به گزارش خبرنگار تئاتر شبستان «تئاتر» واژه ای یونانی است که از واژه ی «تئاترون» برگرفته شده. ترکیبی که بخش اول آن معنای محل تماشا و یا چیزی است که به آن نگاه می کنند. این شاید خود مثالی بر اهمیت محل تماشا و یا تماشاخانه است که مهمترین امکانِ سخت افزاری برای اجرای نمایش صحنه ای به حساب می آید.
چیزی که با توجه به نوعِ نمایش های ایرانی، کمتر نیازی به آن در تاریخ تئاتر ایران احساس می شده است. اگرچه تماشاخانه ها از یونان باستان محل اجرا آیین ها و مناسک مذهبی بوده اند یا از حدود پانصد سال قبل به شکل و شمایل امروزی تر در انگلیس وجود داشته اند اما نمایش ایرانی چه به شکل تعزیه یا مضحکه و... معمولاً در حیاط کاروانسرها، منازل شخصی و یا قهوه خانه ها اجرا می شد.
با گسترش تئاتر غربی و ورود به ایران اولین سالن های تئاتر در کشور احداث شدند که از آن جمله می توان به سالن «آرامیان» تبریز در سال 1915 و یا سالن تئاتر مدرسه ی دارالفنون اشاره کرد. البته پیش تر در دوران ناصرالدین شاه قاجار «تکیه دولت» نیز در قلب پایتخت یعنی در سمت جنوب خاوری «کاخ گلستان» و در جنوب باختری «شمس العماره» شمال «سبزه میدان» و روبه روی «مسجد امام خمینی فعلی» به محلی برای نمایش اختصاص داده شده بود.
در واقع ایده ی احداثِ تکیه دولت یکی از سوغاتی های سفر فرنگ ناصرالدین شاه بود که به دلیل علاقه مندی به تئاترهای اروپایی، به ساختن این نمایشخانه همت گماشت. گفته میشود قصد اولیه ی او از ساختن این مرکز، اختصاص به تئاترهایی نظیر آنچه در اروپا اجرا می شود بود که شباهت معماری تکیه دولت با ساختمان «رویال آلبرت هال لندن» که بزرگترین سالن تئاتر سلطنتی انگلستان است، شاهدی بر این مدعاست. با این وجود افرادی که از رویکرد غربی ناصرالدین شاه در ساخت تکیه دولت سخن گفتهاند، معتقدند هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده بود که این ایده، موجی از نارضایتی در متدینین آن زمان ایجاد کرد و در نتیجه ناصرالدین شاه آن جا را به محلی برای روضهخوانی و تعزیه گردانی اختصاص داد.
با شکل گیری جریان تازه ی تئاتر غربی که از حدود صد سال قبل در ایران شکل گرفت، تماشاخانه هایی در تهران و شهرهای دیگر احداث شدند که در زمانه ی خود، دوران پر رونقی را سپری کردند. از جمله ی این تماشاخانه ها می توان به تالارهای خیابان لاله زار اشاره کرد. خیابانی که خود نیز از دیگر ایده های غربی ناصرالدین شاه بود که به نوعی برگرفته از خیابان «شانزه لیزه» پاریس است.
لاله زار به سرعت با سالن های تئاتر و شکل گیری مکتب های نو تئاتری مخاطبان بسیاری به خود جلب کرد و به پاتوق روشنفکران و علاقه مندان به فرهنگ و هنر تبدیل شد. از سالن های تئاتر مهم این خیابان می شود به «تئاتر پارس» ، «تماشاخانه گبومر و روسیخان» ، «تماشاخانه صادقپور» و «تئاتر نصر» اشاره کرد.
تماشاخانه هایی که روزهای درخشان تئاتر ایران بر صحنه ی آنها رقم خورده و محلی بر درخشش شماری از بزرگ ترین هنرمندان تئاتری این سرزمین بوده اند. به تدریج و با تغییر شرایط اجتماعی و بافت فرهنگی شهر، تماشاخانه ها و سینماهای لاله زار از رونق افتادند تا به امروز تنها یکی، دو سالن از آن مجموعه باقی مانده باشد.
تئاتر پارس، یکی از این سالن هاست که ساختمان آن مربوط به دوره پهلوی اول است و در طبقه دوم پاساژ پارس واقع شده. اثری که در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۴۰۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده اما اکنون در مُحاق بی توجهی به تعطیلی کشیده شده است.
تئاتر پارس پیش تر به نام تئاتر فرهنگ در این محل فعال بود که به گفته ی «مصطفی اسکویی» در کتاب «سیری در تاریخ تئاتر ایران» به واسطه ی آشنایی رضا رخشانی از هنرجویان نوشین با برخی از کسبه لاله زار بخشی از انبارهای مغازه ها به تئاتر تبدیل شد. از کسانی که در تئاتر فرهنگ کار می کردند می توان به خیرخواه، خاشع، محمدعلی جعفری، تفکری، اسکویی، کهنمویی، بهرامی، شباویز، ریاحی، کریمی، مهین دیهیم، توران مهرزاد، پرخیده و ... اشاره کرد. در سال ۱۳۳۲ شمسی پس از کودتای ۲۸ مرداد آتش سوزی وسیعی در تئاتر فرهنگ اتفاق افتاد که آن را سوزاند و پس از آن ساختمان تئاتر بازسازی و تئاتر پارس در آن محل افتتاح شد.
دیگر سالن مهم تئاتری که امروز برجا اما متروک است، سالن نصر است که به همت «سید علی نصر» در سال ۱۳۱۹ و به نظر عده ای دیگر در سال ۱۳۲۰ با کمک شهرداری به تماشاخانه تبدیل شد. تالاری در دو طبقه [همکف و بالکن] و ظرفیت 650 صندلی در جوار بنای گراند هتل.
حالا در آخرین سال های این قرنِ شمسی، رمقی در جان تکیده ای این سالن های قدیمی لاله زار باقی نمانده است. گویی خاکسترِ فراموشی بر صندلی های شکسته، نشسته باشد. اگرچه برخی مسئولان شهری از جمله احمد مسجد جامعی در تهران گردی های خود از این مجموعه ها دیدن کرده و وعده ی همکاری برای تبدیل به موزه ی تئاتر را داده است اما همچنان خبر از اقدام مثبتی نیست.
علی مرادخانی معاون امور هنری وزیر ارشاد نیز در حاشیه ی گفتگوی اختصاصی با خبرنگار تئاتر شبستان قول پیگیری این مسئله را داد و البته گفته بود اقداماتی در دست انجام است که بعد ها اطلاع رسانی خواهد شد.
با این همه تنها سالن های بازمانده از تئاتر قدیم تهران در تعطیلی و خاموشی به سر می برند. سالن هایی که با گسترش تماشاخانه های خصوصی و جان تازه ای که به تئاتر تهران بخشیده اند، نه فقط برای موزه که شاید برای اجرای نمایش های تازه نیز، مناسب باشند.
علی یزدان دوست
نظر شما