خبرگزاری شبستان: فعالیت های فرهنگی در هیچ کجای دنیا بدون متولی انجام نمی شود. بسیار دیده شده که افراد ثروتمند و صاحب نفوذ یا شرکتها و ادارات در فعالیتهای فرهنگی و هنری سرمایه گذاری می کنند تا نام خود را مطرح کرده یا کالایی را تبلیغ کنند. البته همه جا دولت به عنوان اولین متولی امور فرهنگی در صحنه ظاهر می شود و سازمانهایی مانند شهرداری از طرف دولت این تولیت را می پذیرند. در بسیاری از شهرهای اروپایی مسئولیت فعالیت های فرهنگی و هنری هر شهر منحصرا در دست شهرداری آن شهر است و این نهاد با بودجه هایی که برای امور هنری مصرف می کند، پیشتاز تمام عرصه های فرهنگی و هنری است.
در ایران اما از قدیم گویا این نقش شهرداری نادیده گرفته می شد. حداکثر وظیفه شهرداری تمیز کردن معابر عمومی، از بین بردن حیوانات موذی و اخذ مالیات از مردم تعریف شده بود و در دورانهای مختلفی که شهرداران مختلف در تهران فعالیت داشتند، تعداد کمی از آنان دغدغه های فرهنگی را در برنامه های خود منظور کردند و یکی از آنان نیز با فعالیتهای به اصطلاح عمرانی خود، بافت قدیمی تهران را تا مرز نابودی پیش برد و تهران امروز را از نظر ساختمان سازی و شهرسازی تبدیل به شهری بی هویت و بدون سامان کرد.
از چند سال پیش به نظر می رسد، شهرداری تغییراتی در وظایف خود به وجود آورده و خوشبختانه به یاد آورده که باید متولی اصلی امور فرهنگی در شهر باشد. از چندی پیش کم کم شاهد افزایش تعداد کلنگ زدن برای احداث اماکن فرهنگی مانند فرهنگسرا و سینما بودیم و در بعضی نقاط تهران سالن های سینمای بازسازی شده یا فرهنگسراهای تازه تاسیس را دیدیم که به چرخه تامین خوراک فرهنگی مردم تهران وارد شد. به نظر می رسد مدیران و تصمیم گیران جدید شهرداری تلاش بسیاری دارند تا بتوانند این نهاد را به عنوان متولی امور فرهنگی در اذهان عموم مردم جا بیندازند.
سینماها ،فرهنگسراها و سایر مکانهای فرهنگی با سرعت در حالی ساخته و به چرخه امور فرهنگی وارد می شود که سوالی هم در اذهان به وجود می آید و آن این است که استراتژی شهرداری در امور فرهنگی چیست و آیا فعالیتهای فعلی این نهاد در دراز مدت مخاطبان را از نظر فرهنگی به کدام سو سوق می دهد؟ مساله بعدی این است که این فعالیتها تا چه حد به آموزه های اسلامی و مسائل شرعی و عرفی جامعه توجه دارد و آیا این فعالیتهای فرهنگی شهرداری در دراز مدت باعث حرکت جامعه به سمت یک جامعه متعالی اسلامی_ایرانی خواهد شد یا نه؟
یکی از نقدهای جدی که به برنامه های فرهنگی شهرداری وارد است، تناقض در این برنامه هاست، این سازمان تاکنون استراتژی مشخصی را برای برگزاری این برنامه ها در پیش نگرفته است، دعوت از چهره های گاها متضاد در حوزه های مختلف فرهنگی از حوزه ادبی گرفته تا حوزه سینمایی نشان از این نبود برنامه مشخص در این سازمان است.
برخی معتقدند که برنامه های این سازمان اغلب با اهداف خاص سیاسی صورت می گیرد، به طور مثال دعوت از چهره هایی که گاها منتقد سیاست های فرهنگی هستند و استفاده تبلیغی از آنها شائبه سیاسی در فعالیت های فرهنگی شهرداری تهران را تقویت می کند.
منتقدان این سازمان حضور چهره های مختلف و حتی منتقد را در برنامه ها نشان از صعه صدر نظام اسلامی و پیروی از منویات رهبر معظم انقلاب در خصوص جذب حداکثری و دفع حداقلی می خوانند، اما بر این باورند که شهردای تهران با چراغ خاموش فرهنگ به دنبال تامین منافع سیاسی است. این پرده پوشی به اندازه ای است که گاهی نام میهمانان نیز در اخبار رسانه ها و بیلبورد های تبلیغاتی ذکر نمی شود.
نباید فراموش کرد که شهرداری باید به عنوان پشتیبان اصلی فعالیتهای فرهنگی هنری پیش رو باشد و پرداختن مدیران فعلی شهرداری به این موضوع جای خوشحالی دارد اما باید توجه داشت که این فعالیتها بدون مشخص شدن اهداف بلند مدت و داشتن استراتژی کامل، می تواند بیشتر به ضرر جامعه باشد تا به نفع آن.
پایان پیام/
نظر شما