رحمت و بهشتی اش را باز کرده و بفرما می زند که بیایید همه با هم از نو شروع کنیم و این سرآغاز یک عاشقی بزرگتر است.
روزهایی می رسد که ایام البیض نام دارند یعنی روزهایی که شبهایش سفید است یعنی مهتاب دارند. روزهای سپید یا ایام البیض، به روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری می گویند و به باور مسلمانان ایام البیض ماههای رجب، شعبان و رمضان، دارای فضیلت بسیار هستند.
در ماه رجب این ایام مصادف هستند با میلاد فرخنده مولی الموحدین، مولود کعبه و امیر المومنان(علیه السلام) از این رو حال و هوایی بکر برای دل کندن از دنیا و دل سپردن به معبود وجود دارد.
کسانی که از آنچه در بیرون و دنیای مادی می گذرد دل می کنند و سه روزی با خلوص نیت به درون خویش می آیند تا تهذیب نفس کنند و رسم دلدادگی را در این سه روز نیک بجا آورند.
در روزهای مانده به اعتکاف عده ای به دنبال بهانه می گردند که دل بکنند از آنچه که تعلقاتشان است از همسرو فرزند و خانواده تا کار و روزمرگی های همیشگی تا سه روزی را مهمان خانه یار شوند و دریغ که عده ای نیز هیچکدام از تعلقاتشان به سرسنگینی دیگران نیست اما به فکر رفتن و دل سپردن به این عشق بی نهایت نمی افتند. آنها بی شک نمی دانند که؛
اینجا رنگ سجادهها، رنگ چادرهای گل گلی، رنگ دانههای تسبیحی که از ذکر لبان معتکفین بر سر انگشتانشان روی هم می افتند از تمام سرمایه هایی که در بیرون دارند با ارزش تر است.
اینجا همین یک لقمه نان و پنیرو سبزی که همراه شیر و خرما به هم تعارف میکنند از عطر و بوی قرمه سبزی و مرغ بریانی که در سفره های همیشه تظاهر پهن میشود، دلچسب تر و خوشمزه تر است.
در اینجا هوا، هوای نفس هایی است که وقتی چشم می چرخانی به راحتی در می یابی که چقدر ناتوانی در برابر عشق...
اینجا که باشی دلت به راحتی به زیارت کربلا، نجف و کاظمین و مشهد می رود. اینجا که باشی هوای زیارت نامه خواندن، متوسل شدن و « أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» بیشتر می شود...
اصلا در این اعتکاف به انتهای خودت که رسیدی ابتدای خدا را تازه می بینی... و چقدر دلنشین است همنشینی با خدا در منزلش. اینقدر صمیمانه و اینقدر خودمانی...
کاش همیشه حال دلمان اینقدر خوب و خوب بود. کاش همیشه در این حال و هوا می ماندیم و روزمرگی هایمان ما را از خودمان و خدایمان دور نمی کرد.
ساعات پایانی اعتکاف امسال است و دل هایی بیقرار اعتکافی دیگر...
در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منّان می فرماید: "... وَ عَهَدنا اِلی ابراهیمَ وَ اِسمعیلَ اَن طَهّرا بَیتی لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُکّعِ السُجود؛( آیه 125، سوره بقره) و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند."
در نگاه به اعتکاف در سایر ادیان باید گفت کسی به درستی نمی داند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بوده است.
اعتکاف در دیگر ادیان
با توجه به آیه 125 سوره بقره، می توان نتیجه گرفت که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک و عبادات الهی محسوب می شده است و پیروان ایشان به این عمل مبادرت می ورزیدند و لذا ابراهیم و اسماعیل(ع) از طرف خداوند موظف شده بودند تا محیط لازم را برای برپایی این مراسم مهیا سازند. واگذاری این مسؤولیت خطیر به آنها، گواه بزرگی بر اهمیت عباداتی چون حج، اعتکاف و نماز در پیشگاه خداوند است.
حضرت موسی(ع) با آن که مسؤولیت سنگین رهبری و هدایت امت را به دوش داشت، برای مدت زمانی آنان را ترک و برای خلوت با محبوب خویش به خلوتگاه کوه طور شتافت. او در پاسخ به پرسش خداوند که فرمود: چرا قوم خود را رها کردی و با عجله به سوی ما شتافتی؟ عرض کرد: پروردگارا! به سوی تو آمدم تا از من راضی شوی (طه :83و84).
بیت المقدس از مکانهایی بود که همواره عده زیادی از انسانها، برای اعتکاف در آن گرد می آمدند و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می شدند. بزرگ این گروه، حضرت زکریا(ع) بود و از جمله کسانی که در امر اعتکاف سرپرستی می نمود حضرت مریم(ع) است. قرآن در این باره می فرماید: "وَ کَفّلَها زَکَریا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً؛ کفالت او(مریم) را زکریا بر عهده گرفت و هر زمان که به محل عبادت او می رفت برای او غذایی مهیا می دید (عمران:37)."
از قرآن مجید (مریم:16و 17) استفاده می شود که حضرت مریم(ع) آنگاه که به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد از مردم بریده بود و در خلوت به سر میبرد.
علامه طباطبائی می فرماید: گویا مقصود از دوری مریم از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به اعتکاف برای عبادت بوده است.
طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب می جسته اند.
اجداد پیامبر اسلام(ص) از پیروان دین حنیف به شمار می روند. اعتکاف در غارها و بیابانها و کوهها، به عده ای از این حنفاء نسبت داده شده است. آنان در جاهای خلوتی که از مردم دور بود به اعتکاف پرداخته و خود را در آن محبوس می کردند و جز برای نیازهای شدید و ضروری، از آن خارج نمی شدند و در آن اماکن به عبادت و تأمل و تفکر در هستی پرداخته و در جستجوی راستی و حقیقت بودند. آنها در آن اماکن خاموش و آرام مثل غار حراء، به عبادت مشغول می شدند.
پیامبر(ص) نیز مانند خود بر دین حنیف یعنی دین حضرت ابراهیم(ع) بود و عبادات متداول آن دین و از جمله اعتکاف را برپا می داشت.
قبل از بعثت حضرت محمد(ص) نیز غار حراء محل عبادت و راز و نیاز بود، حضرت رسول اکرم(ص) نیز به اعتکاف در آن مکان مشغول می شدند و در اندیشه سرنوشت بشریت فرو می رفتند. (منبع اعتکاف در دیگر ادیان- تبیان)
نظر شما