به گزارش خبرگزاری شبستان: معماری اسلامی با مسجد آغاز می شود؛ نه از این رو که اولین بنای ساخته شده در مدینه توسط مسلمین و با هدایت پیامبر، مسجد بود بلکه بدین دلیل که مسجد تمامی کارکردهای معماری را یکجا در خود داشت. مسجد نه تنها محل عبادت بلکه مکانی برای مدیریت تمامی اموری بود که مستقیم یا غیر مستقیم به دین ارتباط داشت و همچنین محلی برای تعلیم و تربیت و حتی محلی برای آسایش مسارفان و خورد و خوراک آنان بود.
تحولات زمان و دگرگونی های زمانه تفاوت هایی در سبک و کارکرد بناهای دیگری چون مدارس، مقابر، کاخ ها و کاروانسراها را ایجاب می کرد، اما مسجد بنا به الزام مذهبی در تمامی جغرافیای اسلامی، مهمترین و اصیل ترین بنا محسوب می شد. این الزام نه تنها از کارکردهای خاص مسجد ناشی می شد (که خانه خدا و محل عبادت او بود)، بل در متن قرآن (سوره توبه آیه 18) پیوند میان معماری و مسجد را چنان استوار و مقدس نگاه داشته بود که معماری مسجد یکی از قدیمی ترین اعمال مسلمین محسوب می شد. این آیه، ایمان به خدا، اعتقاد به روز جزا، برپایی نماز و ادای زکات را از صفات معماران مساجد می دانست، پس معماری مسجد می توانست چون اعمالی عبادی، قداست و معنویت خاص خود را داشته باشد. بنابراین مسجد اسلامی ترین معماری دوره اسلامی و به همین دلیل شناسنامه معماری جهان اسلام است.
برای عبادت اما در کارکرد متافیزیکی و تجلیات معنوی و عرفانی، به تعبیر «روبرت هیلن براند» در کتاب معماری اسلامی ، جلوه کلیه رمز و رازهای معماری اسلامی است. از دیدگاه هیلن براند، مسجد در قلب معماری اسلامی قرار دارد و نمادی در خور از ایمانی است که در خدمت آن می باشد: « از همان ابندا، نقش نمادین آن از سوی مسلمانان دریافته شده و نقش مهم خود را در خلق شاخص های بصری مناسبی برای این بنا باز کرد که از آن میان، می توان به شاخص هایی نظیر گنبد، مناره و منبر اشاره کرد. شاخص های معنوی و عرفانی مسجد از دیدگاه وی چنین است: «معماری مسجد از همان بنیاد، مساوات خواه، بت شکن، درون گرا و بالاتر از همه در تمام وجودش عمیقا مذهبی است».
عوامل تغییر ساختار فضایی و کالبدی شهرهای ایرانی در دوره اسلامی/ گسترش ربض وایجاد شهرهای جدید در دوره اسلامی بر اساس سیاست ها و باورهای جدید و نیازهای حکومت اسلامی
حکومت اسلامی ساکنان ربض را به عنوان پایگاه داخلی حکومت خویش مطمع نظر خود قرار دادند و از طرف دیگر با توجه به اینکه ساکنان شارستان بسیاری از امتیازات کهن خویش را با سقوط حکومت ساسانی، از دست داده بودند و از مخالفین حکومت اعراب بر ایران به شمار می رفتند تلاش کردند تا به موازات اهمیت بخشیدن به ربض و گسترش سریع و آبادان شدن آن (به ویژه با مهاجرت دادن قبایل عرب به داخل ربض)، شارستان را هرچه بیشتر ضعیف و یا مهجور گردانند. این مهمترین سیاستی بود که دولت اسلامی در دوران متقدم (قرن اول تا سوم هجری قمری) از آن پیروی می کند.
بازسازی ری، اصفهان و نیشابور در این دوران، نشات گرفته از چنین سیاستی است. اما در ادامه چنین سیاستی برپا نمودن شهرهای نوبنیاد در کنار شهر کهن برای از رونق انداختن شهر قدیم و ساکن نمودن اعراب مهاجر و سپاهیان عرب است. اشاره به وجود ویرانه های شارستان در جوار شهر که در نزد مورخین دوره متقدم اسلامی، دیده می شود ناشی از همین نکته است. بغداد، کوفه، نبشابور، اصفهان و ری اسلامی شاهدین روشنی بر این مدعا هستند. از طرف دیگر فرمانروایان مسلمان به چهار دلیل روشن تلاش می کردند تا سپاهیان خود را در جایی نزدیک شهر کهن مستقل کنند که خود موجب ایجاد شهرهای جدید می شد، این چهار علت عبارت بود از :
1.عدم تحریک مردم سرزمین های فتح شده چراکه وجود سپاهیان عرب در مسجد داخل شهرها ممکن بود موجب تحریک مردم و حمله آنان به سپاهیان شود.
2.سرکوب مردم، با حضور سپاهیان در بیرون از شهر، فرمانروایان به راحتی می توانستند سپاه را به داخل شهر هدایت کرده و مردم را سرکوب نمایند چراکه وجود سپاهیان در داخل شهر هنگام شورش می توانست موجبات غافلگیر شدن و محاصره شدن آنان توسط مردم را فراهم آورد.
3.عدم تعرض سربازان به مردم، نداشتن تماس مستقیم سربازان با مردم و ممانعت از تعرض و دست درازی احتمالی آنان به جان و مال و ناموس و ساکنان شهر کهن، خود می توانست موجبات آرام نگه داشتن مردم و حکومت را بر آنان فراهم آورد از این رو با جدا نگهداشتن سپاهیان در خارج از شهر کهن تلاش می کردند تا به این مهم دست یابند.
4.نزدیکی با مردم ربض، فرمانروایان عرب با برپا کردن شهرهای جدید و نگاه داشتن سپاهیان خود در آنجا تلاش می کردند تا هرچه بیشتر به مردم ربض نزدیک شوند چراکه بر خلاف ساکنان شارستان کهن، مردم ربض پایگاه اجتماعی فرمانروایان عرب به شمار می رفتند و نزدیکی سپاه با مردم ربض و ترکیب شدن آنان با یکدیگر، خود موجب تشکیل قشر جدید از مردمان در تقابل با مردم شهر کهن می شد.
برای مثال می توان از کتاب مختصرالبلدان نام برد که ابن واضح یعقوبی آورده است که چون عبدالله طاهر در درون شهر، استقرار یافت و خبر از تعدی سپاهیانش نسبت به مردم شنید، بیرون از شهر سکنی گزید و به سپاهیان اش ندا داد که هرکس در نیشابور بخوابد خون اش حلال است. سپاهیان در اطراف قصر بیرون از شهار طاهر، ساختمان ها بنا کردند و آنجا معمور و آباد گشت و بعدها بقیه شهر ویران گشت و نیشابور همان است که مانده(شهر ساخته شده به دست طاهر).
برگرفته از کتاب «تحلیل معماری مساجد ایران» نوشته دکتر رضا شاطریان
نظر شما