گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: هر چیزی که نو میشود از سال گرفته تا طبیعت، من یاد تو میافتم. شروع یک سال جدید برای من شاید نشاط آور باشد اما برای تو به معنی گذشتن و رد شدن یک سال دیگر و اضافه شدن یک سال به سالهای غیبتت است. هر چیزی که نو میشود حتی وقتی لباس نویی میخرم به تو فکر میکنم، به این که حالا کجایی؟
به این که چه چیز تو را شاد میکند؟ به این که من برای شادی تو چه میکنم و چقدر در غمها و شادیهایت شریک بوده ام؟
بهار که میشود تقریبا همه حالشان خوب است و من از خودم میپرسم در میان دید و بازدیدهایمان، مسافرتهایمان، خوشی و خندههایمان چقدر به تو فکر میکنیم؟ و تو چقدر از این خوشی سهم داری؟ آیا تو هم شاد هستی؟ و چرا تو به صورت دردآوری غریبی؟ و به خود میپیچم از دانستن اینها.
قلم که به دست گرفتم تمام سرم پر از تو و غربت تو شد و آرزو کردم کاش سال جدید بشود لبخندی برای لبهای تو ساخت، کاش یک جوری قوت قلبی برای دل شکستهی تو باشیم، کاش بشود روی ما حساب باز کرد، دلواپس شادمانی توام...
نظر شما