از خانه‌های میلیاردی تا تاکسی برای  مستحقان

خبرگزاری شبستان:فرقی ندارد؛ خانه ات کجا باشد، زعفرانیه یا اسلامشهر، مهم این است که خدا مهمان خانه ات باشد و آنقدر قلب بزرگی داشته باشی که از کمترین داشته هایت برای دیگران شادی بیافرینی.

به گزارش خبرنگار شبستان، آگهی های مختلف سایت ها را نگاهی می اندازی؛ آگهی هایی همچون  زعفرانیه، دیپلمات نشین، خاص پسندان، 430متر+سوئیت، VIP سالن وسیع باسقف مرتفع، سنگ کف کاپوچینو اسپانیا، متریال برند، آشپزخانه فول فرنیش، تراس مشجر و مبله، اجرای زیبای نما و لابی، مشاعات مجلل به چشمت می خورد، ذهنت درگیر می شود، برخی از کلمات که در این آگهی برای وصف خانه آمده در طول زندگیت به گوشت نخورده است. ذهنت در گیر است، درگیر ثروت آدم هایی که صاحب این خانه هستند یا صاحب این خانه خواهند شد؛ خانه‌هایی با ارزشی میلیاردی.

از این آگهی می گذری؛ نگاهت به سوی آگهی های دیگر می رود اما ذهنت در خانه‌های میلیاردی می ماند، ناگهان یک آگهی نگاهت را در خود فرو می برد؛ در متن آگهی آمده «سلام بنده ی تاکسی دارم که میتونم روزای جمعه برای جابجایی نیازمندا بیشتر حوالی آزادی و پایینتر اسلامشهر و رباط کریم آماده به خدمت رسانی هستم در ضمن ایام عید هم هستم اگه کسی واقعا لازم داشت به تلفن همراهم پیام بده» باورت نمی شود، فکر می کنی فریب یا سرکاری است.

 

تلفن را برمی داری؛ با شماره‌ای که در آگهی آمده تماس می گیری، آقای جوانی پاسخ می دهد، می گویی جهت آگهی که دادید تماس گرفتم، من یک نیازمندم شما وقت دارید روز جمعه  تا مسیری بنده را برسانید، پسر جوان پاسخ می دهد «این جمعه وقتم پر است اما جمعه هفته آینده حتما در خدمتتان هستم». این جملات را که می شنویی و لحن پسر جوان، تو را قانع می کند که این آگهی واقعیت دارد.

 

خودت را معرفی می کنی و می گویی خبرنگار هستم، آگهی جالبی داده اید؛ خودتونو معرفی می کنید و دلیل این آگهی چیست و او خود را محمد حسن معرفی می کند و می گوید: در منزل محسن صدایم می کنند، ساکن اسلامشهرم، چند سالی است که راننده تاکسی هستم، دو فرزند دارم که یکی دختر و دیگری پسر است، وضعیت مالیم بد نیست.

 

او ادامه می دهد: روزی در یکی از سایت هایی که مردم آگهی های خود را می گذاشتند به دنبال گوشی می گشتم تا بتوانم بخرم. آگهی هایی را دیدم که جنبه خیر خواهانه داشت یک آگهی نظرمو جلب کرد و فردی عکس صندلی را گذاشته بود تا به یک نیازمند بدهد.

 

با خود گفتم این فرد تنها داشته اش صندلی بود واهدا می کند، من هم می توانم آنچه را که دارم در راه خیر استفاده کنم، نوروز به دلیل اینکه حجم کاریم پایین بود تصمیم گرفتم این آگهی را بدهم. تعدادی از افراد تماس گرفتن و بنده به مسیرهایی که می خواستند رساندم و وضعیت آنان مشخص بود که واقعا نیازمند هستند.

 

این خَیّر می گوید: هنگامی که این آگهی را گذاشتم بیشتر از آنکه برایم مسافر پیدا شود، افراد برای تشکر از نوع آگهی با من تماس گرفتند و فکر نمی کردم این آگهی این همه بازتاب داشته باشد.

 

فرقی ندارد؛ خانه ات کجا باشد، زعفرانیه یا اسلامشهر، مهم این است که خدا مهمان خانه ات باشد و آنقدر قلب بزرگی داشته باشی که از کمترین داشته هایت  برای دیگران شادی بیافرینی و درصدد باشی تا در این دنیا که همه برای به دست آوردن پولی حرص می زنند و می دونند، تو از وقتی که می توانی پول دربیاوری، نیازمندی را خوشحال کنی تا خداوند خود برکت زندگیت را زیاد کند.

کد خبر 535850

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha