به گزارش خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان: وقتی در ساحات مختلف زندگی مان به درستی به دین و تکالیف دینی عمل کنیم و با آموزه های دین و ماهیت آنها آشنا شویم قطعا نوع رویکرد ما به زندگی متفاوت خواهد شد.
از این دریچه و نگاه تمامی امور از جمله اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اجتماع در دین تعریف و جهت دارند و مسجد می تواند در هرکدام از این حوزه ها فعالیت جامعی داشته باشد و علاوه بر آن جهت بخش باشد.
امسال از سوی مقام معظم رهبری «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نام گرفت. در راستای بررسی راهکارهای تبلور اقتصاد مقاومتی در قاب فعالیت های مسجدی، بررسی ویژگی های مسجد طراز اسلامی با حجت الاسلام علی محمد باقی، پژوهشگر حوزه دین و از کارشناسان مرکز تخصصی نماز به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
به عنوان سوال نخست بفرمایید که از دیدگاه شما به چه مسجدی می توانیم عنوان طراز اسلامی را اطلاق کنیم، تعریف شما از مسجد طراز اسلامی چیست؟
مسجد طراز اسلامی مسجدی است که حدالامکان کارکردهای مسجد در صدر اسلام را داشته باشد. اساسا هر مجموعه با کارکردهایش شناخته می شود نه صرفا با ظاهر و فیزیک ساختمان بنابراین ماهیت اهمیت دارد و اینکه کارکردهای صحیح اقامه شود. با این وصف مسجد با کارکردهایش شناخته می شود و نه صرفا مناره، گنبد و گلدسته.
در ابتدای بحث اشاره داشتم به اینکه مساجد امروز باید همانند صدر اسلام فعال باشند، برای مثال آموزش بسیاری از مباحث دینی در آن زمان در مسجد بود، آموزش معارف دینی، آموزش قرآن، آموزش علوم مختلف یعنی مساجد در واقع مدارسی بودند که متکفل رشد علمی جامعه اسلام بودند. امروز با توجه به تغییراتی که در فضای جوامع ایجاد شده است نمی گوییم که به طور کل این رویکرد باشد اما می توان برای مامومین دوره های آموزشی را در حوزه علوم مختلف ارایه کرد.
اما کارکرد دوم در مساجد که در صورت احقاق مسجد به شاخص طراز اسلامی خواهد رسید آن است که مسجد فرهنگ ساز باشد و فرهنگ را به جامعه تزریق کند به گونه ای که جامعه به آن فرهنگ رشد کند. در وهله بعد باید کارکرد سیاسی را در مساجد تقویت کرد این تفکر در صدر اسلام نیز وجود داشت اما متاسفانه اندیشه سکولاریسم وارد امت اسلام شد که شاخصه این اندیشه آن است که دین از سیاست جداست در حالی که رویه دیگری در صدر اسلام وجود داشت. پیامبر(ص) چنین نبود بلکه پایه حکومت اسلام را مسجد قرار داد. از سوی دیگر کارکرد دیگر مسجد کارکرد نظامی است. زمان پیامبر(ص) اعزام نیرو به جبهه های جنگ از مسجد بود. در انقلاب اسلامی نیز مساجد کانون های تعلیم و آموزش های نظامی بودند و اعزام نیرو به جبهه نیز از مسجد صورت می پذیرفت.
امروز اما یکی از مهمترین کارکردهای مساجد که همواره باید بروز باشد مساله تبلیغ است، مبلغان و فارغ التحصیلان حوزه باید در مسجد نیز فعالیت متمرکزی داشته باشند. اساسا پایاه مساجد تبلیغ است.
از زاویه دیگری وارد بحث شویم، به نظر شما چرا امروز بعضا دیده می شود که حضور جوانان در برخی مساجد کمرنگ است، یعنی جمعیت قالب حاضر در مسجد جوان نیستند؟
اشکال را در چند مساله می بینم، متاسفانه تفکری در جامعه در حال ایجاد است و یا در واقع دارد تزریق می شود که تکیه بر جدایی دین از سیاست دارد. ببینید در زمان رنسانس فضایی ایجاد شد که به طور کل جامعه اروپا به سوی دیگری گام بردارد که آن هم برگرفته از آموزه های کتاب مقدس بود، در صفر پیدایش کتاب مقدس آمده است که وقتی آدم در بهشت بود از درختی خورد که آن درخت، درخت علم بود و به محض اینکه از آن درخت خورد خداوند خطاب به ملاکه گفت: اکنون آدم نیز می داند و باید از بهشت اخراج شود.
این تضاد بین علم و دین در مسیحیت است که باعث شد انقلاب رنسانس ایجاد شود. در جامعه اسلامی نیز متاسفانه این مبنا به تدریج وارد و تلاش شد که گسترش یابد در حالی که بر خلاف کتاب مقدس که تحریف شده است اسلام همواره بر علم آموزی تاکید داشته است.
غرض من از گفتن این سخنان این بود که امروز در دوران پست مدرن حرکت علمی با شدت و حدت بیشتری در حرکت است. از عللی که قشر تحصیل کرده ما تا حدودی از مسجد فاصله گرفته اند همین است. تفکر سکولاریستی در غرب بود که سبب شد تا رویکرد متفاوتی نسبت به دین در جوامع اسلامی رواج یابد. از نظر من باید افراد تحصیل کرده در مساجد حضور بیشتری یابند، ارایه مباحث محتوایی در مساجد جوان را به مسجد جذب خواهد کرد ضمن اینکه قبل از هرچیز روش ارایه مباحث دینی است که سبب می شود یک جوان برای یافتن پاسخ های خود به مسجد مراجعه کند.
فکر می کنید برای گسترش فرهنگ مسجدی باید چه فعالیت هایی صورت پذیرد؟
مسجد نباید مهجور بماند. مهجور شدن مسجد تخریب ماهیتی مسجد است، اگر مسجدی باشد ولی از آن استقبال نشود مصداق بارز از مهجور بودن مسجد است. قرآن به شدت به این مساله هشدار می دهد. جایگاه مسجد در اسلام در جامعه اسلامی به خوبی تببین نشده است، این قدر که تبلیغ از نماز کرده ایم و گفته ایم نماز را اول وقت بخوانید ولو فرادا ، دعوت به حضور در مسجد و عبادت جمعی نداشته ایم در حالی که اصل در اسلام عبادت جمعی است.
واقعیت آن است که ما نسبت به مسجد کوتاهی کرده ایم، اگر جایگاه مسجد در جامعه به محوریت خود بازگردد در این صورت فرهنگ مسجدی هم دوباره در جامعه بیش از پیش متبلور می شود و راهکار این مساله آن است که فعالیت های متعدد دینی، فرهنگی را در مسجد به صورت مستمر نظام دهیم.
از نظر شما چگونه می توانیم از مسیر مسجد ابعاد گسترده شعار امسال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» که از سوی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) نامگذاری شد را در جامعه تشریح کنیم؟
برای پاسخ به این پرسش مقدمه ای را عنوان می کنم. ببینید ما اساسا امر غیر دینی در عالم نداریم، تفکر مقابل این دیدگاه می گوید دین جزئی از رفتارهای اجتماعی و فردی مردم است، یعنی انسان ها موظف هستند به اینکه اعمال و وظایفی را انجام دهند که یکی از این وظایف دین داری شان است.
در حالی که تفکر دیگر که همان تفکر اسلام است می گوید فرد باید مشغول باشد و شغلی داشته باشد، باید با خانواده اش مدارا باشد و دین دار هم باشد. یعنی فرد در عین اینکه در جامعه زندگی می کند باید متدین هم باشد؛ در کنار اینکه مثلا فردی درس می خواند و مشغول تحصیل است باید نماز هم بخواند. در کنار اینکه تجارت می کند باید اهل عبادت و شب زنده داری هم باشد. حال اگر این تفکر را بپذیریم که حق نیز با همین تفکر است دیگر نمی گوییم که ارتباط دین و مسجد با سیاست چیست. وقتی این تفکر را بپذیریم یعنی دین در تمامی ساحات زندگی ما حضور دارد. مسجد در تمامی ساحات زندگی ما حضور می یابد به این دلیل که مسجد محل اقامه نماز ، نماز جماعت و عبادت جمعی است، محلی که عقاید دینی ما نشر می یابد.
با این مقدمه می رسیم به این مساله که دین اسلامی دینی جامع است که تمامی ابعاد زندگی را پوشش می دهد از جمله اقتصاد، دین ما نسبت به مساله اقتصاد نگاه بسیار دقیقی دارد. پیامبر اسلام نسبت به امور اقتصادی و داشتن شغل توجه فراوانی داشتند. وقتی در مسجد نسبت به اهمیت تولید، نسبت به اهمیت اشتغال، دوری جستن از بطالت سخن گفته شود و از سوی دیگر فرهنگ سازی در این زمینه صورت پذیرد قاعدتا مدل دیگری را در اجتماع شاهد خواهیم بود مدلی مبتنی بر اقتصاد اسلامی . اقتصادی که از کم مصرف کردن صحبت نمی کند بلکه از درست مصرف کردن و قناعت می گوید.
در پایان مایلم بحث دیگری را نیز به مواردی که مطرح شد اضافه کنم. ببینید، ارکان فرهنگ سه رکن اصلی دارد. رکن اول یک فرهنگ ارزش های فرهنگی هستند، رکن دوم هنجارهای فرهنگی و رکن سوم فرهنگ نمادهای فرهنگی هستند. آنچه که برای یک فرهنگ ارزش است برگرفته از اعتقادات و آداب و رسوم است، هنجارها همان رفتارهایی هستند که مورد قبول گروه خاصی قرار گرفته یا مورد قبول جامعه هستند، اما نابه هنجاری هایی نیز وجود دارد که در همه فرهنگ ها به عنوان ناهنجاری است از جمله غیبت، دروغ که در تمامی فرهنگ ها نکوهش شده است. و در پایان نمادهای فرهنگی جمع این دو را تشکل می دهند، مسجد در دین اسلام نماد فرهنگ ماست.
نظر شما