آیا هلاکت ابوفراس سوری، وجود بحران در جبهه النصره را بازتاب می دهد؟

خبرگزاری شبستان:گروه تروریستی "النصره" پس از هلاکت "ابوفراس سوری"، سخنگوی خود در یکی از حملات هوایی آمریکا به مقر "جند الاقصی" در شمال غرب شهر ادلب، ضربه سنگین و سختی را متحمل شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان؛ "روسیا الیوم" در مقاله به قلم "حسین محمد" نوشت: گروه تروریستی "النصره" پس از هلاکت "ابوفراس سوری"، سخنگوی خود در یکی از حملات هوایی آمریکا به مقر "جند الاقصی" در شمال غرب شهر ادلب، ضربه سنگین و سختی را متحمل شد. علاوه بر ابوفراس سوری، بیست نفر دیگر از اعضای این گروه تروریستی در ریف شمالی ادلب به هلاکت رسیدند.

سوال های بسیاری در خصوص دلایل کشته شدن این فرد در مرحله کنونی وجود دارد: آیا این اقدامی تاکتیکی بوده یا آنکه موضوع با درگیری های جبهه النصره در ریف جنوبی حلب و سیطره آن بر شهر "عیس" ارتباط دارد؟ یا این مسئله به نزاع روزافزون مابین "احرارالشام" و "النصره" و در نتیجه به شکاف بزرگی که میان "النصره" ودیگر گروه های تروریستی مانند "جیش الاسلام" روی داده، بازمی گردد؟ یا اینکه هلاکت ابوفراس، به خاطر آن بوده که این مرد از جدایی از "القاعده" امتناع کرده است؟

تعیین هرکدام از این دلایل به عنوان دلیل اصلی این قتل دشوار است و چه بسا تمام این اسباب قابل تأیید باشد، به ویژه آنکه آمریکا بسیار کم پیش می آید که "النصره" را علی رغم عدم پایبندی اش به آتش بس، هدف قرار دهد.

درخصوص درگیری های حلب، عملیات آتش بس با مشارکت "احرار الشام،" "جیش الاسلام" و دیگر گروه ها، باستثناء جبهه النصره محقق شد؛ از عقل به دور است که این عملیات دلیل کشته شدن "ابوفراس" باشد. بلکه گمان قوی این است که واشنگتن قصد دارد در سایه اختلافات النصره بادیگر گروه ها که هر لحظه امکان انفجار دارد، بخش افراطی این گروه تروریستی را بکوبد.

از دوماه پیش تا کنون تمام تلاش های "محمد جولانی" –سرکرده النصره- جهت متقاعد کردن گروه های رقیب برای ادغام شدن در گروهی واحد، در مقابل موافقت با تغییر اسم جبهه بدون جدایی از "القاعده" به شکست انجامیده است.

ابوفراس سوری که به افراط گرایی مبالغه آمیز مشهور است و شخصیتی غیرعادی داشت، کشته شد.

افراط مبالغه آمیز او در بسیاری از سخنانش به ویژه در دو مقاله مشهور "عندما ینطق الرویبضة"(وقتی رویبضه صحبت می کند) و "أنا النذیر العریان"(من منادی عریان هستم) که اواخر سال گذشته نوشته بود، به وضوح نمایان است. او در این دو مقاله، تمام گروه های اسلامی مانند "احرار الشام،" و "جیش الاسلام" را تکفیر کرد؛ موضوعی که در کنار دیگر عوامل، در تیره شدن رابطه "النصره" و "احرار الشام" سهیم شد.

مقاله "أنا النذیر العریان" ابوفراس واکنش های خشم آگین بسیاری از فعالان سوری را به دنبال داشت. مقاله ای که عنوان ان را به مثابه میثاق نامه ای انقلابی توصیف کرد؛ موضوعی که گروه تروریستی "النصره" را در زمره "غلات" قرار داد و از وجود دو جریان ضد هم در داخل گروه پرده برداشت: جریانی مؤید همکاری گسترده با دیگر گروه ها مانند احرار الشام که ممکن است جدایی از "القاعده" را بپذیرد و جریانی دیگر که جدایی از القاعده را رد و گروه های دیگر را تکفیر می کند. نماینده اصلی جریان دوم، همان ابوفراس سوری بود.

این مرد، علی رغم سابقه ای که در القاعده داشت، به دست "ابو محمد جولانی" –سرکرده النصره- مهار شد؛ به گونه ای که با تعیین ابوفراس به عنوان مسئول بخشنامه های شرعی که پرونده ای نظریه ای و غیر عملیاتی است، او را به حاشیه راند.

با این وجود، بازهم فردی در جایگاه ابوفراس و با افکار او، تهدیدی چه برای خود النصره و چه برای گروه های نزدیک به شمار می رفت و بعید نیست که مکان نشست او به دلیل توطئه رقبایش فاش شده باشد.

اکنون و درسایه حالت استاتیک میدانی ناشی از آتش بس، پیش بینی و شناخت تأثیر فقدان ابوفراس سوری بر عملکرد "النصره" و یا رابطه این گروه با دیگر گروه های تروریستی زود است و البته گذر زمان روشن خواهد کرد.

کد خبر 534210

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha